سفارش تبلیغ
صبا ویژن
قالب وبلاگ

پاتوق دختر و پسرای ایرونی
 

مرد افغان سحرگاه سینه یک ایرانی را با چاقو در تهران درید

مرد افغان سحرگاه سینه یک ایرانی را با چاقو در تهران درید


ساعت 5 و 30 دقیقه صبح 14 خرداد از طریق مرکز فوریت های پلیسی 110 وقوع یک درگیری در خیابان میثم ـ خیابان حسینی ـ کوچه صاحب الزمان(عج) به کلانتری114 غیاثی اعلام شد .

با حضور مأموران کلانتری مشخص شد فردی به نام احمد 38 ساله غرق در خون بر روی زمین افتاده و فرد دیگری به نام داود 24ساله و تبعه کشور افغانستان ، در فاصله چند متری از احمد در حال قدرت نمایی با سلاح سرد قرار دارد .

مأموران با مشاهده صحنه قصد دستگیری داود را داشتند که وی با تهدید سلاح سرد عنوان کرد که در صورت نزدیک شدن مأموران با آنها درگیر و اقدام به خودکشی خواهد کرد . با توجه به حساسیت موضوع ، واحدهای کمکی در محل حاضر و داوود در یک غافلگیری و قبل از هرگونه امکان استفاده از سلاح سرد ، دستگیر و احمد نیز بلافاصله به بیمارستان منتقل شد .

با وجود انجام اقدامات درمانی ، احمد به علت شدت جراحت های وارده فوت کرد. بلافاصله پرونده با موضوع “قتل عمد” تشکیل و به دستور شعبه دوم بازپرسی دادسرای ناحیه 27 تهران ، پرونده برای رسیدگی تخصصی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت .

داود در اظهارات اولیه به کارآگاهان گفت : مقتول می خواست از ساختمان نیمه کاره ای که من در آن نگهبان بودم اقدام به سرقت آهن آلات کند که من با او درگیر شدم . من هیچ نقشی در مرگش نداشتم و او به خاطر زمین خوردن فوت کرده است !!! .

در شرایطی که دلایل و مدارک از جمله نظریه پزشکی قانونی نشان از ارتکاب جنایت با جسم تیز و برنده داشت و مأموران کلانتری نیز متهم را به همراه چاقوی خون آلود دستگیر کرده بودند ، با این وجود کارآگاهان با مراجعه به محل جنایت به تحقیق از شاهدان صحنه جنایت پرداختند .

تمامی شاهدان صحنه جنایت عنوان داشتند که متهم را در حالیکه بر روی سینه مقتول نشسته بود ، در حال زدنِ ضربات چاقو به بدن احمد مشاهده کرده اند . یکی از شاهدان در اظهاراتش به کارآگاهان گفت : ابتدا صدای داد و بیداد و فریاد شنیدم .‌ داخل کوچه را از پنجره نگاه کردم . اول چیزی ندیدم اما یک لحظه مقتول را دیدم که از ساختمان نیمه کاره به بیرون پرید و متهم نیز با چاقو وی را دنبال کرد . وقتی مقتول زمین خورد ، متهم با چاقویی که در دست داشت به وی حمله ور شد و روی سینه اش نشست و در حالیکه مقتول درخواست کمک کرده بود ، قاتل شروع به زدن ضربات چاقو به وی کرد .

سرانجام متهم لب به اعتراف گشود و به ارتکاب جنایت اعتراف کرد اما همچنان مدعی شد که مقتول قصد سرقت آهن آلات از ساختمان نیمه کاره را داشته است .

متهم در اظهارات جدید خود به کارآگاهان گفت : حوالی ساعت دو نیمه شب ، مقتول به همراه دو نفر دیگر از دوستانش و در پشتِ ساختمان نیمه کاره ای که من نگهیان آن بودم ، در حال خوردن مشروب و کشیدن حشیش بود . به آنها نزدیک شده و یک سیگار از مقتول گرفتم. حتی مشروب هم گرفته و خوردم . بعد آنجا را ترک و در حالیکه مقتول و دوستانش همچنان آنجا بودند ، به محل نگهبانی خود آمدم .

متهم در ادامه اظهارات خود و در خصوص نحوه ارتکاب جنایت به کارآگاهان گفت : خودروی نیسان مقتول در داخل کوچه پارک بود . دیده بودم که احمد اقدام به سرقت آهن آلات ساختمان های تخریب شده و در حال ساخت می کند. پنج صبح بود که مقتول به همراه دوستانش وارد ساختمان شد . من فریاد زدم “دزد ـ دزد” اما کسی نبود که کمک کند. مقتول شروع به فحاشی کرد و قصد داشت مرا ساکت کند که با یک لیوان ، ضربه ای را به سرم کوبید . با یکدیگر درگیر شدیم و من نیز با چاقویی که همراهم بود وی را تهدید کردم که مقتول از ساختمان فرار کرد .او را دنبال کرده و در حالیکه مقتول در داخل کوچه بر روی زمین افتاده بود ، روی سینه اش نشسته و با چاقو چندین ضربه به سینه و بدنش وارد کردم .

سرهنگ کارآگاه آریا حاجی زاده ، معاون مبارزه با جرایم جنایی  پلیس آگاهی تهران بزرگ ، در ادامه اعلام این خبر با اشاره به کشف خودرو نیسان متعلق به مقتول در نزدیکی محل جنایت و همچنین تست مثبت الکل در خون متهم گفت : با توجه به اعترافات صریح متهم مبنی بر ارتکاب جنایت ، قرار بازداشت موقت از سوی بازپرس صادر و متهم برای انجام تحقیقات تکمیلی و همچنین بررسی صحت اظهارات ، در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است.

منبع : باشگاه خبرنگاران


[ یکشنبه 92/3/19 ] [ 9:54 صبح ] [ دختر و پسرای ایرونی ] [ نظر ]

با خواندن این مطلب متوجه می شوید که چقدر زودباور هستید!

با خواندن این مطلب متوجه می شوید که چقدر زودباور هستید!

دانشجویی که سال آخر دانشکده خود را می گذراند به خاطر پروژه ای که انجام داده بود جایزه اول را گرفت.

او در پروژه خود از 50 نفر خواسته بود تا دادخواستی مبنی بر کنترل سخت یا حذف ماده شیمیایی «دی هیدورژن مونوکسید» توسط دولت را امضا کنند و برای این درخواست خود، دلایل زیر را عنوان کرده بود:

1-مقدار زیاد آن باعث عرق کردن زیاد و استفراغ می شود.

2-یک عنصر اصلی باران اسیدی است.

3-وقتی به حالت گاز در می آید بسیار سوزاننده است.

4- استنشاق تصادفی آن باعث مرگ فرد می شود.

5-باعث فرسایش اجسام می شود.

6-حتی روی ترمز اتومبیل ها اثر منفی می گذارد.

7-حتی در تومورهای سرطانی یافت شده است.

از پنجاه نفر فوق، 43 نفر دادخواست را امضا کردند. 6 نفر به طور کلی علاقه ای نشان ندادند و اما فقط یک نفر می دانست که ماده شیمیایی «دی هیدروژن مونوکسید» در واقع همان آب است!

عنوان پروژه دانشجوی فوق «ما چقدر زود باور هستیم» بود!!


[ شنبه 92/3/18 ] [ 11:50 صبح ] [ دختر و پسرای ایرونی ] [ نظر ]

عکس های جدید آنجلینا جولی وبراد پیت 2013

 

برد پیت و آنجلینا جولی در نمایش فیلم «جنگ جهانی زد» (World War Z) در پاریس حضور یافتند.

آنجلینا جولی، بازیگر 37 ساله که پس از انجام عمل جراحی برای برداشتن پستانهایش، در ملا عام ظاهر می شود در مورد حمایتهای برد پیت و خانواده اش بهنگام عمل جراحی می گوید: «حالم خیلی خوب است. خیلی احساس خوبی دارم و به خاطر پشتیبانی ای که از من شد، سپاسگزارم. این پشتیبانی ها خیلی برای من با ارزش بود.»

عکس های جدید آنجلینا جولی 2013

آنجلینا جولی

برد پیت، هنرپیشه 50 ساله نیز می گوید که جولی تصمیم مشکلی گرفته بود و به او افتخار می کند. وی می افزاید: «این زن را مدتی طولانی است می شناسم و برایش احترام قائل هستم. او وقتی با مشکلی روبه رو می شود، از رو در رو شدن با آن هیچ واهمه ای ندارد. فهمید که گزینه هایش چیست و بهترین تصمیم را گرفت.»

عکس های جدید آنجلینا جولی 2013

آنجلینا جولی

درفیلم «جنگ جهانی زد» پیت، نقش یک کارمند سازمان ملل را بازی می کند و برای متوقف کردن مرده های متحرک که حکومت ها را سرنگون و ارتش ها را نابود کرده اند و وجود بشریت را تهدید می کنند، سرتاسر جهان را در می نوردد.

عکس های جدید آنجلینا جولی 2013

آنجلینا جولی

مارک فاستر، کارگردان سوییسی که فیلم «ذره ای آرامش» (2008) از سری فیلمهای جیمز باند را در کارنامه خود دارد، فیلم می گوید: «بزرگ ترین چالش این است که هر روز باید صحنه ای را بازی کنید که هزارها سیاهی لشکر دارد. شب به خانه می روید و با خودتان فکر می کنید که کاش فردا فقط صحنه شام خوردن داشته باشم و روز بعد که به سر صحنه فیلمبرداری بر می گردید، بازهم با هزاران سیاهی لشکر روبرو می شوید که می خواهند حالت وحشت عمومی را به وجود بیاورند و باید با تعداد زیادی دوربین کنترلشان کرد.»

عکس های جدید آنجلینا جولی 2013

آنجلینا جولی

عکس های جدید آنجلینا جولی 2013

آنجلینا جولی

عکس های جدید آنجلینا جولی 2013

آنجلینا جولی

عکس های جدید آنجلینا جولی 2013

آنجلینا جولی

عکس های جدید آنجلینا جولی 2013

آنجلینا جولی

عکس های جدید آنجلینا جولی 2013

آنجلینا جولی

عکس های جدید آنجلینا جولی 2013

آنجلینا جولی

عکس های جدید آنجلینا جولی 2013

آنجلینا جولی


[ شنبه 92/3/18 ] [ 11:48 صبح ] [ دختر و پسرای ایرونی ] [ نظر ]

عکس های جدید سحر قریشی 92

عکس های جدید سحر قریشی 92

سحر قریشی

عکس های جدید سحر قریشی 92

 

سحر قریشی

 

عکس های جدید سحر قریشی 92

سحر قریشی

عکس های جدید سحر قریشی 92

سحر قریشی

عکس های جدید سحر قریشی 92

سحر قریشی

عکس های جدید سحر قریشی 92

سحر قریشی


[ شنبه 92/3/18 ] [ 11:46 صبح ] [ دختر و پسرای ایرونی ] [ نظر ]

عکس دختر علی دایی در تمرینات پرسپولیس

 

علی دایی دخترش را به همه تمرینات پرسپولیس می برد او برای خودش آزادانه در محل تمرین می چرخد.

عکس دختر علی دایی در تمرینات پرسپولیس

دختر علی دایی

عکس دختر علی دایی در تمرینات پرسپولیس

دختر علی دایی

عکس دختر علی دایی در تمرینات پرسپولیس

دختر علی دایی


[ شنبه 92/3/18 ] [ 11:45 صبح ] [ دختر و پسرای ایرونی ] [ نظر ]

سبز شدن موهای دختری که به استخر رفته بود + عکس

موهای یک دختر مدرسه ای انگلیسی پس از شنا به رنگ سبز روشن تغییر کرد.

پیگ ویلیامز دختر هفت ساله که به همراه همکلاسی های دیگرش به استخری در منطقه تفریحی لوریسون رفته بود پس از شنا متوجه شد که رنگ بلوند موهایش سبز شده است.

او زمانی متوجه تغییر رنگ موهایش شد که کلاه پلاستیکی مخصوص شنا را از سرش برداشت؛ از همه غم انگیزتر این که همکلاسی های شرور او از همان زمان شروع به مسخره کردن دختر بیچاره کردند.

سبز شدن موهای دختری که به استخر رفته بود + عکس

با این حال گفته می شود که علت تغییر رنگ موی پیگ استفاده از یک کلاه پشمی زیر کلاه شنا بوده است و این کلاه به طور قطع در تغییر رنگ موی او تاثیر داشته است. با این حال پزشکان در حال بررسی موضوع هستند.


[ شنبه 92/3/18 ] [ 11:43 صبح ] [ دختر و پسرای ایرونی ] [ نظر ]

مدل آلاچیق 92

مدل آلاچیق 92

مدل آلاچیق

مدل آلاچیق 92

مدل آلاچیق

مدل آلاچیق 92

مدل آلاچیق

مدل آلاچیق 92

مدل آلاچیق

مدل آلاچیق 92

مدل آلاچیق

مدل آلاچیق 92

مدل آلاچیق

مدل آلاچیق 92

مدل آلاچیق

مدل آلاچیق 92


[ شنبه 92/3/18 ] [ 11:41 صبح ] [ دختر و پسرای ایرونی ] [ نظر ]

چه کنیم تا همسرمان خیانت نکند؟

چه کنیم تا همسرمان خیانت نکند؟

مردانی که عشق ورزیدن را نیاموخته اند و زنانی که هیچ عشقی سیرابشان نمی کند؛ گاهی ناتوانی مردان در مهرورزی و گاهی نیاز افراط گونه زنان به مورد توجه و علاقه بودن، آفت زندگی مشترک می شود و سرانجام شومی را رقم می زند؛ سرانجامی به اسم خیانت.

اتفاقی که اگر آن را شوم ترین حادثه ی زندگی زناشویی ندانیم، دست کم باید از تلخ ترین ها به حسابش بیاوریم. هر رابطه ی زناشویی دو سوی دارد و اگر یک سوی آن گرفتار افراط و تفریط باشد، تعادل رابطه از دست می رود و سوء تفاهمات بالا می گیرد. نیاز افراط گونه برخی زنان به مورد توجه بودن و کوتاهی برخی مردان در ابراز محبت نیز نوعی افراط و تفریط  است که در نهایت قطار رابطه را از ریل خارج می کند و نتیجه احتمالی اش هم ترغیب زنِ رابطه به جستجوی منبع جایگزین خواهد بود.

در حقیقت یکی از عواملی که زنان را به دام خیانت و برقراری روابط موازی می کشاند، برآورده نشدن نیازهای عاطفی و درونی شان است. نیازهایی که یا به دلیل ناتوانی مرد در ابراز محبت باطنی اش بی پاسخ  مانده، یا آن قدر دست بالا را گرفته که هیچ کس نمی تواند برآورده اش کند. در این نوشتار مختصر از نقش نیازهای عاطفی زنان و نحوه پاسخگویی به آن ها در وقوع خیانت زناشویی سخن خواهیم گفت. چراکه بسیاری از زنان تأمین نیازهای عاطفی را مهمترین هدف ازدواج و تشکیل زندگی مشترک می دانند و عدم ارضای این نیاز، احساس محرومیت شدیدی را برای آنان به دنبال خواهد داشت.

حال اگر مرد رابطه آنچنان در بند کلیشه های جنسیتی گرفتار باشد که نتواند نیازهای عاطفی و روانی همسرش را برآورده سازد، بخش مهمی از نیازهای زن بی پاسخ می ماند و تعلق و دلبستگی او به زندگی زناشویی اش رنگ می بازد. در حقیقت نظام مردسالاری با خلق آن دسته از کلیشه های جنسیتی که مردان را از بیان عواطف و احساساتشان باز می دارد و ابراز احساس را به عنوان امری زنانه تقبیح می کند، در وقوع خیانت زناشویی نیز م?ثر است. کلیشه های جنسیتی به عنوان آموزه هایی که فرآیند درونی کردن آن از لحظه ی تولد آغاز می شود، مبنای رفتار و احساس شخص را نسبت به خود و جنس مخالف اش شکل می دهد و با پاگذاشتن فرد به سن بلوغ و تشکیل زندگی مشترک، حدود رابطه ی او با شریک زندگی اش را نیز تعیین می کند.

بدین ترتیب والدینی که در ابراز محبت به فرزندان ذکورشان خساست به خرج می دهند و دائما آنان را به سرکوب کردن و پنهان داشتن احساساتشان تشویق می کنند، در حقیقت روابط عاطفی آینده ی آنان را به خطر انداخته اند. چنین مردانی در زندگی زناشویی شان نیز قادر به ابراز احساس و بیان نیازهایشان نیستند و همسران شان را هم ناکام می گذارند. شریک زندگی این مرد سرکوب شده پس از مدتی درمی‎یابد که مرد زندگی اش از پس ارضاء نیازهای عاطفی او برنمی آید و وی را از نظر عاطفی تنها گذاشته است. و همین جاست که نطفه ی جستجو برای رابطه ای ارضاکننده تر شکل می گیرد و گاهی نیز به ثمر می نشیند.

اما اقدام زن به خیانت زناشویی و عطش او برای دوست داشته شدن و مورد توجه بودن، همیشه نتیجه ی ناتوانی مرد رابطه در ابراز محبت و بیان احساسش نیست. این مسئله گاهی از عطش سیراب نشدنی زنِ رابطه به توجه و عشق نیز سرچشمه می گیرد. عطشی که در عقده های کودکی و کمبودهای عاطفی نخستین سال های زندگی اش ریشه دارد. در حقیقت فقدان امنیت عاطفی و بی بهره ماندن از تجربیاتی که احساس واقعی دوست داشته شدن و مورد توجه بودن را برای همیشه در او تثبیت کند، وی را به جستجویی بی پایان برای یافتن منابع جایگزینِ عشق و توجه وامی دارد.

می توان گفت برای زنی که از کمبود محبت و عقده های کهنه ی عاطفی رنج می برد، هیچ رابطه ای عمیق و ارضاء کننده  نیست. نه تنها رابطه او با همسرش، که هیچ رابطه ی موازی دیگری نیز نمی تواند خلاءهای درونی او را جبران کند و حس واقعی دوست داشتنی بودن را به او هدیه دهد. او با اولین نگاه دل می بازد و در برابر نخستین وسوسه ها تسلیم می شود. برای کسی که حسرت دوست داشته شدن را به دوش می کشد و تشنه محبت است، هر رابطه ی تازه ای فرصتی است برای عقده گشایی. عقده هایی که البته هرگز گشوده نمی شوند و با هر رابطه ی تازه ای تنها کورتر و عمیق تر می شوند.

منبع : تبیان


[ شنبه 92/3/18 ] [ 11:41 صبح ] [ دختر و پسرای ایرونی ] [ نظر ]

کاهش وزنی آسان با آبلیمو و آب

کاهش وزنی آسان با آبلیمو و آب

آب ، خودش به تنهایی یک نوشیدنی رژیمی بسیار عالی محسوب می شود زیرا به هیچ وجه ، کالری ، شکر و کربوهیدرات ندارد . بنابراین برای هر نوع رژیمی بسیار مفید است . حالا اگر این نوشیدنی مفید با لیمو که حاوی اسیدهای طبیعی است ترکیب شود ، مسلما” به کاهش وزن ما خیلی کمک می کند.

مزایای آب برای کاهش وزن

آب خودش به تنهایی به کاهش وزن کمک می کند . وقتی روزانه به میزان کافی ، یعنی بین 6 تا 8 لیوان آب مصرف می کنید بدن شما دیگر به ذخیره کردن آب نیاز ندارد اما وقتی به اندازه کافی آب مصرف نمی کنید بدن شما دچار کم آبی می شود و تا آنجایی که می تواند آب ذخیر می کند و بخاطر این آب ذخیره شده وزن شما تا حدی بالا می رود. علاوه براین ، نوشیدن آب زیاد ، اشتهای شما را کاهش می دهد . وجه تمایز قائل شدن بین احساس گرسنگی و احساس تشنگی کار سختی است بنابراین هر وقت گرسنه شدید ، به جای غذا آب بنوشید و بعد 20 تا 30 دقیقه صبر کنید و اگر هنوز هم گرسنه بودید غذا بخورید .

مزایای لیمو برای کاهش وزن

لیمو حاوی مقدار زیادی ویتامین و مواد معدنی مفید است و به بهبود عملکرد سیستم ایمنی بدن کمک می کند . لیمو حاوی مقدار زیادی ویتامین C است و به سلامت دستگاه گوارش خیلی کمک می کند . بسیار از مشکلاتی که در مسیر کاهش وزن برای ما رخ می دهد ، بخاطر این است که سیستم گوارش ما به خوبی عمل نمی کند . اسید سیتریک موجود در لیمو با سایر اسیدها و آنزیمهای موجود در معده ترکیب و باعث می شود هضم و گوارش غذا بدون مشکل انجام شود.

مزایای استفاده همزمان از آب و آبلیمو برای کاهش وزن

لبمو ، آبلیمو و آب ، هرسه ابزار بسیار خوبی برای کاهش وزن هستند . بنابراین ترکیب این مواد بایکدیگر برای کاهش وزن بسیار موثر است . نوشیدن آب کافی باعث می شود که بدن ما دچار کم آبی نشود و به ذخیره کردن آب نیازی نداشته باشد. وقتی آبلیمو به آب اضافه شود به جذب بهتر آب کمک می کند و باعث می شود که بدن بهتر بتواند از آبی که نوشیده می شود ، استفاده کند.

منبع : آفتاب


[ شنبه 92/3/18 ] [ 11:40 صبح ] [ دختر و پسرای ایرونی ] [ نظر ]

طنزستان بمب خنده فک و فامیله داریم

طنزستان بمب خنده فک و فامیله داریم

مامانم رفته مسافرت ، خونمون از فرط شلوغی و کصافط مثه خرابه های هیروشیما بعد از انفجاره بمبه !
بابام : کاش یکی میومد خونه رو حسابی تمیز میکرد بیست تومن میزاشتم کف دستش !
من : پول بده من تمیز می کنم !
بابام : لازم نکرده ، تو پول بده خودم تمیز می کنم !
.
.
به مامانم میگم موهام میریزه ، میگه کمتر برو اینترنت !!!
خواستم بگم اگه دردی ، مرضی ، سرطانی چیزی دارین بگین از مامانم بپرسم دلیلش چیه …
.
.
به مامانم میگم : مامان جورابای من رو تخت بود چیکارشون کردی ؟
میگه : چه بدونم حتما گذاشتی تو فیسبوکت !!!
.
.
دختر عمه م برگشته به مامانش میگه مامان چرا بلوتوثت روشنه ؟ عمه م با اعتماد به نفس کامل میگه خب اگه روشن نباشه که اس ام اس نمیاد …
کل فک و فامیل تا نیم ساعت داشتن مثل ذرات معلق بال بال میزدن !
فرستنده : مرتضی 0631
.
.
مامانم داشت آشپزی میکرد رفتم ناخونک بزنم با یه خشم عجیبی گفت این روغنو میریزم رو صورتتا !!!
یعنی 19سال جلبک پرورش داده بود اینجوری رفتار نمی کرد باهاش …
.
.
به مامانم میگم میز مبل برای گل گذاشتن روش نیست ، واسه اینه که پامو بزاریم روش حالشو ببریم !
میگه پس اون جارویی هم که تو خونس برای تمیز کردن نیس برای خوردن تو صورتته …
.
.
یکی از فامیلامونو بعد سالها تو مهمونی دیدم ، بهم گفت : چیکار میکنی ؟ گفتم کار کیف زنونه. گفت با موتور کیف میزنی یا پیاده ؟؟؟
.
.
دختر داییم 4سالشه اومده میگه : باست نقاشی تشیدم !
من : عزیزم بده ببینم !
دختر داییم : منو دوش دالی ؟
من : معلومه جیگر !
دختر داییم : خیل خب ! این تویی اینم منم … اینام بچه هامونن !
من 4سالم بود با شب اِدراری دست و پنجه نرم میکردم !
.
.
به بابام میگم خوب ماهی 40هزار تومن یارانه ی منو میخوری به روی خودتم نمیاریااااا
برگشته میگه حاضرم ماهی 400 تومن بدم ریختتو نبینم !!!
فک کنم منو توی زنبیل از روی آب رودخونه برداشتن …
.
.
دعوت مودبانه ی بابام از من برای صرف شام :
تَن لَشتو از پشت کامپیوتر جمع کن بیار پای سفره پهن کن !!!
محبت همینجوری دارم میپاچه رو در و دیوار …
فرستنده : مرتضی 0631
.
.
به بابام میگم دلم گرفته ؛ میگه چاه باز کن تو کابینته !
ینی محبت تو خونواده ی ما موج میزنه …
.
.
عاقا ما یه دایی داریم وقتی باهاش اسم فامیل بازی میکنیم اگه مثلا اسمو نوشته باشه شیوا فامیلو مینویسه شیوایی ، اگه حیوونو بنویسه شیر اشیا رو مینویسه شیر پلاستیکی !
یه بارم حیوون با ک رو نوشته بود کک حالا دیگه خودتون کک پلاستیکی رو تصور کنین دیگه !
فرستنده : مرتضی 0631
.
.
بابا بزرگم هشتاد سالشه همیشه اصرار میکنه که بزارید من از خونه تنهایی برم بیرون مگه زندانی گرفتید ؟ میخوام برم نون و روزنامه و اینا بگیرم …
یه روز بعد از کلی اصرار گفتیم باشه برو ولی مواظب باش ! رفته نونوایی محل به همه ی اونایی که تو صف بودن گفته عجب روزگاری شده ، پنج تا دختر دارم پنج تا پسر اونوقت تو این سن و سال من پیرمرد باید بیام تو صف وایسم نون اونارم من بگیرم …
تا یه مدت هرکس منو تو محل میدید نصیحتم می کرد !!!
.
.
با بابام رفت?م جلسه دانش آموزان برتر کانون با موضوع “دادن آرامش خاطر توسط والد?ن”
بعد از جلسه رفت?م مشاوره خصوص? ؛ هنوز رو صندل? ننشسته بابام برگشته م?گه آقا? صادق? من م?دونم پسرم ه?چ ع.ن.ی نم?شه و من به این موضوع کام? واقفم !
فرستنده : مرتضی 0631
.
.
پیراهن تازمو با کلی ذوق و شوق به بابام نشون دادم ، میگه مبارکه عین رو بالشیای خدا بیامرز مادربزرگمه !
.
.
برادرزادم اومده خونمون مهمونی بهش میگم میگو گرفتم سرخ کنم بخوریم اگه باز سیر نشدی یه پیتزایی خوب میشناسم می برمت اونجا …
برگشته میگه عمو خیلی گدایی ! چرا برام فلافل نمی گیری ؟
.
berooztarinha.com

.
صب از خونه زدم بیرون ، دیدم گوشیم نیست !
از یه بنده خدایی گوشی گرفتم زنگ زدم خونه پرسیدم گوشی من خونه ست ؟ گفتن حالا میگردیم خبر میدیم !
یهو دیدم گوشیم داره از اعماق کیفم زنگ میخوره ، پیداش کردم دیدم از خونه زنگ میزنن … میگم : بله ؟ میگن : الو سلام ؛ میگماااا گوشیت تو خونه نیستااا ؛ بگرد پیداش کن !!!
.
.
بابام یه مرغ مینا خریده نره ، بهش میگه : مرغ سینا …
فرستنده : مرتضی 0631
.
.
چند روز پیش دلم درد میکرد به مامانم گفتم دلم درد میکنه میخوام برم دکتر ! مامان بزرگم که اونجا بود گفت : نمیخواد بری دکتر ! نوشابه بخور ! ما قدیما وقتی بز و گوسفندامون معدشون بهم میریخت بهشون نوشابه می دادیم !!!
.
.
دخترخالم 5سالشه اومده گوشیشو گذاشته رو تاقچه برگشته میگه : مامان یه وقت مسیجامو نخونیا !!!
اونوخت من تا 10سالگی فک میکردم گوزنا شوهر آهوها هستن …
.
.
قبل از عمل دماغم ، داداشم بهم میگه تا حالاش که فکر میکردیم مشکل از دماغته که شوهر گیرت نیومده ، اگه بعد عملت باز شوهر نکردی میخوای چیکار کنی ؟
فرستنده : مرتضی 0631
.
.
از امتحان برمیگردیم ، بابا مامانمون میپرسن چطور بود ؟ میگیم عالی بود قبول میشم ! میگن لاف نزن راستشو بگو !
بعدش میگیم افتضاح بود خراب کردم ؛ میگن مسخره بازی درنیار راستشو بگو !
ما باید به کدوم سازشون برقصیم ؟
.
.
بچم دو سالشه الان یه ماهه به من میگه دایی محسن !
نه دایی داره نه محسن داریم !!!
امکان داره آدم تو این سن توهم بزنه ؟
.
.
تو جاده شمال تو این سرازیری های پیچ در پیچ مامانم میگه مگه شمال تو نقشه بالا نیست ؟ میگم چرا ؟!
میگه پس چرا ما همش سرازی میریم ؟؟؟
فرستنده : مرتضی 0631
.
.
به داداشم میگم لامصب دسشویی میری سریع بیا بیرون مام کار داریم اون تو خب !
میگه یه وقتایی که تو دستشویی ام و یکی به شدت منتظره که بیام بیرون الکی طولش میدم ، آدم احساس قدرت می کنه ؛ انگار تو اون لحظه زندگی اونی که بیرونه توی دستاته !


[ شنبه 92/3/18 ] [ 11:40 صبح ] [ دختر و پسرای ایرونی ] [ نظر ]
<   <<   81   82   83   84   85   >>   >
.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
آخرین مطالب
لینک دوستان
امکانات وب


بازدید امروز: 128
بازدید دیروز: 109
کل بازدیدها: 2189249