سفارش تبلیغ
صبا ویژن
قالب وبلاگ

پاتوق دختر و پسرای ایرونی
 

حقایق جالبی درباره صورت انسان

حقایق جالبی درباره صورت انسان

صورت
مطالعه فیزیولوژی و روانشناسی صورت انسان واقعا” جالب و جذاب است . مقدار اطلاعاتی که صورت انسان می تواند منعکس کند بی پایان است .اگرچه صورت انسان خیلی پیچیده است و پرکاربردترین ابزار ما برای برقراری ارتباط است اما معمولا” دست کم گرفته می شود.

ماهیچه ها
تشخیص دقیق تعداد ماهیچه های صورت کار بسیار سختی است زیرا بسیاری از آنها خیلی کوچک هستند و برخی از آنها روی هم می افتند و یکدیگر را می پوشانند اما بسیاری از کارشناسان تعداد ماهیچه های صورت را بین 40 تا 90 ماهیچه تخمین زده اند.

حالت ها
صورت انسان می تواند پنج هزار حالت مختلف خلق کند . حتی کوچکترین و ظریفترین حالات و تغییرات صورت قابل مشاهده هستند و منعکس کننده احساسات و عکس العملهای مختلف ما در شرایط مختلف هستند.

خواندن چهره ها
مغز انسان طوری طراحی شده است که بدون هیچ آموزشی می تواند با سرعت بالا ، حالات صورت را درک و تفسیر کند و حتی از فاصله دور می تواند دیگران را به دقت شناسایی کند. برای مثال شما می توانید از فاصله 150 فوت و در عرض یک ثانیه دوستتان را بشناسید و تشخیص بدهید که دوستتان خوشحال است یا ناراحت .

قدرت لبخند
یک انسان معمولی می تواند از فاصله 300 فوتی لبخند یک انسان دیگر را تشخیص دهد . لبخند ساده ترین حالت صورت است و تشخیص آن از همه حالات دیگر صورت راحت تر است. لبخند یکی از آن حالتهایی است که در تمام فرهنگهای سراسر جهان شناخته شده است. لبخند می تواند استرس را کاهش دهد و فشار خون را پائین بیاورد و حتی باعث می شود که ما جوانتر و جذابتر به نظر برسیم.

حقیقت در چهره شماست
شما نمی توانید حرکت همه ماهیچه های صورتتان را خودتان کنترل کنید و به همین دلیل احساس حقیقی شما همیشه به نوعی در چهره شما نهفته است. اگر سعی کنید که حرکت عضلات صورت خود را کنترل کنید احتمالا” حالت صورت شما غیر طبیعی به نظر می رسد و طرف مقابل به نیت شما مشکوک می شود. حتی ماهرترین دروغگوها هم در برخی حالات صورتشان دچار مشکل می شود.

منبع : آفتاب


[ چهارشنبه 92/3/22 ] [ 11:30 صبح ] [ دختر و پسرای ایرونی ] [ نظر ]

کدام آیه قرآن کریم می‌ فرماید برای انجام هرکاری ان‌شاء الله بگویید؟

 


در کدام آیه قرآن کریم اشاره به گفتن ان‌شاء الله گفتن درهر کار شده است؟
پروردگار کریم در آیات 23 و 24 سوره کهف سفارش می‌فرماید: «وَ لا تَقُولَنَّ لِشَیْ‏ءٍ إِنِّی فاعِلٌ ذلِکَ غَدا. إِلاَّ أَنْ یَشاءَ اللَّه…‏»؛ و هیچ‌گاه با قاطعیت مگو که فردا چنین کاری را انجام خواهم داد، مگر آن‌که آن‌را وابسته به خواست و مشیت پروردگار نمایی.
از این آیه می‌توان برداشت کرد که گفتن ان‌شاء الله در هر کاری مطلوب است.
علاوه بر این، آیات بسیاری وجود دارند که  همین عبارت «ان‌شاء الله» در آنها به نقل از خود پروردگار و پیامبرانش آمده است.[1]


[ چهارشنبه 92/3/22 ] [ 11:29 صبح ] [ دختر و پسرای ایرونی ] [ نظر ]

حمایت رسمی هاشمی از روحانی

حمایت رسمی هاشمی از روحانی

هاشمی رفسنجانی؛ تشکر از عارف،حمایت از روحانی

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در جمع جوانان فعال سیاسی اصلاح طلب و اصولگرا و اعضای ستادهای انتخاباتی خود، اظهار داشت: همان ابتدا در مجمع تشخیص بحثمان این بود که آقای ناطق نوری نامزد شوند اما ایشان گفت نمیآیم. سپس به آقای روحانی پیشنهاد دادیم که نامزد شود و او گفت اگر شرایط خوب باشد و از من حمایت کنید میآیم.

به گفته هاشمی، روحانی برای ثبت نام در انتخابات از او نظرخواهی می کند و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام به او توصیه می کند که قبل از ثبت نام با رهبر معظم انقلاب مشورت کند. توصیه ای که روحانی به آن عمل می کند.

وی با اشاره به رخدادهایی در شورای نگهبان که منجر به رد صلاحیتش شده بود، ادامه داد: پس از آن هم آقای ناطق و هم بنده در نظر داشتیم که از آقای روحانی حمایت کنیم.

هاشمی رفسنجانی با تشکر از محمدرضا عارف به دلیل انصرافش از نامزدی در این انتخابات، اقدام وی را «جوانمردی» خواند که به وعده خود عمل کرده و به درخواست خاتمی لبیک گفته است.

وی در این دیدار رسما از نامزدی حسن روحانی حمایت کرد

منبع : عصر ایران


[ چهارشنبه 92/3/22 ] [ 11:24 صبح ] [ دختر و پسرای ایرونی ] [ نظر ]

12راز زنانی که شوهرشان عاشقشان است

12 راز زنانی که شوهرشان عاشقشان است

ممکن است شما هم مثل خیلی‌های دیگر فکر کنید مرد‌ها دوست ندارند احساسات‌شان را به اشتراک بگذارند. اغلب ما گمان می‌کنیم که آن‌ها ذاتا همین‌طور هستند و با چنین شخصیتی به دنیا آمده‌اند و به همین دلیل هیچ کاری برای تغییر این جنبه از شخصیت‌شان نمی‌توانیم بکنیم اما کمی بیشتر به این موضوع فکر کنید. شاید دلیل این‌که شما و همسرتان نمی‌توانید در مورد احساسات با هم حرف بزنید شخصیت او نباشد بلکه باور‌های نادرست شما چنین فاصله‌ای را میان‌تان ایجاد کرده است. تا زمانی که شما فکر می‌کنید صحبت کردن از احساسات برای یک مرد، یک مشکل بزرگ است، قطعا نمی‌توانید آن‌طور که باید به او نزدیک شوید و با نفوذ‌کردن در احساساتش حرف دلش را هم بشنوید. مرد‌ها هم در مورد احساسات‌شان حرف می‌زنند و هم با زبان بی‌زبانی آن را به ما نشان می‌دهند. فقط کافی است، زبان‌شان را بشناسید تا حرف دل‌شان را بفهمید. به این 12 توصیه عمل کنید. نتیجه‌اش را خیلی زود خواهید دید.

برترین ها نوشت : مرد‌ها فکر می‌کنند اگر بعضی مشکلات را با همسرشان درمیان نگذارند و یک‌تنه آن‌را حل کنند، مردانگی‌شان بیشتر می‌شود. آن‌ها دوست دارند گاهی ژان‌والژان زندگی شما باشند. برای حل یک مشکل بزرگ دیر به خانه بیایند و به شما بگویند که سر کار بوده‌اند
زن زندگی باشید تا حسش را به شما بگوید

حالا می‌خواهیم یک راز بزرگ را برایتان فاش کنیم. مرد‌ها نه دوست دارند خیلی‌خیلی رمانتیک و احساساتی باشند و نه این‌که احساسات‌شان را کاملا پنهان و سرکوب کنند. یک مرد برای این‌که از احساساتش حرف بزند، باید در مقابل همسرش احساس امنیت کند. او باید فکر کند، احساساتش برای شما ملموس و قابل‌پذیرش است و بدون این‌که در موردشان قضاوت کنید آن‌ها را می‌شنوید. در بسیاری مواقع مرد‌ها فکر می‌کنند، با همسرشان زبان مشترکی ندارند و حرف زدن از احساسات‌شان به قیمت یک سوء تفاهم بزرگ تمام می‌شود. به‌همین دلیل آن‌ها تا نشانه‌های درست نبودن این موضوع را در شما و زندگیشان نبینند، از آنچه درونشان می‌گذرد حرف نمی‌زنند.

یادتان نرود که مرد‌ها از قضاوت شدن متنفرند و از این‌که احساساتی که به زبان می‌آورند بعد‌ها به‌عنوان یک مدرک جرم علیه‌شان استفاده شود، می‌ترسند. آن‌ها فکر می‌کنند، یک حرف ساده می‌تواند روز‌ها در ذهن شما پرورش پیدا کند و زندگی را از این‌که هست سخت‌تر کند.

صادقانه بشنوید

به همین دلیلی که گفتیم، ممکن است شما احساسات خصمانه‌تان را پنهان کنید و در لحظه‌ای که او از احساساتش حرف می‌زند وانمود کنید که درکش می‌کنید و همه چیز برایتان قابل پذیرش است اما باید بدانید که این بدترین راه است.

اگر او بفهمد که همدردی شما صادقانه نیست و قضاوت دیگری روی حرف‌های او دارید اما نشان نمی‌دهید، قطعا از آن به بعد روی احساساتش سرپوش خواهد گذاشت. او این نقاب دروغین را روی صورت شما تشخیص خواهد داد و به محض دیدنش از شما فاصله خواهد گرفت. به جای این کار، اجازه بدهید که او حتی آسیب‌پذیریتان را ببیند و به جایش نوعی حس اعتماد را در شما تشخیص دهد. خب، حالا حتما این سوال برایتان پیش می‌آید که اگر احساساتی مثل سردرگمی، عصبانیت یا ناامنی در شما ظاهر شد باز هم باید آن‌ها را نشان دهید یا نه. در مرحله بعد جواب این سوال‌تان را خواهید گرفت.

پرونده‌سازی‌ نکنید

اگر همسرتان فکر کند که نشان دادن احساساتش می‌تواند شروع یک جنگ خانگی باشد، قطعا روی آن‌ها سرپوش خواهد گذاشت. یادتان نرود که مرد‌ها از قضاوت شدن متنفرند و از این‌که احساساتی که به زبان می‌آورند بعد‌ها به‌عنوان یک مدرک جرم علیه‌شان استفاده شود می‌ترسند. آن‌ها فکر می‌کنند، یک حرف ساده می‌تواند روز‌ها در ذهن شما پرورش پیدا کند و زندگی را از این‌که هست سخت‌تر کند. به همین دلیل ترجیح می‌دهند، ترس‌های‌شان از روزهای سخت زندگی، مشکلات مالی، مسائل کاری و حتی اختلافات‌شان با شما را برای یک فرد کاملا غریبه شرح دهند تا این‌که با گفتن‌شان برای شما فاصله میان‌تان را بیشتر کنند.

رفتارهایش را تحلیل کنید

مرد‌ها ترجیح می‌دهند، احساسات‌شان را از طریق حرکات و رفتار‌های‌شان به شما نشان بدهند، نه این‌که بگوییم هیچ‌وقت از زبان یک مرد «دوستت دارم‌» را نمی‌توانی بشنوی اما اگر فکر می‌کنید او قرار است هر روز با یک دسته گل به خانه بیایید و بعد از سلام این جمله را بگوید در اشتباهید. اگر همسرتان عاشق‌تان باشد، در بیشتر شدن تلاش و انگیزه‌اش برای پیشرفت، حمایت کردن و مراقبت از شما و میلش برای تفریح از شیوه‌های شما و بودن با آدم‌های مورد علاقه‌تان نشان داده خواهد شد. عشق از نظر یک مرد یعنی تلاش بیشتر برای ساختن یک زندگی آرام‌تر؛ زندگی‌ای که در آن همسرش بتواند بدون دغدغه و با آرامش در کنارش بماند. پس اگر او در کارش پیشرفت می‌کند، اگر سعی می‌کند که عادت‌هایی که شما دوست ندارید را کنار بگذارد، ‌اگر به فکر پس‌انداز یا خرید خانه‌ای بهتر است یا این‌که برای مسافرت 2 نفره‌تان بدون اصرار شما و خودخواسته برنامه‌ریزی می‌کند… پس یعنی به زبان بی‌زبانی می‌گوید که دوست‌تان دارد.

به او حس امنیت دهید

شما دوست دارید که در لحظه‌ای که سکوت کرده‌اید و در لاک خودتان فرو رفته‌اید، ‌همسرتان کنارتان بنشیند و در مورد حسی که در این لحظه دارید با شما حرف بزند. حتی دوست دارید بپرسد که چرا در روزهای گذشته آرام بوده‌اید و چه چیزی شما را آزار می‌دهد. این جرقه کافی است تا شما از تمامی احساساتی که در این ماه‌ها به شما هجوم آورده‌اند صحبت کنید و ذهن‌تان را آرام کنید اما در مورد مرد‌ها این‌طور نیست. آن‌ها مثل شما نمی‌توانند در اتوبوس، مترو و شهربازی و حتی مراکز خرید از حس‌شان حرف بزنند. آن‌ها یک مکان امن می‌خواهند و یک زمان مناسب. مرد‌ها دوست ندارند که مدام در مورد حس‌شان پرس‌وجو کنید. فقط دوست دارند که شرایطی امن را فراهم کنید تا خودشان این واقعیت‌های درونی را بیرون بریزند.

احساسات‌تان را بدون مقصر دانستن او نشان دهید

شما اجازه دارید که احساسات‌تان را نشان دهید اما واکنش‌های خشمگینانه یا سرزنش را نه! حتی نباید برای به اشتراک گذاشتن حس درونی‌تان به او بگویید که باید یک‌تنه اوضاع را تغییر دهد و در غیر این صورت عواقب این کار رامی‌بینید. پس اگر حتی یک‌بار دیگر خواستید به او بگویید که چه بکند و چه نکند، حتما خودتان را متوقف کنید و جلوی بیان کردن چنین جملاتی را بگیرید.

برای این‌که از پس این مرحله بر‌بیایید باید احساسات خودتان را بشناسید. ترس، خشم، ناامنی و حتی خستگی می‌تواند باعث بروز واکنش‌های کنترل نشده‌ای شود اما اگر شما روی بدن و ذهن‌تان کنترل داشته باشید، می‌توانید بدون نشان دادن واکنش‌های هیجانی حس‌تان را بیان کنید یا اگر به جای این‌که بگویید از امشب باید زودتر به خانه برگردی، بگویید این روز‌ها کمی غمگینم و دوست دارم وقت بیشتری را با تو بگذرانم. در این شرایط، این‌که شما حس‌تان را از راهی امن با او درمیان می‌گذارید به او احساس آرامش خواهد داد و باعث خواهد شد که او هم بدون ترس از قضاوت شدن یا سرزنش شدن با شما حرف بزند. می‌بینید؟ شما کار عجیبی نکرده‌اید. فقط احساسات‌تان را بدون این‌که او را مقصر بدانید یا بخواهید به‌خاطر ترس از واکنش‌های شما اوضاع را تغییر دهد، بیان کرده‌اید.

حرف‌هایش را باور کنید

برخلاف زن‌ها که برای نشان‌دادن حس‌شان برنامه می‌ریزند یا نارضایتی‌شان را به زبان بی‌زبانی می‌گویند، مرد‌ها خیلی ساده آنچه در دل‌شان هست را نشان می‌دهند. در اغلب موارد دل و ذهن آن‌ها یکی است و اغلب مرد‌ها ‌دلیلی نمی‌بینند که با نشان دادن احساسات دروغین همسرشان را فریب دهند. شاید شما فکر کنید که او تظاهر به دوست داشتن‌تان می‌کند اما در دلش چیز دیگری می‌گذرد. باید بگوییم که در اغلب موارد این تصور اشتباه است. اگر مرد شما می‌گوید که دوست‌تان دارد یا این‌که همانطور که گفتیم، در رفتار‌هایش این را نشان می‌دهد، پس حتما دوست‌تان دارد.

رفتار‌هایش را در جمع ببینید

شیوه‌ای که او در میان جمع با شما برخورد می‌کند یکی از مهم‌ترین نشانه‌هاست. آیا در مقابل ادعاها یا برخورد‌های نادرست دیگران از شما حمایت می‌کند؟ یا این‌که وقتی دوست شکست خورده‌اش از زندگی تلخ و همسر ناسازگارش می‌گوید، او دلداری‌اش می‌دهد و می‌گوید که همه زنان اینطور نیستند و همسر خودش را مثال می‌زند؟ آیا بعد از هر مهمانی از شما قدردانی می‌کند و به خاطر این‌که در مقابل دیگران او را سربلند کرده‌اید از شما تشکر می‌کند؟ اگر این‌طور باشد باید بگوییم که او یک مرد عاشق است.

زیادی از احساسات‌تان حرف نزنید

شما فکر می‌کنید که اگر احساسات‌تان را با او قسمت کنید، او هم از احساساتش با شما صحبت خواهد کرد و به همین دلیل با وجود مقاومت‌های او هر روز و هر لحظه می‌خواهید حس‌تان را با او در میان بگذارید.

این درحالی است که مردها روند احساسی متفاوتی دارند و این راهی که در پیش گرفته به‌هیچ‌وجه در مورد او کارگر نخواهد شد.

گفتن بی‌وقفه از احساسی که دارید می‌تواند نتیجه برعکسی داشته باشد چون که مرد شما وقتی این قدر زیاد و اغراق شده در معرض حس‌تان قرار می‌گیرد نه تنها تمایلی برای شنیدن آن نخواهد داشت و آن را جدی نخواهد گرفت بلکه خودش هم گارد بیشتری می‌گیرد و سعی می‌کند آنچه در او می‌گذرد را با شما در میان نگذارد.

به راز‌هایش نزدیک نشوید

اگر فکر می‌کنید که راه نزدیک شدن به یک مرد کند و کاو در گذشته‌اش است اشتباه می‌کنید.

درست است! شما دوست دارید او را بیشتر بشناسید و از آنجایی که نسبت به او نوعی احساس مالکیت دارید،‌ دلتان می‌خواهد که از همه راز و رمز‌هایش باخبر شوید اما دست نگه‌دارید. حتی اگر پذیرش این موضوع سخت باشد باید باور کنید که آدم‌ها برای زنده بودن به تعداد کمی راز احتیاج دارند. اجازه بدهید که برخی از گوشه‌های گذشته‌اش برای او مثل یک راز باقی بماند. مطمئن باشید تا آنجا که برایش ممکن باشد از زندگی گذشته‌اش برایتان حرف خواهد زد اما اگر در مواردی سکوت می‌کند،‌ نباید او را به دروغ‌گویی متهم کنید یا با قهر و تحت فشار قرار دادنش او را مجبور به فاش کردن راز‌هایش کنید. زندگی او از زمانی که با شما آشنا شده متعلق به شماست، پس بگذارید که گذشته در گذشته باقی بماند. اگر این راه را بروید، می‌توانید اعتماد او را بیشتر به سمت خودتان جلب کنید و باعث شوید که در تمام مراحل زندگی مشترک‌تان با شما صادق باشد و برای گفتن حرف‌هایش همیشه به شما پناه بیاورد.

رازدار باشید

در بعضی مواقع هم مرد‌ها به خاطر ترس از فاش شدن راز‌ها و حتی همین احساسات ساده‌شان برای دیگران، دوست ندارند در موردشان برای شما حرف بزنند. آن‌ها فکر می‌کنند که ابراز عشق، دعواهای بزرگ و کوچک و مشکلات و خوشی‌های زندگی‌شان در یک چشم به هم زدن به دیگران مخابره می‌شود و روی قضاوت‌شان تاثیر می‌گذارد.

به همین دلیل ترجیح می‌دهند به جای حرف‌زدن از احساسات مثبت و منفی‌شان، آن‌ها را در دل‌شان نگه دارند و با شما قسمت‌شان نکنند.

بگذارید مرموز بماند

در تمام این بخش‌ها سعی کردیم از راه‌هایی صحبت کنیم که با کمک‌شان می‌توانید مردتان را به حرف بیاورید و راهی را برای آشکار کردن احساساتش کشف کنید اما در این قسمت به شما می‌گوییم که بهتر است گاهی به این محدوده وارد نشوید. شاید تعجب کنید و بگویید به عنوان همسرش حق دارید همه چیز را در مورد زندگی‌اش بدانید و از این طریق می‌خواهید بارش را سبک‌تر کنید. ولی گاهی مرد‌ها با بیان نکردن احساسات یا مشکلاتشان، اعتماد به نفس بیشتری پیدا می‌کنند. اگر بخواهیم این موضوع را ساده‌تر توضیح دهیم، باید بگوییم که مرد‌ها فکر می‌کنند اگر بعضی مشکلات را با همسرشان درمیان نگذارند و یک‌تنه آن‌را حل کنند، مردانگی‌شان بیشتر می‌شود. آن‌ها دوست دارند گاهی ژان‌والژان زندگی شما باشند. برای حل یک مشکل بزرگ دیر به خانه بیایند و به شما بگویند که سر کار بوده‌اند. به یکی از دوستان‌شان پول قرض بدهند و به شما بگویند که نمی‌دانند چرا از حسابشان پول کسر شده و حتی برای خرید یک هدیه مرخصی بگیرند و به شما بگویند سرکارند. اگر به مرد‌تان اعتماد دارید، همیشه به حیطه خصوصی‌اش وارد نشوید و بگذارید با این تصور که بخشی از زندگی و اتفاقاتش را به تنهایی مدیریت می‌کند،‌احساس بهتری پیدا کند. بعید نیست که شما با توجه به شناختی که از او دارید همه این پنهان‌کاری را کشف کنید اما نباید به او بگویید که سر از پنهان‌کاری‌هایش درآورده‌اید.


[ سه شنبه 92/3/21 ] [ 5:51 عصر ] [ دختر و پسرای ایرونی ] [ نظر ]

حرف های جالب فرزاد حسنی و آزاده نامداری پس از ازدواج

حرف های جالب فرزاد حسنی و آزاده نامداری پس از ازدواج

آزاده نامداری می‌گوید «من هیچ وقت دوست نداشتم فرزاد حسنی را یک بازیگر ببینم» و فرزاد حسنی عاشق بازیگری در مجموعه‌های تلویزیونی است.به گزارش تعامل، به نقل از نامه، خبر ازدواج آزاده نامداری و فرزاد حسنی پس از انتشار سروصدای زیادی به پا کرد و حضور این زوج هنری در ارکستر فرزاد فرزین نیز هوادارانشان را به شور انداخت. این بار اما «زندگی ایده‌آل» به بهانه ازدواجشان با آنها درباره زندگی و علایقی که دارند به گفت‌وگو نشسته و در خلل این حرف‌ها توانسته از اولین اختلاف این زوج تلویزیونی رمز گشایی کند. صحبت‌های این زن و شوهر را در ادامه بخوانید:

آزاده نامداری: تکیه بر من، تکیه بر باد است

من یک خودخواهی دارم؛ برای من مهم نیست که یک نفر چقدر دوستم دارد. بلکه برای من مهم است که خودم چقدر کسی را دوست دارم. اصلا حاضر نیستم این امتیاز را به شخصی بدهم که کنارش باشم چون او من را دوست دارد و از اینکه با کسی است که دوستش دارد، لذت ببرد اما من نصف او لذت ببرم. اما کم‌کم تعریفم در زمینه عشق در حال عوض شدن است. من دارم می‌فهمم که واقعا می‌شود کسی را بیشتر از خودت دوست داشته باشی. به نظرم اصلا شعر و قصه هم نیست. متاسفانه این روزها با آدم‌هایی طرفیم که همگی از جایی به بعد و از تجربیات متعدد و تلخ، یاد گرفتند که همه عشق‌شان را یکجا خرج نکنند و در عاشقی بسیار بسیار محافظه‌کار شدند. من خیلی آدم ترسویی هستنم برای اینکه به کسی بگویم دوستت دارم و همین باعث شده که این عشق در من ذخیره شود. من هیچ وقت شجاعت این را نداشته‌ام نفر اول باشم که به کسی می‌گویم دوستت دارم. من متاسفانه روابط عمومی خوبی ندارم.

تکیه بر من، تکیه بر باد است. من حضور واقعی در زندگی هیچ کسی ندارم. وقتی زندگی خودم را با زندگی مثلا خواهرم مقایسه می‌کنم، می‌بینم که بله، من زندگی نرمالی ندارم و آدم‌های کمی هستند که این مدل زندگی و شخصیت را درک کنند. در کل ثبات را دوست ندارم. هر چیزی را غیرمنتظره دوست دارم.

من آدمی هستم که 90 درصد زندگی‌ام خودم هستم و 10 درصد زندگی‌ام می‌تواند کس دیگری باشد. این چیزی است که برایم روشن است، اما آدم رمانتیکی هم هستم. هیچ وقت با کسی دعوا نمی‌کنم و هیچ وقت در زندگی‌ام داد نزده‌ام. در کنار اینها خودخواهی‌هایی هم مثل همه آدم‌ها دارم. روی من به عنوان یکه رفیق می‌شود حساب کرد تا وقتی که اذیت نشوم و به حال خودم باشم. حریم شخصی خودم و بقیه خیلی برایم مهم است. به حریم شخصی کسی وارد نمی‌شوم و این احترام را برای همه قائلم و معتقدم هیچ چیز یا هیچ کس نباید باعث شود به هم تهمت بزنیم یا توهین کنیم.

شخصیت هدیه تهرانی در «کاغذ بی‌خط» به من این حس را می‌دهد که چقدر شبیه همیم. وقتی فیلم را می‌دیدم احساس می‌کردم اگر مثلا من هم در 20 سالگی ازدواج کرده بودم و مسیر زندگی‌ام عوض می‌شد، قطعا در 35 سالگی زنی بودم که مثل آتش زیر خاکستر یک دفعه به خودش می‌آید و می‌گوید سنی از من گذشته و دو تا بچه دارم اما هنوز هیچ کاری برای خودم نکرده‌ام. آنچه که همه آدم‌ها دوست دارند تجربه‌اش کنند این است که چیزی از خودشان به جا بگذارند. مثلا اگر 10 سال دیگر من، 37 ساله شوم و این مصاحبه را بخوانم در حالیکه به هیچکدام از خواسته‌هایم نرسیده باشم آن موقع می‌توانم بگویم من آدم بدبختی هستم.

فرزاد حسنی از مجریانی است که چندین ژانر را تجربه کرده و در همه آنها موفق بوده است. فرزاد حسنی هم در اجرای تفسیر قرآن، هم برنامه نوجوانان، هم برنامه‌های سیاسی و هم برنامه‌های تخصصی سینما کار کرده که در همه آنها موفق بوده است. یک نظر کاملا شخصی در موردش دارم که می‌دانم هیچ ارتباطی به من ندارد. اما من هیچ وقت دوست نداشتم فرزاد حسنی را یک بازیگر ببینم. شاید دارم با یک تعصب تلویزیونی در قالب یک مجری صحبت می‌کنم.

تصویرم از آینده این است که 10 سال بعد من روانشناس شوم و یک تاک‌شوی خیلی خوب هم در تلویزیون داشته باشم. اگر روانشناس خوبی بشوم دلم می‌خواهد سه تا کتاب هم بنویسیم. در تصویرم حتما مادر شدن هم وجود دارد و سه تا هم بچه دارم. هر 3 دخترند به نام‌های گندم، خورشید و لیلی! گاهی فکر می‌کنم اگر بچه داشته باشم سخت می‌توانم از این دنیا بروم. اگر پول زیادی داشته باشم می‌توانم بروم. پس این عدم تعلق برایم پررنگ می‌شود. از طرف دیگر، یک انرژی در من هست که مرا وادار به کار کردن و ادامه زندگی می‌کند.

در خلوت بیشتر کتاب می‌خوانم. مثلا مثنوی معنوی را بارها خوانده‌ام. سهراب سپهری، حمید مصدق و فروغ فرخزاد، فاضل نظری و غیره را خیلی دوست دارم و یکی از کارهایی که زیاد انجامش می‌دهم، خواندن شعر است. شعرها را هم سرسری نمی‌خوانم و با هر بیت آن سعی می‌کنم ارتباط برقرار کنم به همین خاطر با افرادی که اشعار را سرسری می‌خوانند، خیلی میانه خوبی ندارم. خودم ترانه نمی‌گویم بلکه بیشتر شعر می‌گویم. من خیلی ترانه‌سرای خوبی نیستم. موسیقی را هم بیشتر به خاطر ترانه‌هایش گوش می‌کنم، چون کلام برایم بیشتر اهمیت دارد. گاهی وقت‌ها ملودی خوب نیست، اما شعر آنقدر زیباست که دوست دارم آن را باز هم بشنوم.
فرزاد حسنی: وقتی کسی می‌خواهد چیزی بگوید اواسط حرف، جواب را روی پیشانی‌اش می‌خوانم

واقعا همین قدر مذهبی هستم که می‌بینید، تضاهری در کار من نیست. من بچه خانی‌آبادم و کوچه قندی. نزدیک بستنی آقارضا. از یک خانواده کاملا مذهبی. بخصوص مادرم که به شدت مذهبی بود. من در دل فرهنگ آن حوزه و آن دوران بزرگ شدم. به عنوان مثال بزگ‌ترین عشق دوران کودکی من حضرت امام(ره) بود. من از همان بچگی عکس‌های امام(ره) را جمع می‌کردم و موثرترین شیوه برای ساکت کردم من، اهدای عکس‌های امام(ره) بود. الان هم آرشیو کامل عکس‌های امام(ره) را دارم. وقتی در 11-12 سالگی شاگرد اول شدم، جایزه‌ای که پدرم برایم خرید یک دوره کامل سیمای نور بود که به عکس‌های امام(ره) اختصاص داشت. حتی یک بار یکی از اقوام، یک عبا برایم خرید تا من از کودکی بیشتر و بهتر بتوانم حرکات امام(ره) را انجام دهم. من با درسه‌ای قرآن آقای قرائتی بزرگ شدم. مسئله من دعای کمیل آیت‌الله دستغیب بود. مسئله نوجوانی من، شهادت آیت الله قدوسی بود، من با این چیزها بزرگ شدم.

در بچگی بازیگوش نبودم، اما حاضر جواب بودم، دنبال سوژه می‌گشتم تا به نوعی آن را به طنز ارتباط دهم. وقتی که دیدم چنین استعدادی دارم، سعی کردم آن را پرورش دهم. سر کلاس خیلی حرف می‌زدم. یک روز معلم به من گفت «حسنی! خیلی بیشتر از کوپنت حرف می‌‌زنی» و من در جواب بلافاصله گفتم «خب برای اینکه ما از بازار آزاد هم خرید می‌کنیم» یا مثلا یک روز معلم ورزش ما گفت که قرار است امکانات مدرسه دو برابر شود، من گفتم «دو برای هیچی چقدر می‌شود؟». از این کارها زیاد می‌کردم. می‌رفتم پشت‌بام مدرسه و روی بچه‌ها آب می‌ریختم. وقتی مرا می‌گرفتند می‌گفتم من که کاری نکرده‌ام، آب روشنایی است. خلاصه اینکه خیلی حاضر جوابم. من وقتی کسی می‌خواهد چیزی بگوید اواسط حرف، جواب را روی پیشانی‌اش می‌خوانم.

در خانه ما موسیقی نبود، تا مدت‌ها. اولین کاست موسیقی که به خانه ما راه یافت، «نهانخانه دل» با صدای «بیژن بیژنی» بود و بعدش هم «شور عشق» افتخاری. اولین ترانه‌ای که شنیدم در خانه دایی‌ام بود. از یک خواننده قدیمی. هنوز هم شعر و آهنگ را حفظ هستم «به چه جرمی، چه گناهی، تو مرا سوزوندی ..». حس موسیقایی و میل به ترانه، نه با کاست‌های موسیقی پاپ که با نوارهای قصه بارور شد که آن سال‌ها بزرگ‌ترین تفریح کودکان بود. نوار قصه‌های شرکت 48 داستان یا بیتا. تمام کودکی من با صدای این نوارها پر شده است. علیمردان خان، جن پینه‌دوز، گربه‌های اشرافی، سیندرلا، سندباد، پینوکیو. من به آوازهایشان گوش می‌دادم و با آنها بزرگ شدم البته آنها کارهای درخشانی بود. هنوز هم بسیاری از آوازها را حفظ هستم.

من یک روزنامه‌خوان حرفه‌ای بودم. تا پایان دبیرستان روزی 4 تا 5 ساعت روزنامه و مجله می‌خواندم. همه چیز از اطلاعات هفتگی و پاورقی‌هایش بگیر تا نشریات طنز هفتگی. فکاهیون، طنز و کاریکاتور، دوره‌های قدیمی مجله بهلول، من حتی مجله صف را هم می‌خریدم (مجله ارگان ارتش) در ضمن عاشق گل آقا بودم و از شماره یک آرشیوش را دارم. در تابستان‌ها وقتی هم‌سن و سال‌های من کلاس انگلیسی می‌رفتند، من کلاس عربی می‌رفتم. جامع المقدمات را هم کامل خوانده‌ام. همین طور کتابی به نام زبان قرآن که مرجع تدریس قرآن در دانشگاه‌هاست. به عربی همیشه عشق ورزیده‌ام. زبان عجیبی است و به غایت حساس. یک فتحه و ضمه اشتباه، یک عدم رعایت حروف قمری و شمسی، کل جمله را عوض می‌کند. من ارتباط حسی بسیار خوبی با عربی دارم و واقعا معتقدم اگر این ارتباط حسی را با این زبان برقرار کنی، احتمال اشتباهت در تلفظ به صفر می‌رسد.

من دلبستگی عمیق به ادبیات محاوره‌ای قدیمی تهران دارم. مادر، پدربزرگ و مادربزرگ من، تهرانی‌های اصیل بودند. خانه‌ای که در خانی‌آباد داشتیم، از آن مدل خانه‌های قدیمی و تیپیک تهران بود. با حوضی در وسط و راه‌پله‌های دور حیاط و دالان و زیرپله و غیره. یکی از همساده‌های ما پیرزنی بود به نام خجه خانم، خدیجه خانم نه، خجه خانم. در یک اتاق دیگر پیرزنی دیگر بود به نام زهرا خانم که کارش آب‌کشی بود! در این فضا، گوش من پر شد از آوا و کلمات قدیمی تهرانی. یکی از دوستان منتقد به من ایراد می‌گرفت که چرا در برنامه‌ام می‌‌گویم طیاره. این توی یاد من مانده که مادربزرگم می‌گفت طیاره پرید! من دیگر نمی‌توانم خودم را راضی کنم بگویم هواپیما. این طیاره است! مثلا تهرانی‌ها به جای هنوز می‌گویند هنو (بدون ز) یا می‌گویند سیفید (سفید) زیرزیمین (زیرزمین) سیب زیمینی (سیب زمینی). من به جای دوازده (با فتح دال) دوست دارم بگویم دوازه (با ضم دال). این لهجه قدیمی تهران است. کسی به من زنگ زد و گفت این شنفتن را از کجا آوردی؟ یعنی چی؟ این خانم نمی‌دانست که خود حافظ، شنفتن را با گفتن هم قافیه کرده است. اما استفاده از این کلمات و این نوع گویش دوستان را عصبانی می‌کند. اما من تاکید دارم که از این زبان استفاده کنم.

هر قدر بیشتر فیلم دیده‌ام، من را بیشتر مومن کرده که جای خودم باشم. چون می‌بینم اگر گریکوری پک که بسیار هم دوستش دارم اینقدر موفق است، به این دلیل است که خود خودش است. اگر جک نیکلسون اینقدر موفق است، چون خود خود خودش است. هر قدر آدم بیشتر خودش باشد، مطمئنا بیشتر موفق خواهد شد. اینکه یک نفر را آینه تقلیدی خودت قرار بدهی و بخواهی مانند او باشی، باعث می‌شود خیلی از چیزهایی که مزه و رنگ و بوی توست پنهان بماند و قابلیت بروز پیدا نکند و تبدیل شوی به یک برداشت دست چندم از یک آدم اورجینال و جذاب.

در دهه 60 و اوایل دهه 70 من به دلیل بافت خانوادگی مذهبی که داشتم خیلی اجازه رفتن به سینما را نداشتم و البته اکثر خانواده‌ها آن روزها به خاطر ذهنیتی که از سینمای قبل از انقلاب داشتند و فیلم فارسی‌هایی که اصلا مناسب خانواده و بخصوص بچه‌ها نبود همین طور بودند، بنابراین اول باید توسط بزرگ‌ترها فیلم چک می‌شد بعد ما می‌دیدیم البته نه اینکه فکر کنید همیشه با پدرم به سینما می‌رفتم، من معمولا با مادربزرگم به سینما می‌رفتم و فقط تا به حال 2 فیلم را با پدرم در سینما دیدم یکی «کیمیا» و دیگری «کلاه قرمزی و پسرخاله» دهه 70 بود. حتی فیلم‌های خودم را هم ایشان به تنهایی به سینما می‌رفتند و می‌دیدند. فیلم «موبیدیک»، «میمون جنگجو» و «مادر» زنده‌یاد علی حاتمی جزو اولین و به یادماندنی‌ترین فیلم‌هایی بود که من در سینما دیدم.

هر وقت بعد از یک اجرای خوب به خانه می‌آیم دست به قلم می‌گیرم و شعر یا ترانه خوبی می‌گویم. وقتی از یک گپ خوب با یک خواننده بیرون می‌آیم، بعدش یک مرتبه یک شعر خوب به ذهنم می‌آید. وقتی یک بازی خوب انجام می‌دهم، میل بیشتری برای دیدن فیلم دارم و وقتی فیلم خوب می‌بینم احساس می‌کنم حالا یک برنامه لازم است که با اجرایم امکان تحلیل فیلم را فراهم کنم. همه اینها به هم راه دارند.

من هم مثل همه مردهای ایرانی قورمه سبزی دوست دارم. ولی اصلا این طوری نیست که کله‌ام بوی قورمه‌سبزی بدهد. اما مثل اینکه این طوری به نظر می‌آید به هر حال بهتر از این است که از کله آدم بوی گچ و آهک به مشام برسد یا اینکه درون کله‌ام فضایی باشد برای آزمایش‌هایی که در خلا انجام می‌شود.

من در زندگی‌ام یک کابوس می‌بینم که هنوز هم ادامه دارد البته هیچ ربطی هم به عذاب وجدان ندارد. خیلی وقت‌ها در خواب کابوس می‌بینم که یکی از امتحان‌های دوره دانشگاهم باقی مانده و من فراموش کرده‌ام بگذرانمش و به همین دلیل نمی‌توانم مدرکم را بگیرم. این کابوس من است و هنوز در این سن و سال با آن از خواب می‌پرم. تنها کابوس زندگی من همین است و ماهی یکی، دو بار سراغم می‌آید. من عاشق دوران دانشجویی هستم حاضرم هر چه دارم (که البته زیاد هم نیست) بدهم و بازگردم به سال 74 و دانشجو شوم. من هم مثل همه آدم‌های معمولی رفتم دانشگاه و درس خواندم ولی در زندگی عادی و خانه برای خودم کلاس دانشگاه دارم. ادبیات کهن می‌خوانم و زبان عربی را دنبال می‌کنم. کتاب‌های تاریخی و سینمایی مطالعه می‌کنم. یک عالم فیلم می‌بینم و با دوستانم هم کلی گپ می‌زنم.

من با هیچ چیز خداحافظی نخواهم کرد. همیشه به دنیا و اتفاق‌های اطرافم ولو تلخ سلام می‌کنم. در آغوش‌شان می‌گیرم. با آنها همنشین می‌شوم، حشر و نشر می‌کنم و آنها را می‌فهمم و سعی می‌کنم فاصله منطقی خودم را با اتفاق‌های زندگی‌ام حفظ کنم. گاهی وقت‌ها از یک چیزهایی فاصله بعیدی می‌گیرم و گاهی بسیار به آنها نزدیک می‌شوم. همیشه سعی کرده‌ام اینگونه باشم. چیزی را حذف نمی‌کنم مگر چیزهای بد و زشت.

من عاشق بازیگری در مجموعه‌های تلویزیونی هستم. اگر 2 پیشنهاد هم‌زمان داشته باشم که یکی از طرف بهترین کارگردان سینمایی و دیگری از طرف بهترین کارگردان تلویزیونی مطرح شده باشد، شک نکن که پیشنهاد سریال را می‌پذیرم. بازیگر تلویزیونی بودن را به بازیگر سینمایی بودن ترجیح می‌دهم. ولی قطعا این به این معنا نیست که مدیوم سینما را نشناخته یا رعایت نکنم.


[ سه شنبه 92/3/21 ] [ 5:51 عصر ] [ دختر و پسرای ایرونی ] [ نظر ]

اجاره این سوئیت شبی 230 میلیون تومان است + عکس

خیلی ها می گویند پول آرامش نمی آورد ، ولی با پرداخت شبی 230 میلیون تومان (65 هزار دلار) می توان راحتی و آرامش را در گرانترین سوئیت هتل جهان بدست آورد !!!

«رویال پنت هاوس سوئیت» (Royal pent house suite) گرانترین سوئیت هتل در جهان است . این سوئیت در طبقه آخر «هتل ویلسون» در ژنو سوییس قرار دارد و مجهز به 4 اتاق خواب ، میز پذیرایی 26 نفره ، 6 سرویس بهداشتی و حمام مجلل ، میز بیلیارد ، اتاق ورزش ، آسانسور خصوصی ، کتابخانه ، تراس آفتاب و پیانو استین وی است.این سوئیت در کنار آرامش و سکوت از بالاترین ضریب امنیتی هم برخوردار است. پنجره های آن کاملا ضدگلوله بوده و نصب آژیر خطر و درب زرهی تمام اقدامات ایمنی را برای افراد معروف فراهم می کند.
به گزارش بازار خبر،هتل ویلسون با قرار گرفتن در نزدیکی ساختمان ستاد سازمان ملل، دریاچه ژنو و مونت بلانش یکی از مناطق زیبا و در دسترس شهر ژنو است.

اجاره این سوئیت شبی 230 میلیون تومان است + عکس

اجاره سوئیت

اجاره این سوئیت شبی 230 میلیون تومان است + عکس

اجاره سوئیت

اجاره این سوئیت شبی 230 میلیون تومان است + عکس

اجاره سوئیت


[ سه شنبه 92/3/21 ] [ 5:49 عصر ] [ دختر و پسرای ایرونی ] [ نظر ]

چهره جدید کریس رونالدو + عکس

ستاره پرتغالی تیم فوتبال رئال مادرید چهره جدیدی را از خود منتشر کرده است.

چهره جدید کریس رونالدو + عکس

به گزارش خبرگزاری فارس، کریستیانو رونالدو به همراه هم‌تیمی‌های خود بسیار امیدوارند که بتوانند جواز حضور در جام جهانی 2014 برزیل را کسب کنند.

پرتغال با ایرلند شمالی در چارچوب پیکارهای راه‌یابی به جام‌جهانی مصاف خواهد کرد و این تیم پس از پیروزی ارزشمند مقابل روسیه با روحیه به مصاف این تیم نه‌چندان قدرتمند خواهد رفت.

در این میان رونالدو به همراه سایر هم‌تیمی‌های خود عکسی گرفته‌ که مهاجم رئال با چهره‌ای جدید در این عکس حضور دارد.

ستاره رئال مادرید با یک عینک در درون هواپیمایی که آن‌ها را به ایرلند شمالی می‌برد، ظاهر شده است.


[ سه شنبه 92/3/21 ] [ 5:49 عصر ] [ دختر و پسرای ایرونی ] [ نظر ]

عکس های جالب از اندام زنی که 5 قلو باردار بود

یک زن 23ساله با زایمان و بدنیا آوردن 5 قلو هایش توانست نامش را وارد کتاب رکورد های گینس بکند.

این زن در یک لقاح طبیعی صاحب 5 فرزند شد اما نکته مهم در این زایمان این نکته بود که تمام این فرزندانش را بصورت طبیعی بدنیا آورده و از سزارین استفاده نکرده است و همین نکته باعث ثبت شدن نام او در کتاب رکوردهای گینس شده است.

او صاحب 4 پسر و 1 دختر شده است که حال تمامی فرزندان وی خوب می باشد

 

عکس های جالب از اندام زنی که 5 قلو باردار بود

 الکساندرا کینوا 23 ساله قرار بود با عمل سزارین اولین مجموعه از نوزادان پنج قلویش را به دنیا آورد که در حقیقت اولین پنج قلوهای جمهوری چک محسوب می شوند.

خانم کینوا که خودش از قبل یک پسر دارد تا ماه آخر اطلاع نداشت که پنج قلو باردار است. پزشکان یک موسسه مراقبت از مادر و کودک در ابتدا به او گفته بودند که دوقلو باردار است ولی درحقیقت پنج قلو بوده است.

عکس های جالب از اندام زنی که 5 قلو باردار بود

عکس های جالب از اندام زنی که 5 قلو باردار بود


[ سه شنبه 92/3/21 ] [ 5:48 عصر ] [ دختر و پسرای ایرونی ] [ نظر ]

عکس پسر رویانیان در تمرین پرسپولیس

عکس پسر رویانیان در تمرین پرسپولیس

پسر رویانیان

عکس پسر رویانیان در تمرین پرسپولیس

پسر رویانیان

عکس پسر رویانیان در تمرین پرسپولیس

پسر رویانیان

عکس پسر رویانیان در تمرین پرسپولیس

پسر رویانیان


[ سه شنبه 92/3/21 ] [ 5:46 عصر ] [ دختر و پسرای ایرونی ] [ نظر ]

عکس های جدید خانواده دیوید بکهام

“دیوید بکام” که اخیرا از دنیای فوتبال خداحافظی کرد، چهار فرزند به نام‌های بروکلین(متولد 4 مارس 1999)، رومیو(1 سپتامبر 2002)، کروز(20 فوریه 2005)و هارپر(متولد 10ژوئیه 2011) دارد.

عکس های جدید خانواده دیوید بکهام

عکس های جدید خانواده دیوید بکهام


[ سه شنبه 92/3/21 ] [ 5:45 عصر ] [ دختر و پسرای ایرونی ] [ نظر ]
<   <<   76   77   78   79   80   >>   >
.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
آخرین مطالب
لینک دوستان
امکانات وب


بازدید امروز: 130
بازدید دیروز: 109
کل بازدیدها: 2189251