عکس ماشین گران قیمت داور مسابقات قوی ترین مردان ایران
فرامرز خودنگاه، داور مسابقات قویترین مردان ایران است. [ شنبه 92/6/9 ] [ 5:57 عصر ] [ دختر و پسرای ایرونی ]
[ نظر ]
من و بابام و اینترنت (طنز)
شنبه ===================== یک شنبه ===================== دوشنبه ===================== سه شنبه ===================== چهارشنبه ===================== پنج شنبه ===================== جمعه : [ شنبه 92/6/9 ] [ 5:56 عصر ] [ دختر و پسرای ایرونی ]
[ نظر ]
آیا میدانستید کمبود محبت بر کوتاه شدن قد تاثیر می گذارد ؟
یک فوق تخصص غدد و متابولیسم گفت: کمبود محبت به کودکان به ویژه در صورتی که از طرف والدین صورت گیرد، موجب کوتاهی قد و بروز برخی از مشکلات جسمی در کودک می شود. عزیز محمدی با بیان اینکه وجود مشکلات و فشارهای روحی وروانی نیز می تواند بر روی رشد انسان اثر بگذارد، تاکید کرد: کمبود محبت به کودکان به ویژه در صورتیکه از طرف والدین صورت گیرد، موجب کوتاهی قد و بروز برخی از مشکلات جسمی در کودک می شود. منبع : کنجکاو [ شنبه 92/6/9 ] [ 5:56 عصر ] [ دختر و پسرای ایرونی ]
[ نظر ]
معنی لغات پسرها (طنز)
اینبار دیگه چیکار کردم؟ چه جالب، بعد چی شد؟ نتونستم پیداش کنم. برای تمام کارام یه دلیل منطقی دارم. منبع : ارسالی کاربران / زهره [ شنبه 92/6/9 ] [ 5:55 عصر ] [ دختر و پسرای ایرونی ]
[ نظر ]
اس ام اس جوک و خنده دار (سری دوازدهم)
یعنی حجم فکری که قبل خواب تو کله من میاد ◊◊◊◊◊◊◊اس ام اس خنده دار◊◊◊◊◊◊◊ بعضی دخترا دوست دارن ب?شتر آرا?ش کنن ◊◊◊◊◊◊◊اس ام اس خنده دار◊◊◊◊◊◊◊ من یه بار تو اینترنت داشتم میگشتم ◊◊◊◊◊◊◊اس ام اس خنده دار◊◊◊◊◊◊◊ وقت خود را چگونه صرف میکنید؟ ◊◊◊◊◊◊◊اس ام اس خنده دار◊◊◊◊◊◊◊ تو مترو موقع حرف زدن با تلفن? دور و بریام یه جوری با دقت گوش میکردن ◊◊◊◊◊◊◊اس ام اس خنده دار◊◊◊◊◊◊◊ مـیدونــستیـن آیا مــِـریـخــیا وخـــــتی پــاشـون پــیچ میـخــوره ◊◊◊◊◊◊◊اس ام اس خنده دار◊◊◊◊◊◊◊ پیـدا کـردن بستـنی از تـوی فـریـزر هـمـیشه لـذّت بـخـش بـوده ◊◊◊◊◊◊◊اس ام اس خنده دار◊◊◊◊◊◊◊ معنی معجزه رو موقعی میفهمی که اس ام اس اشتباهی بفرسی امـا fail بشه ! ◊◊◊◊◊◊◊اس ام اس خنده دار◊◊◊◊◊◊◊ من بچه بودم یه بار به بابام گفتم این هندونه مو دارا (نارگیل) چه مزه ای هستن؟ ◊◊◊◊◊◊◊اس ام اس خنده دار◊◊◊◊◊◊◊ د?د?ن تو ا?ن ف?لما پسره نصفه شب م?ره لب در?ا بعد ?ه دختره م?ره کنارش…؟! ◊◊◊◊◊◊◊اس ام اس خنده دار◊◊◊◊◊◊◊ یک سال پولامو جمع کردم باهاش ماشین بخرم الان میتونم باهاش 3 تا سطل ماست سون بخرم! ◊◊◊◊◊◊◊اس ام اس خنده دار◊◊◊◊◊◊◊ 5 ثانیه از عمر خود را هدر دادید ! ◊◊◊◊◊◊◊اس ام اس خنده دار◊◊◊◊◊◊◊ تو خونه ما اینکه بگی “شبیه باباس این اخلاقت” یه فحش خیلی زشت محسوب میشه ◊◊◊◊◊◊◊اس ام اس خنده دار◊◊◊◊◊◊◊ یکی از د??ل? که من پ?شرفت نم?کنم ◊◊◊◊◊◊◊اس ام اس خنده دار◊◊◊◊◊◊◊ میگن سوالای تستی تو بهشت، همشون گزینه ی «نمیدانم» هم دارن. ◊◊◊◊◊◊◊اس ام اس خنده دار◊◊◊◊◊◊◊ یک قانون نانوشته هست که می گه: ◊◊◊◊◊◊◊اس ام اس خنده دار◊◊◊◊◊◊◊ بابام سوزن رو گذاشته رو دسته مبل افتاده گم شده همه بسیج شدیم دنبالش می گردیم. ◊◊◊◊◊◊◊اس ام اس خنده دار◊◊◊◊◊◊◊ دختره نوشته که از همه ی پسرا بدم میاد ! ◊◊◊◊◊◊◊اس ام اس خنده دار◊◊◊◊◊◊◊ این چینیا واقعا زبون همدیگرو میفهمن یا جلو بقیه آبرو داری میکنن؟! ◊◊◊◊◊◊◊اس ام اس خنده دار◊◊◊◊◊◊◊ تا حالا دقت کردین کسایی که خروپف میکنن..زودتر خوابشون میبره ؟! ◊◊◊◊◊◊◊اس ام اس خنده دار◊◊◊◊◊◊◊ خیر سرمون رفتیم شمع روشن کردیم حاجت بگیریم ◊◊◊◊◊◊◊اس ام اس خنده دار◊◊◊◊◊◊◊ اصـولا دعوت مهمون برای مـا حکم میزبانی بازی های المپیک رو داره ◊◊◊◊◊◊◊اس ام اس خنده دار◊◊◊◊◊◊◊ هیشکی ام نیس بهمون بگه: تو دلم ول وله اس … واسه خواستنت! ◊◊◊◊◊◊◊اس ام اس خنده دار◊◊◊◊◊◊◊ اول دبستان : تو د?گه اومد? مدرسه نم?تون? هر غلط? [ شنبه 92/6/9 ] [ 5:55 عصر ] [ دختر و پسرای ایرونی ]
[ نظر ]
میخوای بدونی چقدر فوضولی ؟ (پس بیا داخل)
1?تصورکنید که صبح خواب مانده اید و دیرتان شده است. هنگام خروج از خانه صداى دعواى همسایه را مى شنوید. آیا مى ایستید تا ببینید موضوع ازچه قرار است؟ ـ بله (10) ـ خیر (0) 2?با دوستتان مشغول مکالمه تلفنى هستید که مجبور مى شوید مدتى منتظربمانید تا او به مکالمه دیگرى که درانتظار است پاسخ دهد آیا وقتى براى ادامه مکالمه شما برمى گردد از او مى پرسید چه کسى پشت خط منتظر بود؟ ـ بله (10) ـ خیر (0) 3?به منزل دوستتان رفته اید و او براى انجام کارى از اتاق خارج مى شود. روى میز او یک نامه جلب توجه مى کند. آیا نگاهى به آن مى اندازید؟ ـ بله (10) ـ خیر (0) 4?دراتوبوس یا تاکسى نشسته اید و فرد کنارى شما مشغول مطالعه است. دراین شرایط چه مى کنید؟ ـ مستقیماً به آنچه او مطالعه مى کند خیره شده و شما هم همراه او مطالعه مى کنید.(10) ـ هرازچندگاهى نگاهى دزدکى مى اندازید تا ببینید او چه چیزى مطالعه مى کند. (5) ـ کاملاً بى تفاوت رفتارمى کنید. (0) 5?اگر شما بدانید که یکى از آشنایان رازى دارد، چه مى کنید؟ ـ هرطور شده سعى مى کنید سرازکار او درآورید. (10) ـ اگر صحبتى درباره آن پیش بیاید، کنجکاو مى شوید. (5) ـ رازهاى دیگران، مسائل شخصى آنهاست و سعى نمى کنید وارد حیطه خصوصى آنهاشوید.(0) 6?اگرجایى دعوا یا تصادفى اتفاق بیفتد، آیا نزدیک مى شوید تا ببینید جریان ازچه قرار است؟ ـ بله (10) ـ خیر (0) 7?اگر وارد رستورانى شوید و ببینید یکى از آشنایان با فردغریبه اى آنجاست، آیا کنجکاو مى شوید ببینید غریبه چه کسى است؟ ـ بله (10) ـ خیر (0) 8?آیا معمولاً درباره قیمت و محل خرید چیزهایى که دوستانتان مى خرند پرس و جو مى کنید؟ ـ بله (10) ـ خیر (0) 9?آیا تا به حال کیف دیگران را بدون اجازه شان جست وجو کرده اید؟ ـ بله (10) ـ خیر (0) 10?اگر رمز عبور شناسه دوستانتان را داشته باشید سرى به ایمیل هاى آنها مى زنید؟ ـ بله (10) ـ خیر (0) [ شنبه 92/6/9 ] [ 5:55 عصر ] [ دختر و پسرای ایرونی ]
[ نظر ]
احادیثی درباره یاد خدا
امام على علیه السلام :
—————————————
—————————————
—————————————
—————————————
—————————————
—————————————
—————————————
—————————————
—————————————
—————————————
—————————————
—————————————
—————————————
————————————— [ شنبه 92/6/9 ] [ 5:54 عصر ] [ دختر و پسرای ایرونی ]
[ نظر ]
علت تعبیرات مختلف از عذاب روز قیامت چیست؟
تعابیر متعدد و مختلف از عذاب در آیات الهی، به اقتضای فصاحت قرآن و رساندن مطلب به غایت بلاغت برای تأثیر بیشتر در نفوس مردم صورت گرفته است. در این مقاله به دو شبهه که در مورد آیات قرآن کریم وارد کرده اند پاسخ می گوییم: 1 ـ آیا آیهی دوم سوره فتح که به پیامبر (صلی الله علیه و آله) میفرماید: گناهان (ذنوب) قبل و بعد تو را میبخشم، دلیل بر این نیست که ایشان نیز گناه داشتهاند؟ معنای «ذنب» گناه نیست. بلکه به معنای «دنباله و تبعات بد» است. گناه به نافرمانی امر خداوند و معصیت در مقابل او اطلاق میگردد، اما «ذنب» به هر عملی که بتواند آثار بدی به دنبال آورد گفته میشود. لذا اگر چه هر گناهی چون آثار و عواقب بدی در دنیا و آخرت به دنبال دارد ذنب است، اما هر ذنبی، یعنی هر فعلی که بتواند آثار ناخوشایندی به دنبال داشته باشد، نیست. و بسیار اتفاق میافتد که یک عمل درست و خوب نیز آثار و عواقب ناخوشایندی به دنبال داشته باشد. مثل این که مأموری مجرمی را دستگیر میکند و یا یک قاضی به عدالت وی را محکوم میکند، اما او پس از آزادی به قصد انتقام، نقشهی ترور وی را میکشد. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) چه قبل از هجرت و چه پس از آن، کارهای بسیاری داشتند که میتوانست موجب بغض، کینهتوزی و انتقام مردم عرب قرار گیرد که از جمله بیاعتبار کردن بت و بتپرستی، ساقط کردن حکومت کفر و طواغیت، مقاومت کامل در جنگهایی که بر او تحمیل میکردند، کوتاه کردن دست صاحبان زر و زور و تزویر از اجحاف به مردم و …، در ضمن تهمتهایی نیز به ایشان میزدند که میتوانست دنباله و عواقب سویی داشته باشد، مثل ساحر، مجنون و … . به اینها «ذنب» گفته میشد. مغفرت نیز به معنای «پوشاندن» است که به فارسی بخشش معنا شده است. چرا که بخشش نیز همان پوشاندن گناه یا ذنب به معنی فوق است. لذا خداوند متعال فرمود: همهی ذنوب گذشته و آیندهی تو را پوشش میدهم. یعنی نمیگذارم عواقب سوء آن عملکردها [که به حق بوده است] یا آن تهمتها و …، به تو بچسبد و دامنگیر تو شود. و حق تعالی برای تحقق این وعدهی خود، فتح مکه و امان دادن به مخالفین را که موجب تلطیف قلوب شد، نصیب ایشان نمود. بدیهی است که اگر کسی گناه کند، بخشنده در مقابل جایزه نمیدهد. اما خداوند هم فتح مکه را داد و هم در آیه بعد وعدهی یک نصرت کامل را بیان نمود. و اما شبهه ای دیگر: حتی اگر فرض کنیم که تمام انواع عذاب با هم بوده است، چه دلیلی دارد که این موضوع به نحوی در آیات مختلف بیان شود که بوی تناقض از آنها به مشام آید؟ پاسخ: هدف قرآن آموزش تاریخ، داستان، رماننویسى، و … نیست گرچه برای رسیدن به هدفش به نحوی از همه این ها بهره می برد. قرآن کتاب هدایت، انسان سازی و تربیت است که دارای مواعظ و نصایح و انذار و تبشیر و … می باشد. از این رو می بینیم قرآن در نقل تاریخ یا داستان، تاریخ و جزئیات داستان را نقل نمىکند و در نقل داستان ها هم برای بهره برداری تربیتی و اخلاقی قطعه ای از آن را در جایی و قطعه ای دیگر از آن را در جای مناسبی دیگر بیان می کند؛ “زیرا روش کلام خداى تعالى در آن جا که قصهها را بیان مىکند بر این است که به نکات برجسته و مهمى که در ایفاى غرض م?ثر است، اکتفاء کند، و به جزئیات و تفصیل داستان نمىپردازد. بنابر این از اول تا به آخر داستان را حکایت نمىکند”. [1] با توجه به این مقدمه اکنون به پاسخ پرسش می پردازیم. همچنین برای قوم مدین در آیه 94 سوره هود عذاب صیحه و در آیه 91 اعراف رجفه بیان شده است و در آیه 189 سوره شعراء عذاب یوم ظله (سایبانی از ابر صاعقه خیز) آمده است. در مورد عذاب یوم ظله در تفاسیر چنین آمده است: طاغیه از طرفی، همان طور که ذکر شد به خود صاعقه گفته می شود و از طرف دیگر، به معنای موجودی که از حد خود تجاوز کند هم، آمده است که دراین صورت علاوه بر صاعقه با زلزله هم سازگار است و صیحه هم، باز همان طور که بیان شد به معنای عذاب است و عذاب در معنای صاعقه هم بیان شده است. علاوه بر این هر کدام از زلزله و طاغیه خود مصداق عذاب های شدید طبیعی هستند. [7] با توجه به آن چه بیان شد و تأمل در مفاهیم ذکرشده برای اصطلاحات به کار رفته که هر کدام در موارد جداگانه به عنوان عذاب برای قوم ثمود و مدین ذکر شده اند و همچنین، توجه به ارتباطی که بینشان وجود دارد، معلوم می شود که هیچ گونه تناقض و تضادی بینشان نیست؛ بلکه آنها لازم و ملزوم و در بردارنده معانی یک دیگر هستند. اما تعابیر متعدد و مختلف از عذاب به اقتضای فصاحت قرآن و رساندن مطلب به غایت بلاغت برای تأثیر بیشتر در نفوس مردم صورت گرفته است. ================== [ شنبه 92/6/9 ] [ 5:54 عصر ] [ دختر و پسرای ایرونی ]
[ نظر ]
داستان کوتاه و زیبای موسی و بدترین بنده خدا
روزی حضرت موسی (ع)رو به بارگاه ملکوتی خداوند کرد و از درگاهش درخواست نمود:بار الها، می خواهم بدترین بنده ات را ببینم. ندا آمد: صبح زود به در ورودی شهر برو. اولین کسی که از شهر خارج شد، او بدترین بنده ی من است. حضرت موسی صبح روز بعد به در ورودی شهر رفت. پدری با فرزندش، اولین کسانی بودند که از شهر خارج شدند. پس از بازگشت، رو به درگا خداوند کرد و ضمن تقدیم سپاس از اجابت خواسته اش، عرضه داشت: بار الها ، حل می خواهم بهترین بنده ات را ببینم. ندا آمد: آخر شب به در ورودی شهر برو. آخرین نفری که وارد شهر شود، او بهترین بنده ی من است. هنگامی که شب شد، حضرت موسی به در ورودی شهر رفت… دید آخرین نفری که از در شهر وارد شد، همان پدر و فرزندش است! رو به درگاه خداوند، با تعجب و درماندگی عرضه داشت: خداوندا!چگونه ممکن است که بد ترین و بهترین بنده ات یک نفر باشد!؟ ندا آمد: ای موسی، این بنده که صبح هنگام میخواست با فرزندش از در خارج شود، بدترین بنده ی من بود. اما… هنگامی که نگاه فرزندش به کوه های عظیم افتاد، از پدرش پرسید:بابا! بزرگ تر از این کوه ها چیست؟ پدر گفت:زمین. فرزند پرسید: بزرگ تر از زمین چیست؟ پدر پاسخ داد: آسمان ها. فرزند پرسید: بزرگ تر از آسمان ها چیست؟ پدر در حالی که به فرزندش نگاه می کرد، اشک از دیدگانش جاری شد و گفت:فرزندم. گناهان پدرت از آسمان ها نیز بزرگ تر است. فرزند پرسید: پدر بزرگتر از گناهان تو چیست؟ پدر که دیگر طاقتش تمام شده بود، به ناگاه بغضش ترکید و گفت:عزیزم ، مهربانی و بخشندگی خدای بزرگ از تمام هرچه هست، بزرگتر و عظیم تر است.
منبع : عصر ایران [ شنبه 92/6/9 ] [ 5:54 عصر ] [ دختر و پسرای ایرونی ]
[ نظر ]
راه حل امام موسی صدر برای دست دادن با زنان
«قدم کلیک هایتان بر چشم» نوشته محمدرضا زائری، دو خاطره مربوط به رفتارهای امام موسی صدر را می خوانید. هنوز دستم روی سینه مانده است ! 1*دکتر حسین کنعان در کتابش به نام “الامام موسی الصدر، قدر و دور” می گوید، امام موسی صدر برایم تعریف کرد که: «وقتی من حدودا نوزده سال داشتم، پدرم (آیت الله صدر مرجع بزرگ تقلید) نامه ایی برای نخست وزیر وقت نوشتند وقرار شد من نامه را ببرم و تحویل بدهم. لذا صبح زود از قم راه افتادم و به تهران آمدم. به محل زندگی او که منزلی باشکوه بود، مراجعه کردم. مرا به سالن طبقه اول راهنمایی کردند، نشستم و به تماشای در و دیوار مشغول شدم. آن فضا و محیط متفاوت و شیک و باشکوه با تابلوهای نقاشی و وسایل تزئینی و پرده های زربفت و… برای من که از یک خانه ساده طلبگی آمده بودم، خیلی تازگی داشت و غرق در تفکر در این فاصله فرهنگی و اجتماعی بودم. در همین حال متوجه دختری جوان شدم که در انتهای سالن مشغول نواختن پیانو بود و من تا آن هنگام صدای این دستگاه را نشنیده بودم، نشسته بودم و با تعجب به آن گوش می کردم که آن دختر متوجه حضور من شد و برخاست و به طرف من آمد و دستش را به طرفم دراز کرد! من دستم را روی سینه ام گذاشتم و سلام او را پاسخ دادم.» دکتر کنعان می گوید در اینجا، امام موسی صدر خندید و به مزاح گفت: «و هنوز دستم روی سینه ام مانده است». جالب این جاست که این فرهنگ زیبا و راه حل ستودنی، که شاید منشا آن هم ایشان باشند الان در لبنان و بسیاری از جوامع، کاملا رواج یافته است. می خواهید نجس نشوید؟ 2*دانشمند فاضل و نویسنده اندیشمند، استاد سید عباس نورالدین نقل می کرد: « روزی امام موسی صدر در یک کلیسا (یا دانشگاه) سخنرانی بسیار موثر و جذایی ایراد کرد و همه را مجذوب کرد. اواخر سخنرانی، خانمی جوان و زیبا که از توفیق عالِمی مسلمان بسیار دلخور بود، به دوستانش گفت «من می دانم چطور حالش را بگیرم و ضایعش کنم» و بلا فاصله پس از پایان سخنرانی، در حالی که همه را متوجه خود کرده بود، جلو رفت و دستش را به طرف ایشان دراز کرد. ایشان دستش را طبق عادت روی سینه گذاشتند، او هم که منتظر همین بود پرسید: «می خواهید نجس نشوید؟» (او به همان موضوعی اشاره کرد که مشکل سوء تفاهم خانم هاست و شبهه دون پایه بودن زنان در دیدگاه اسلام و نجس بودن غیر مسلمانان و…) ایشان با زیرکی بلافاصله پاسخ دادند: «بل لا حافظ علی طهارتک» که بلکه بر عکس، تو آن قدر با ارزش و پاک هستی که چنین تماس هایی حریم قدسی و زنانه تو را می آلاید. این جواب حکیمانه و عارفانه و عمیق و هوشمندانه، نه فقط توطئه او را خنثی کرد، بلکه کار بر عکس شد و جمعیت مسیحی حاضر بیشتر به وجد آمدند و به ایشان ارادت بیشتری پیدا کردند. [ شنبه 92/6/9 ] [ 5:53 عصر ] [ دختر و پسرای ایرونی ]
[ نظر ]
|
||
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |