سوتی یا بی تدبیری صدا و سیما؟ دمتان گرم حال تهرانی ها را گرفتید!
تاکید تاسفبار رسانه ملی بر پررنگ کردن مرز ساختگی بین تهرانیها و شهرستانیها; دمتان گرم که حال این بچه مایهدارها را در کنکور گرفتید! اعلام گزیده نتایج کنکور سراسری، چند ساعت زودتر از اعلام عمومی نتایج به رسم چند ساله سازمان سنجش تبدیل شده است. اعلام اسامی نفرات اول گروههای مختلف آزمایشی و ارائه آمارهای تفکیکی از جمله نسبت قبولی دختران و پسران، تهرانیها و شهرستانیها و… از جمله آیینهای این رسم است. اما امسال صدا و سیما بیشتر از سالهای پیش به کمک سازمان سنجش آمد تا این رسم هرچه باشکوهتر برگزار شود. تماس تلفنی با رتبههای برتر کنکور و به تصویر کشیدن جیغ و دست و هورای بلند آنها بعد از شنیدن خبر موفقیتشان در حالی از بخشهای مختلف خبری پخش شد، که همین صدا و سیما پیش از کنکور و در برنامههای مختلف سعی میکرد با ارائه مشاوره به خانوادهها و داوطلبان، از هیجان کنکور بکاهد و به آنها القاء کند که «حالا کنکور انقدرها هم مهم نیست و موفقیت یا عدم موفقیت در آن حکم مرگ و زندگی را ندارد»! اما آنچه موضوع این نوشته است جوگیریهای اینچنینی صدا و سیما و شیرین زبانیهای گزارشگران آن نیست. موضوع، بیتدبیریهای عجیب و غریبی است که از این رسانه سر میزند و احتمال وجود یک مرکز تفکر استراتژیک در آن را زیر سوال میبرد. بخش خبری ساعت 14 برای اولین بار با ذوق و شوق اعلام کرد که شهرستانیها در رشتههای ریاضی و تجربی از تهرانیها پیشی گرفتهاند. همین تیتر در سایر بخشهای خبری هم تکرار شد و حتی در آنونس تبلیغی گفتگوی ویژه خبری هم روی این نکته تاکید شد تا مخاطب با شنیدن این تیتر جذاب، راغب شود حتماً گفتگو را ببینید. تاکید رسانه ملی بر این تفکیک بیدلیل و رسمیت بخشیدن به این مرز ساختگی تهران و شهرستان و قرار دادن ایرانی بودن همه کنکوریها ذیل این تفکیک، اتفاق عجیبیست که بارها در برنامههای مختلف اتفاق میافتد و عجیب است که هیچ کس به آن توجه نمیکند. بر اساس کدام نیاز یا الویت باید جوانان شهرستانی را مقابل برادران و خواهران تهرانیشان قرار داد و حتی از آنها خواست حالا که توانستهاند علی رغم تبعیض امکانات آنها را شکست بدهند، خوشحال باشند؟! پیش فرض گرفتن این تقابل و تمایز و پررنگ کردن آن با کدام استدلال صورت گرفته است؟ آیا صرف تلاش سازمان سنجش برای نشان دادن دقت و تلاش خود در ارائه آمار جزئی و همچنین ابتکار و شرینزبانی یک گزارشگر کافی است برای این اقدام؟ آمارهایی از این دست مانند نسبت قبولی دختران به پسران که چند سالیاست اعلام میشود و در سطح جامعه تبعات مختلف روانی ایجاد میکند، چیزی است که باید به دست سیاستگذران فرهنگی و آموزشی کشور برسد. آنها هستند که باید تبعات تغییراتی اینچنینی را بررسی کرده و تصمیم بگیرند. اما متاسفانه مسئولان سازمان سنجش مانند خیلی از نهادها چنین اطلاعاتی را بیحساب و کتاب در اختیار صدا و سیما میگذارند و این رسانههم که گویی سیاستهایش را گزارشگران تعیین میکنند، با ذوق زدگی اینها را منتشر میکند. حال اینکه چه تبعات روانی و فرهنگی بر این آمار و تفکیک آماری مترتب است چیزی است که گویا اصلاً مهم نیست. به نظر میرسد حکایت رسانه ملی حکایت همان بندهخدایی است که به دروغ فریاد میزد که فلان جا آش میدهند و هنگامی که هجوم مردم برای آش گرفتن را دید،خودش هم کاسهای برداشت و دوید و گفت نکند واقعاً آش بدهند! حالا صدا و سیما هم در سریالها و تبلیغاتش به دروغ زندگی لوکس و تجملاتی بخشی از مردم شمال تهران را بجای زندگی همه تهرانیها به مردم سایر نقاط کشور غالب میکند و بعد، اینبار به غلط برای شهرستانیهای که توانستهاند بر این زندگی لوکس خیالی در یکی از عرصهها پیروز شوند، هورا میکشد. پررنگ کردن مرز بین تهرانیها و شهرستانیها به بهانه کنکور تازهترین دست گل صدا و سیماست که اگر ادامه یابد باید در انتظار عواقبش ماند. منبع : کافه سینما [ چهارشنبه 92/5/16 ] [ 7:18 عصر ] [ دختر و پسرای ایرونی ]
[ نظر ]
|
||
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |