سفارش تبلیغ
صبا ویژن
قالب وبلاگ

پاتوق دختر و پسرای ایرونی
 

 

بیا وقتی برای عشق

هورا می کشد احساس

به روی اجتماع بغض حسرت

گاز اشک آور بیاندازیم

بیا با خود بیاندیشیم

اگر یک روز تمام جاده های عشق را بستند

اگر یک سال چندین فصل برف بی کسی بارید

اگر یک روز نرگس در کنار چشمه غیبش زد

اگر یک شب شقایق مرد

تکلیف دل ما چیست؟

و من احساس سرخی می کنم چندیست

و من از چند شبنم پیش درخوابم

نزول عشق را دیدم

چرا بعضی برای عشق دل هاشان نمی لرزد

چرا بعضی نمی دانند که این دنیا

به تار موی یک عاشق نمی ارزد

Dr.Anoosheh

چرا بعضی تمام فکرشان ذکر است

و در آن ذکر هم یاد خدا خالیست!!!!!

وگویی میوه ی اخلاصشان کال است

چرا شغل شریف و رایج این عصر رجالیست

چرا در اقتصاد راکد احساس این مکار بازاران

صداقت نیز دلالیست

کاش می شد لحظه ای پرواز کرد

حرف های تازه را آغاز کرد

کاش می شد خالی از تشویش بود

برگ سبزی تحفه ی درویش بود

کاش تا دل می گرفت و می شکست

عشق می آمد کنارش می نشست

کاش با هر دل دلی پیوند داشت

هر نگاه یک سبد لبخند داشت

کاشکی لبخندها پایان نداشت

سفره ها تشویش آب و نان نداشت

کاش می شد ناز را دزدید و برد

بوسه را با غنچه هایش چید و برد

کاش دیواری میان ما نبود

بلکه می شد آن طرف تر را سرود

کاش من هم یک قناری می شدم

در تب آواز جاری می شدم

با پرستو ها غزل خوان می شدم

پشت هر آواز پنهان می شدم

بال در بال کبوتر می زدم

آن طرف ترها کمی سر می زدم

کاش هم رنگ تبسم می شدم

در میان خنده ها گم می شدم

آی مردم من غریبستانی ام

امتداد لحظه ای بارانی ام

شهر من آن سوتر از پروازهاست

در حریم آبی افسانه هاست

شهر من بوی تغزل می دهد

هر که می آید به او گل می دهد

دشت های سبز، وسعت های ناب

نسترن،نسرین،شقایق ،آفتاب

باز این اطراف حالم را گرفت

لحظه ی پرواز، بالم را گرفت

میروم آن سو تو را پیدا کنم

در دل آیینه جایی وا کنم


[ سه شنبه 92/5/8 ] [ 2:43 عصر ] [ دختر و پسرای ایرونی ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
آخرین مطالب
لینک دوستان
امکانات وب


بازدید امروز: 545
بازدید دیروز: 525
کل بازدیدها: 2192874