اینها ملاک های برتری دختران است ؟
بر حسب آنچه از هدایتهای قرآنی، روایات شریفه، احادیث متواتره و سیره مسلمین استفاده میشود، دختر نمونه دختری است که به صفات دهگانه ارزشی اسلامی که در سوره احزاب آیه 35 بیان شده آراسته، و حجاب و پوشش کامل اسلامی داشته باشد … دختر نمونه و نخبه کیست؟ آیا داشتن شغل و یا مدرک دانشگاهی از ملاکهای برتری دختران است؟ آیا داشتن حجاب و پوشش از معیارهای انتخاب دختر نمونه است؟ آیا قهرمانی در رشتههای ورزشی میتواند ملاک صحیحی برای انتخاب دختر نمونه باشد؟ بر حسب آنچه از هدایتهای قرآنی، روایات شریفه، احادیث متواتره و سیره مسلمین استفاده میشود، دختر نمونه دختری است که به صفات دهگانه ارزشی اسلامی که در سوره احزاب آیه 35 بیان شده آراسته، و حجاب و پوشش کامل اسلامی داشته باشد، و در برنامهها و مسابقاتی که معرض نظر نامحرمان و بداندیشان قرار میگیرد شرکت ننماید و عفّت، کرامت و مقام و منزلت بالایی را که اسلام برای بانوان شناخته است، حفظ نماید. (لطف الله صافی/29 شوال المکرم) نگرشی بر آیه 35 احزاب به یقین مردان مسلمان و زنان مسلمان (که شهادتین را گفته و عملا تسلیم دین شدهاند) و مردان م?من و زنان م?من (که اعتقاد قلبى به اصول و فروع اسلام پیدا کردهاند)، و مردان مطیع و خاضع و زنان مطیع و خاضع، و مردان راستگو و زنان راستگو، و مردان صابر و شکیبا و زنان صابر و شکیبا، و مردان فروتن از درون قلب و زنان فروتن از درون قلب، و مردان صدقهدهنده و زنان صدقه دهنده، و مردان روزهدار و زنان روزه دار، و مردان حافظ شهوات و زنان حافظ شهوات، و مردان بسیار یادکننده خدا و زنان یادکننده، خداوند براى همه آنان آمرزش و پاداشى بزرگ آماده کرده است شأن نزول عرض کرد: «به خاطر این که در اسلام و قرآن فضیلتى درباره آنها همانند مردان نیامده است». اینجا بود که آیه فوق نازل شد (و به آنها اطمینان داد که زن و مرد در پیشگاه خدا از نظر قرب و منزلت یکسانند، مهم آنست که از نظر اعتقاد و عمل و اخلاق اسلامى واجد فضیلت باشند). شخصیت و ارزش مقام زن در اسلام الف) بخشى از این اوصاف دهگانه از مراحل ایمان سخن مى گوید (اقرار به زبان، تصدیق به قلب و جنان، و عمل به ارکان). ب) قسمت دیگرى، پیرامون کنترل زبان و شکم و شهوت جنسى که سه عامل سرنوشت ساز در زندگى و اخلاق انسان ها مى باشد بحث مى کند. ج) و در بخش دیگرى از مسأله حمایت از محرومان و ایستادگى در برابر حوادث سخت و سنگین، یعنى صبر، که ریشه ایمان است و سرانجام از عامل تداوم این صفات، یعنى ذکر پروردگار، سخن به میان مى آورد. 1- مى گوید: «مردان مسلمان و زنان مسلمان» (إِنَّ الْمُسْلِمِینَ وَ الْمُسْلِماتِ). 2- «و مردان م?من و زنان م?منه» (وَ الْمُ?ْمِنِینَ وَ الْمُ?ْمِناتِ). 3- «و مردانى که مطیع فرمان خدا هستند و زنانى که از فرمان حق اطاعت مى کنند» (وَ الْقانِتِینَ وَ الْقانِتاتِ). «قانِت» از ماده «قنوت» چنان که قبلاً هم گفته ایم، به معنى اطاعت توأم با خضوع است، اطاعتى که از ایمان و اعتقاد سر زند، و این اشاره به جنبه هاى عملى و آثار ایمان مى باشد. 4- سپس، به یکى دیگر از مهمترین صفات م?منان راستین، یعنى حفظ زبان پرداخته مى گوید: «و مردان راستگو و زنان راستگو» (وَ الصّادِقِینَ وَ الصّادِقاتِ). از روایات اسلامى استفاده مى شود که: استقامت و درستى ایمان انسان، به استقامت و درستى زبان او است: لایسْتَقِیمُ اِیمانُ امْرِء حَتّى یسْتَقِیمَ قَلْبُهُ، وَ لایسْتَقِیمُ قَلْبُهُ حَتّى یسْتَقِیمَ لِسانُهُ: «ایمان انسان به درستى نمى گراید تا قلبش درست شود، و قلبش درست نمى شود تا زبانش درست شود»!. («محجة البیضاء»، جلد 5، صفحه 193?) 5- و از آنجا که ریشه ایمان، صبر و شکیبائى در مقابل مشکلات است، و نقش آن در معنویات انسان، همچون نقش «سر» است در برابر «تن»، پنجمین وصف آنها را این گونه بازگو مى کند: «و مردان صابر و شکیبا و زنان صابر و شکیبا» (وَ الصّابِرِینَ وَ الصّابِراتِ). 6- از طرفى مى دانیم، یکى از بدترین آفات اخلاقى، کبر و غرور و حبّ جاه است، و نقطه مقابل آن «خشوع»، لذا در ششمین توصیف مى فرماید: «و مردان با خشوع و زنان با خشوع» (وَ الْخاشِعِینَ وَ الْخاشِعاتِ). 7- گذشته از حبّ جاه، حبّ مال، نیز آفت بزرگى است، و اسارت در چنگال آن، اسارتى است دردناک، و نقطه مقابل آن انفاق و کمک کردن به نیازمندان است، لذا در هفتمین توصیف مى گوید: «و مردان انفاق گر و زنان انفاق کننده» (وَ الْمُتَصَدِّقِینَ وَ الْمُتَصَدِّقاتِ). 8- سه چیز است که اگر انسان از شر آن در امان بماند، از بسیارى از شرور و آفات اخلاقى در امان است، زبان و شکم و شهوت جنسى، به قسمت اول در چهارمین توصیف اشاره شد، اما به قسمت دوم و سوم در هشتمین و نهمین وصف م?منان راستین اشاره کرده، مى گوید: «و مردانى که روزه مى دارند و زنانى که روزه مى دارند» (وَ الصّائِمِینَ وَ الصّائِماتِ). 9- «و مردانى که دامان خود را از آلودگى به بى عفتى حفظ مى کنند، و زنانى که عفیف و پاکند»(وَ الْحافِظِینَ فُرُوجَهُمْ وَ الْحافِظاتِ). 10- سرانجام به دهمین و آخرین صفت که تداوم تمام اوصاف پیشین، به آن بستگى دارد پرداخته مى گوید: «و مردانى که بسیار به یاد خدا هستند، و زنانى که بسیار یاد خدا مى کنند»(وَ الذّاکرِینَ اللّهَ کثِیراً وَ الذّاکراتِ). آرى، آنها با یاد خدا در هر حال و در هر شرایط، پرده هاى غفلت و بى خبرى را از قلب خود کنار مى زنند، وسوسه ها و همزات شیاطین را دور مى سازند و اگر لغزشى از آنان سر زده، فوراً در مقام جبران بر مى آیند، تا از صراط مستقیم الهى فاصله نگیرند. از جمله در حدیثى از پیغمبر گرامى اسلام (صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: إِذَا أَیقَظَ الرَّجُلُ أَهْلَهُ مِنَ اللَّیلِ فَتَوَضَّئا وَ صَلَّیا، کتِبَا مِنَ الذَّاکرِینَ اللَّهَ کثِیراً وَ الذَّاکرَاتِ: «هنگامى که مرد همسرش را شبانگاه بیدار کند و هر دو وضو بگیرند و نماز (شب) بخوانند از مردان و زنانى خواهند بود که بسیار یاد خدا مى کنند». («مجمع البیان»، جلد 8، صفحه 358، و تفسیر «قرطبى»، ذیل آیه مورد بحث.) و در حدیثى از امام صادق (علیه السلام) مى خوانیم: «هر کس تسبیح فاطمه زهراء(علیهاالسلام) را در شب بگوید، مشمول این آیه است». («مجمع البیان»، جلد 8، صفحه 358?) بعضى از مفسران گفته اند: «ذکر کثیر» آن است که در حال قیام و قعود و به هنگامى که به بستر مى رود یاد خدا کند. اما به هر حال، ذکر نشانه فکر است، و فکر مقدمه عمل، هدف، هرگز ذکر خالى از فکر و عمل نیست. به امید آنکه همه ی زنان و مردان جامعه این آیه نورانی را در قلب هایشان حفظ کرده و با عمل هایشان جامعه را نورانی کنند. [ چهارشنبه 92/7/24 ] [ 1:35 عصر ] [ دختر و پسرای ایرونی ]
[ نظر ]
|
||
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |