فاجعه مرگباری که به خاطر برداشت غلط یک دانشجو رقم خورد
پسر دانشجو که تصور داشت مرد غریبه قصد سرقت خودروی سمند پدرش را دارد به سمت وی حمله کرد غافل از اینکه در حال اشتباهی مرگبار است.
11مردادماه سال جاری 15دقیقه از نیمه شب گذشته بود که دعوای خونینی در خیابان فرشته جنتآباد رخ داد و جوان دانشجویی مورد هدف ضربه چاقو قرار گرفت. وقتی مأموران کلانتری 831 خود را به صحنه خونین رساندند مردی آشفته ادعا کرد که پسر 22 سالهاش بهنام محمدمهدی که دانشجوی رشته TI است وقتی دیده مردی میخواهد خودروی سمندش را بدزدد هدف ضربات چاقو قرار گرفته و نیمه جان به بیمارستان انتقال داده شده است.
با مرگ جوان دانشجو روی تخت بیمارستان، ماجرای این دعوای خونین وارد مرحلهای ویژه شد و با دستور بازپرس شهریاری از شعبه اول دادسرای امور جنایی تهران چهار روز بعد تیمی از اداره ویژه قتل پلیس به تجسسهای تخصصی پرداختند.
کارآگاهان، پدر محمد مهدی را تحت بازجویی گرفتند. وی گفت: ساعت 9 شب دهم مرداد ماه داخل خانه نشسته بودم که پسرم زنگ خانه را زد و گفت به پلیس 110 زنگ بزنید! به سرعت خودم را به در خانه رساندم و پسرم را در حالی دیدم که همه لباسهایش خون آلود بود! پسرم گفت: «جوانی در اطراف سمند ما پرسه میزد و با تلفن همراهش درباره سمند صحبت میکرد، به وی گفتم از خودرو دور شود که با چاقو به گردنم ضربهای زد.»
کارآگاهان جنایی با شنیدن ادعاهای جوان دانشجو به تحقیقات میدانی پرداختند و پی بردند همزمان با دعوای خونین یک سوزوکی ویتارای سفید رنگ دیده شده که با سرعت آنجا را ترک کرده و گریخته است. یکی از مغازهدارها به پلیس گفت: «ساعت 9 شب داخل مغازهام بودم که ناگهان متوجه صدای دعوا شدم؛ از مغازه بیرون آمدم که یک ویتارای سفیدرنگ به سرعت از مقابل مغازهام دور شد.»همین سرنخ کافی بود تا دوربینهای مدار بسته بانکها و مغازههای اطراف محل جنایت بازبینی شود و کارآگاهان توانستند شماره ویتارا را ردیابی کنند.مرد 28 سالهای به نام مهدی که صاحب ویتارای مرموز بود شناسایی شد و جالب این که وی بعد از شب جنایت خانهاش را ترک کرده و گریخته بود.بدین ترتیب شناسایی مخفیگاه مرد فراری در دستور کار کارآگاهان جنایی قرار گرفت و وی در اصفهان ردیابی شد و روز 18 مهرماه به دام افتاد.«مهدی» پذیرفت که جوان دانشجو را با ضربه چاقو از پای درآورده و اصرار کرد که دزد نیست و گفت: «برای انجام پارهای از کارهایم به تهران آمده بودم، شب حادثه برای تفریح و گردش به برج میلاد رفتم اما بهخاطر عدم آشنایی با خیابانهای منطقه، به صورت ناخواسته سر از محله جنتآباد درآوردم؛ برای پرسیدن نشانی و خریدن سیگار و آبمیوه، خودرویم را در کنار خیابان پارک کردم و زمانیکه با تلفن همراه در حال صحبت بودم با قربانی درگیر شدم.
درگیری از آنجا شروع شد که من در حال مکالمه با یکی از دوستانم به نام «صمد» بودم که او را با لهجه محلی «سمند» صدا میکردم؛ قربانی به تصور اینکه دارم در خصوص سرقت خودروی سمند آنها که جلوی خانهشان پارک بود، صحبت میکنم با من درگیر شد، چند دقیقهای بعد با چاقویی که در جیب داشتم، ضربهای به قربانی زده و از آنجا فرار کردم.
منبع : شبکه ایران