وقتی روی لپ تاپ آب ریخت ، چه کار کنیم؟یکی از بدترین فاجعه هایی که برای کاربران ابزارهای الکترونیکی اتفاق می افتد، ریختن آب یا چای یا هر نوع مایعی روی آن هاست. این اتفاق که بخصوص برای لپ تاپ ها به وفور روی می دهد، معمولا به سوختن مدارهای الکترونیکی و از دست رفتن ابزارهای گران قیمت و باارزش منجر می شود. 1?سریع باشید 2?خسارت را ارزیابی کنید 3? قطعات را از هم جدا کنید 4? تمیز کنید
منبع : عصر ایران گردآوری : گروه سرگرمی بروزترین ها [ یکشنبه 92/5/6 ] [ 2:49 عصر ] [ دختر و پسرای ایرونی ]
[ نظر ]
اولین تصویری که پس از مرگ می بینیممجتبی اعتمادی نیا گفت: یکی از منظرههایی که افراد معمولاً مشاهده میکنند، صحنه عبور از طریق یک تونل یا چیزی شبیه به آن است؛ تونل تاریکی که در آن جلو میروند تا در انتهای آن به یک روشنایی خیرهکننده و جذاب برسند. انتشارات حکمت با کتابهای تخصصی در حوزه ادیان و فلسفه شناخته میشود که این کتابها هم مخاطب عام دارند و هم مخاطب خاص. اخیرا این انتشارات کتابی با موضوعی بسیار خاص ولی بسیار جذاب منتشر کرده است با نام «زندگی در کرانهها». زندگی در کرانهها هرچند نام زندگی را بر دوش میکشد اما درباره مرگ است و تجربههای نزدیک به مرگ و روایت افراد مختلف از لحظاتی که در حال ترک دنیا و ورود به کرانههای دیگر زندگی بودهاند. با مجتبی اعتمادینیا که نویسنده کتاب است، هم درباره کتاب، هم درباره تجربههای نزدیک به مرگ و هم درباره کتابهای عامه پسند اما پرمخاطب در این باره سخن گفتیم. گفتوگوی ما با این دانشجوی دکتری فلسفه را که به صورت تخصصی در این حیطه کار میکند، از دست ندهید: *اولین کار علمی درباره تجربههای نزدیک به مرگ در ایران اخیرا کتابی از شما با عنوان «زندگی در کرانهها» منتشر شده است، این کتاب موضوع متفاوتی دارد یعنی درباره موضوعی به نام تجربههای نزدیک مرگ است، از زبان خودتان درباره محتوای کتاب توضیح میدهید؟ این کتاب محصول جانبی یک کار پژوهشی مفصل است و تا آنجا که من اطلاع دارم اولین کار پژوهشی و علمی و آکادمیک در ایران است که به طور گسترده روی موضوع تجربههای نزدیک به مرگ انجام شده است. این کتاب جزء محصولات جانبی آن کار است که 3 مقاله دارد؛ یک ترجمه و دو مقاله تألیفی. مقاله اول، تاریخچه مطالعات تجربههای نزدیک به مرگ را از دهه 70 میلادی تا سالهای اخیر بررسی میکند و نشان میدهد مطالعات ناظر به این تجربه چه تاریخچهای را پشتسر گذاشتهاند. مقاله دوم، ترجمه مقالهای از دکتر دیوید سن فیلیپو(David San Filippo) است. عنوان مقاله تفاسیر دینی تجربههای نزدیک به مرگ است. در بین تفاسیر مختلفی که از این تجربه ارائه شده، سن فیلیپو مدافع تفسیرهای ماوراء الطبیعی و دینی است و از این تفسیرها دفاع میکند و دلایل خودش را میآورد. دلایل مخالفان را هم ذکر و آنها را نقد میکند و در نهایت میخواهد اثبات کند که تفاسیر دینی یکی از قویترین تفسیرها در تبیین و توجیه این تجربهها است. مقاله سوم هم که تألیفی است، در نقطه مقابل مقاله دوم قرار دارد و من در آن مقاله تفسیر خانم کارول زالسکی(Carol Zaleski) را که مخالف تفسیرهای دینی از تجربههای نزدیک به مرگ است، آوردهام. او تفسیر خاص خودش را دارد و معتقد است این تجربهها به هیچ وجه نشانگر تداوم حیات انسان پس از مرگ نیست و مؤید آموزههای آخرتشناسانه ادیان به شمار نمیآید. من موضع ایشان را آوردهام و بعد نقد کردهام. این شرحی از 3 مقالهای است که در کتاب آمده و همانطور که عرض کردم جزء محصولات جانبی یک کار پژوهشی مفصل است که امیدوارم در آینده نزدیک، امکان انتشار آن مهیا شود. *ویژگیها و انواع و اثرات تجربههای نزدیک به مرگ در یک کتاب کار پژوهشی اصلیتان چگونه است؟ آن هم مقالات متعدد درباره تجربههای نزدیک به مرگ است؟ *خیر، آن کار در واقع، پایاننامه کارشناسیارشدم است و موضوع تجربههای نزدیک به مرگ را به نحو مبسوط بررسی میکند. چیستی این نوع تجربهها، ویژگی، انواع و اثرات آنها و نیز تفاسیر مربوط به آنها را به طور مفصل در آن کار بررسی کردهام. در پایان هم به این موضوع پرداختهام که آیا این تجربهها در حقیقت اثبات کننده حیات پس از مرگ هستند یا نه. من این مسأله را از نگاه فلسفی-کلامی بررسی کردهام. در بخش پایانی آن کار نیز موضع ادیان ابراهیمی را در قبال این پدیده استحصال کردهام؛ به این ترتیب که این گزارشها و تجربهها تا چه حد با آموزههای آخرتشناسانه ادیان ابراهیمی (یهودیت، مسیحیت و اسلام) سازگار است. این بخش، یکی از بخشهای جذاب آن اثر است. موارد مورد نیاز برای بررسی تجربههای نزدیک به مرگ را چگونه به دست آوردهاید؟ از تجربههای منتشر شده در کتابها استفاده کردهاید یا مستقیما با افرادی که چنین تجربههایی داشتهاند، مصاحبه داشتهاید؟ با اینکه در دنیا 4-3 دهه است که روی این پدیده کار میکنند، ما متأسفانه هیچ مرکزی به طور خاص برای ثبت و ضبط و احیاناً مطالعه این پدیده و موارد مشابه آن در ایران نداریم. بنابراین بخش قابل توجهی از تحقیقات آماری که روی این پدیده انجام شده در دست غربیها است و ما ناچار هستیم به آنها استناد کنیم اما من در کار پژوهشیام، مطالعات میدانی هم انجام دادهام و با عدهای از این افراد گفتوگو کردهام و گزارشهایشان را آوردهام و تحلیل کردهام. *گزارشهای کامل افراد از لحظات ترک دنیا در مجموع، چند نمونه از این گزارشها در آن کار پژوهشی آمده است؟ من 4 مورد را به صورت مفصل آوردهام. البته صدا و سیما چند سال پیش مستندی با عنوان «نسیمی از حقیقت» پخش کرد، من در بخشی از آن پژوهش، از گفتوگوهای آن برنامه تلویزیونی نیز بهره بردهام. اما مواردی که به طور خاص، تجربههای این افراد را به طور مفصل آورده و تحلیل کردهام، همین 4 مورد است. از آنجا که مخاطبان عام این مصاحبه را میخوانند، میخواهم از استنباط و استدلالتان بگویید، شما به بررسی موضوعی پرداختهاید که قابل لمس برای عموم نیست، درباره نحوه بررسیها و نوع استدلالها توضیح میدهید؟ این کتاب چه قدر به درد مخاطب عام میخورد؟ در مورد موضوع تجربههای نزدیک به مرگ کتابهایی که حاوی گزارشهای افراد است، بالغ بر 10 اثر در خاطر دارم که به فارسی ترجمه شده است، در مورد پژوهشهای علمی هم فارغ از اتقان و دقت ترجمهها، 3-2 کار کلاسیک در این حوزه به فارسی برگردانده شده است. با توجه به اغلب کارهای عامهپسند موجود در بازار، کتاب «زندگی در کرانهها» وضعیت میانهای دارد، یعنی بخشی از کار سلیقه مخاطب عام را اقناع میکند، اما بخشی از آن هم صبغه مطالعات تخصصی دارد. *آیا این تجربهها زندگی پس از مرگ را اثبات میکند؟ در مورد اصل موضوع باید عرض کنم که طرح فراگیر موضوع تجربههای نزدیک به مرگ به سال 1975 باز میگردد. اصل ماجرا از زمانی پررنگ شد که عدهای پس از اینکه این تجربه در آن سال توسط محققی به نام ریموند مودی(Raymond Moody) به جامعه جهانی معرفی شد، به سراغ بررسی موضوع رفتند. البته باید عرض کنم که بعضیها معتقدند: شواهد دال بر وقوع این پدیده از ابتدای تاریخ وجود داشته است. حتی افلاطون در کتاب جمهوری گزارشی نقل میکند(ماجرای سربازی به نام اِر) که عدهای معتقدند، گزارش تجربه نزدیک به مرگ است. اما مسأله این است که بعد از مطرح شدن این قضیه توسط ریموند مودی، عدهای به صراحت اعلام کردند که بالاخره برهانی پسینی (تجربی) پیدا شد، دال بر اینکه آگاهی انسان پس از مرگ، تداوم پیدا خواهد کرد. به این ترتیب، این مسأله طبیعتاً محل توجه فیزیولوژییستها، روانشناسان و فیلسوفان دین واقع شد و به مسألهای میانرشتهای بدل گردید. از آن دوره به بعد، جدالهای فراوانی بر سر این پدیده رخ داده که آیا واقعاً این پدیده اثباتگر تداوم آگاهی انسان پس از مرگ هست یا نیست؟ موضوع اصلی کار من هم همین است؛ یعنی با رویکردی منطقی و فلسفی به بررسی این نکته پرداختهام که آیا این پدیده به تنهایی میتواند اثبات کند، حیات انسان پس از مرگ تداوم پیدا میکند یا نه. در این میان، شاید بد نباشد توضیحی هم درباره اصطلاح «تجربه نزدیک به مرگ» بدهم. همانطور که عنوان کتاب هم نشان میدهد، این تجربه، تجربه نزدیک به مرگ است. خیلیها تصور میکنند این افراد مردهاند. اما این قابل اثبات نیست. به عبارت دیگر، به لحاظ علمی، مرگ زیست شناختی(biological death) این افراد قابل اثبات نیست، اگر چه گواهی مرگ بالینی(clinical death) در بسیاری موارد صادر شده است. خودم در برخی موارد با فردی گفتوگو کردهام که گواهی مرگ برایش صادر شده بود. اما بحثی که در دنیا مطرح است این است که در حال حاضر، معیار برای صدور گواهی فوت، وضعیت دستگاه الکتروانسفالوگرام است. یعنی وقتی دستگاه وضعیت صاف(flat) نشان میدهد، پزشک طبیعتاً گواهی مرگ صادر میکند. اما عدهای معتقدند دستگاههای فعلی توان ثبت و ضبط امواج مغزی را در همه سطوح ندارد و به همین خاطر ما با قاطعیت نمیتوانیم اعلام کنیم این افراد حقیقتاً مردهاند. اگر از این زاویه به موضوع بنگریم، دیگر به این آسانی نمیتوانیم بگوییم، آنچه که این افراد در حین تجربه ادراک میکنند (مثل مشاهده نور درخشنده، عبور از تونل ، ملاقات با موجود نورانی و بازدید از محیطهای بهشتگونه) تصاویر و مناظری از زندگی پس از مرگ است. از این منظر، یک شکاف عمیق اینجا وجود دارد که به آسانی نمیتوان از آن عبور کرد. *چیزی که غربیها در مطالعاتشان ندیدهاند نگاه خود شما در این میان چگونه است؟ با توجه به اینکه در این مورد حداقل 10 کتاب به زبان فارسی وجود دارد و اتفاقاً مخاطبان عام فراوانی هم دارند، چقدر این تجربهها و کتابها قابل اعتماد هستند و چقدر میتوان گفت اینها واقعاً تجربههای نزدیک به مرگ هستند؟ در اینکه اینها تجربههایی است که افراد در آستانه مرگ آنها را از سر گذراندهاند، تقریباً تردیدی نیست، اما درباره اینکه آیا به لحاظ فلسفی و کلامی با استناد به این تجربهها و جزئیاتی که این افراد در حین تجربه میبینند، میتوانیم تداوم آگاهی و حیات انسان را پس از مرگ نتیجه بگیریم یا خیر باید بگویم، نظر شخصی من با توجه به چند سال کار جدی در این مسأله این است که اگر صرفاً ما باشیم و این پدیده و هیچ برهان پیشینی(غیرتجربی) دیگری نداشته باشیم، نه نمی توانیم چنین نتیجهای بگیریم. یعنی صرف اتکا به این پدیده، به لحاظ فلسفی و کلامی اثباتگر تداوم آگاهی انسان پس از مرگ نیست، اما در این میان، «اما»ی بزرگی وجود دارد که معمولاً غربیها، مخصوصاً آنهایی که دیدگاههای مادیگرایانه دارند، به آن توجه نمیکنند و آن تفکیک میان مقام اثبات و ثبوت است. گاهی اوقات ممکن است ما برای اثبات یک پدیده و دلالت آن بر موضوعی خاص، دلایل کافی نداشته باشیم اما در واقع و در مقام ثبوت، واقعاً این پدیده بر آن موضوع دلالت داشته باشد. یعنی چه بسا انسانها در حین تجربه نزدیک به مرگ، واقعاً(در مقام ثبوت) در کرانههای عالم پس از مرگ قرار گرفتهاند که این امر به نوبه خود نشاندهنده تداوم آگاهی انسان پس از مرگ است، هر چند این مطلب با توجه به شواهد و قراین موجود، فعلا قابل اثبات نیست. در این میان، شخصاً معتقدم اگر این پدیده به همراه برخی پدیدههای فراروانشناختی دیگر نظیر تجربههای بستر مرگ(death-bed experiences)، تجربههای ناشی از سیر قهقرایی در هیپنوتیزم(regression)، اقسامی از تجربههای دینی و عرفانی و نیز تجربههای خروج از کالبد ارادی ، توأمان محل توجه و بررسی واقع شود، در مجموع میتواند حکایت از این داشته باشد که آگاهی انسان پس از مرگ زیستشناختی و نابودی کارکردهای فیزیولوژیکی بدنش، تداوم خواهد داشت. *دیدن شخصیتهای مذهبی در آستانه مرگ کتاب سیاحت غرب، کتابی است که در این حوزه مخاطبان زیادی داشته و خیلیها دربارهاش سوال میپرسند، با توجه به اینکه شما یکی از افرادی هستید که در این حوزه کار علمی و پژوهشی میکنید نظرتان درباره این کتاب چیست؟ چه قدر از گزارشهای این کتاب با گزارش افرادی که این تجربه را داشتهاند هم سان است؟ این کتاب مبتنی بر آیات و به ویژه روایاتی است که کیفیت حیات پس از مرگ را از منظر آموزههای شیعی توصیف میکند. نویسنده بر این اساس، داستانی را بازسازی و روایت میکند که دقیقاً منطبق با روایاتی است که در آنها کیفیت حیات پس از مرگ توسط ائمه شیعه(ع) توصیف شده است. اما مسأله تجربههای نزدیک به مرگ قدری متفاوت است و پیچیدهتر است. من به یک مورد اشاره میکنم از این حیث که مخاطبان شما ترغیب شوند و اصل موضوع را دنبال کنند. یکی از مسائل جدی ما در بررسی ابعاد الهیاتی تجربههای نزدیک به مرگ این است که دینداران معمولاً در حین این تجربه، پیشوایان دین و مذهب خودشان را در آستانه مرگ میبینند. مثلاً عموم مسیحیها، حضرت مسیح، قدیسان مسیحی یا حضرت مریم (س) را ملاقات میکنند، شیعیان عموماً ائمه شیعه را رؤیت میکنند که در رأس آنها امیرالمؤمنین(ع) قرار دارد. بوداییها شخص بودا یا بودی ستوهها را میبینند. سایر ادیان، فرق و مذاهب هم وضعی مشابه دارند. این ویژگی برای کسانی که از منظر دینشناسانه در باب تجربههای نزدیک به مرگ تحقیق میکنند، موضوع قابل تأمل و بحث چالشبرانگیزی است، چون معمولاً همه ادیان، مذاهب و فرق اعلام کردهاند که شخصیتهای برجسته دینی و مذهبی در آستانه مرگ دیده میشوند. ما در تشیع چنین چیزی داریم، در دیگر ادیان و مذاهب هم به همین شکل وجود دارد. *موافقت روح حاکم آموزههای آخرت شناسانه ادیان ابراهیمی با تجربههای نزدیک به مرگ به هر حال، تفسیر این پدیده به لحاظ کلامی و الهیاتی پیچیده است و از این حیث فضای سیاحت غرب با فضایی که این تجربهها گزارش میکنند، متفاوت است و از این جهت، کار جدی و عمیقی لازم است که این موارد را تبیین کند و ضمن مقایسه آنها با آموزههای آخرت شناسانه ادیان ، تفسیری معقول ارائه دهد. یکی از پرسشهای اساسی و جدی در این باره آن است که این تجربهها تا چه حد با گزارشهای توصیفی ادیان از لحظات وقوع مرگ مطابقت دارد؟ البته این را بگویم که من در فصل پایانی کار اصلیام به این نتیجه رسیدهام که اگر چه محتوای گزارشهای تجربههای نزدیک به مرگ در برخی جزئیات با توصیفات آخرت شناسانه ادیان ابراهیمی توافقی ندارد، اما روح حاکم بر این تجربهها و فضای کلی آنها با روح آموزههای آخرت شناسانه ادیان ابراهیمی سازگار است. من کوشیدهام این مدعا را آنجا اثبات کنم؛ یعنی شواهد و قرائنی آوردهام که نشان میدهد، روح حاکم بر آموزههای آخرت شناسانه ادیان ابراهیمی با روح حاکم بر فضای تجربههای نزدیک به مرگ موافقت دارد. باید بر عبارت «روح حاکم» تأکید کنم چون در جزئیات تفاوتهایی وجود دارد. *کتابهایی با موضوع تجربههای نزدیک به مرگ در راس پرفروشهای دنیا شما در پرداختن به این موضوع خیلی خاص، به غیر از اینکه پژوهش علمی مناسب و کاملی نداریم، انگیزههای دیگری هم داشتید که وارد این موضوع شدید؟ این انگیزه شخص من نیست، انگیزه همه انسانها است. به هر حال، پرسش از مرگ و حیات پس از آن به عنوان پرسشی بزرگ و سرنوشتساز همواره در طول تاریخ برای انسانها مطرح بوده است و انسانها همیشه میخواستند بدانند سرانجام آنها پس از مرگ چه خواهد بود و طبیعی است که هر انسانی به این موضوع علاقهمند میشود. یکی از دلایلی که کتابهای این حوزه، خیلی پرفروش است همین است. در تمام دنیا اغلب کتابهایی که در این زمینه منتشر شده، با استقبال خیلی خوبی مواجه شده است. طبیعی است که انسانها درباره سرانجام حیات خودشان و امکان تداوم آن پس از مرگ کنجکاو باشند. طبیعتاً این تجربهها هم به عنوان تجربههایی که گویی از تداوم حیات انسان پس از مرگ سخن میگویند، موضوع جذابی برای همه انسانها است و من هم به عنوان یکی از اعضای جامعه بشری علاقهمند به این موضوع بودهام. *تاسیس مرکزی برای ثبت تجربههای نزدیک به مرگ شما که در این حوزه کار کردهاید، بعد از انتشار کتاب اصیلتان، قدم بعدی را چه میدانید؟ چه کاری لازم است؟ در چه ابعادی باید تلاش بیشتری انجام داد تا کارهای این حوزه علمیتر و منسجمتر به پیش رود؟ به نظرم قبل از پرداختن جدی به هر نوع کار آکادمیک، ما یک خلأ بزرگ در ایران داریم و امید دارم به هر حال برای حل شدنش کسانی پا در میدان بگذارند. یک نفر و دو نفر هم نمیتوانند این خلأ را پر کنند بلکه این کار نیاز به همکاریهای نهادی دارد و آن، تاسیس مرکزی در ایران برای ثبت و ضبط گزارشهای ناظر به این تجربه است. اتفاقاً ما که در یک جامعه دینی زندگی میکنیم و یکی از اصول دیانت و مذهب ما، معاد است، خیلی خوب است که در کنار ارائه براهین عقلانی و غیرتجربی، اینگونه پدیدههای تجربی را نیز جهت تنسیق برهانی پسینی دالّ بر حیات پس از مرگ مغتنم بشماریم و به آن بپردازیم. بنابراین، در حال حاضر، فوری و فوتیترین کار، تأسیس چنین مرکزی است که در مرحله اول این تجربهها را ثبت و ضبط کنند و از طریق رسانههای عمومی درباره آن اطلاع رسانی معقول و علمی کنند. چون اطلاعرسانی نشده است، بعضی افراد با وجود داشتن چنین تجربههایی رغبت بازگویی آن را ندارند و واکنشها نیز در قبال آنها در برخی موارد چندان مثبت نیست. پس به نظرم اولین کار، تأسیس این مرکز است. بعد هم عدهای به عنوان پژوهشگر و محقق باید از ابعاد مختلف این تجربهها را بررسی کنند. الان مطالعات مربوط به تجربههای نزدیک به مرگ در سطح جهانی در چندین شاخه پژوهشی مرتبط با روانشناسی، فراروانشناسی، طب بیمارستانی، الهیات و فلسفه کم و بیش رونق دارد. *برخلاف تصور عموم این پدیده خیلی شایع است ضمنا باید توجه داشت که پژوهشهای روانشناختی و فیزیولوژیک درباره این تجربهها در دنیا خیلی انجام شده اما خلأیی که در سطح جهان به طور عام و در ایران به طور خاص وجود دارد این است که متأسفانه رویکردهای فلسفی و کلامی در بررسی این پدیده کم است. در فصل اول کتاب «زندگی در کرانهها» به این موضوع پرداختهام و دلایلی آوردهام که چرا به این موضوع توجه نکردهاند یعنی حتی بین غربیها که 4 دهه است، روی این قضیه کار میکنند رویکردهای کلامی و فلسفی در تبیین این پدیده کم است. از این جهت، ما باید با استفاده از نتایج پژوهشهای علمی آنها و بر اساس رویکردهای بومی و نظرگاههای فلسفی و کلامی خودمان سراغ بررسی این پدیده برویم و این را به عنوان پدیدهای که اتفاقاً خیلی هم شایع است، محل توجه جدی قرار دهیم. **یک تونل تاریک با انتهایی روشن نکته دیگر عکس روی جلد کتابتان است. با نظر خودتان این گونه طراحی شده است؟ نه. این در واقع سلیقه طراح بوده و من قبل از چاپ طرح را ندیده بودم. تصویر روی جلد این نکته را به ذهن میرساند که اولین تصویر پس از مرگ این حلقه نورانی است. نه، اینطور نیست. البته گمان میکنم طراح به نحو دقیق در جریان محتوای اثر نبوده است. اگر تصویر، تداعیکننده یک تونل با انتهایی نورانی بود، بهتر بود. چون یکی از منظرههایی که افراد معمولاً مشاهده میکنند، صحنه عبور از طریق یک تونل یا چیزی شبیه به آن است؛ تونل تاریکی که در آن جلو میروند تا در انتهای آن به یک روشنایی خیرهکننده و جذاب برسند. گردآوری : گروه دین و اندیشه بروزترین ها [ یکشنبه 92/5/6 ] [ 2:48 عصر ] [ دختر و پسرای ایرونی ]
[ نظر ]
اصغر فرهادی ، تلویزیون باید از من عذرخواهی کند
پرواز شماره 732 پاریس- تهران سه شنبه شب یک مهمان ویژه داشت؛ مسافری که حالا شهرت جهانی پیدا کرده و قرار است بعد از مدتها دوری به ایران برگردد. سعید فرهادی، حمید رضا قربانی و مریم نراقی تنها چهرههای آشنا در سالن انتظار هستند. ظاهرا اصغر فرهادی اصرار داشته که در سکوت خبری وارد ایران شود. این را می شود از تعداد استقبال کنندگانش فهمید. تقریبا یک ساعتی از زمان نشستن هواپیمای ایران ایر از پاریس به تهران گذشته که اصغر فرهادی از در سالن تشریفات وارد فرودگاه می شود. بر خلاف اخبار منتشر شده پریسا بخت آور و سارینا فرهادی در این سفر او را همراهی نکردهاند و فرهادی تنها به ایران برگشته است. چهره اش خیلی روبراه نیست. او بعد از بگو مگوی کوتاهی با یکی از ماموران فرودگاه مشخص میشود که پاسپورتش را توقیف کردهاند. فرهادی علتش را میپرسد و تهدید میکند که این موضوع را رسانهای خواهد کرد. دقایقی بعد ظاهرا سوتفاهمات بر طرف شده و فرهادی پاسپورتش را می گیرد، اما باید روز بعد برای پاره ای از تو ضیحات حاضر شود. فرهادی به سالن مجاور می رود تا وسایلش را تحویل بگیرد؛ مردم کم کم متوجه حضور او در سالن شده اند و دوره اش می کنند. پیرمردی به سمتش می آید و پیشانی اش را می بوسد. می گوید: فرهادی افتخار ایران است. فرهادی از این همه ابراز احساسات خوشحال است و می گوید:«از مهر و محبت همه مردم تشکر می کنم و همیشه قدردان شان هستم. این استقبال از اکران «گذشته» در ایران نیز مرا امیدوار و خوشحال می کند.» گروه برنامه هفت هم در فرودگاه حاضر بودند. دیدن جنب و جوش شان برای گرفتن مصاحبه و تصویر برای من که دو سال با این برنامه همکاری کرده ام تازگی دارد. یادم می آید که تقریبا همه آیتم های ما بعد از اسکار «جدایی نادر از سیمین» از سوی مدیران و ناظر پخشهای تلویزیون رد می شد و برنامه هفت حتی برای نشان دادن تصویر فرهادی بارها مورد مواخذه قرار می گرفت. خوشحال کننده است که فضای تلویزیون و برنامه هفت طی این سالها تغییر کرده اما ظاهرا این اتفاقات از یاد اصغر فرهادی نرفته است. او بعد از گپ و گفتی کوتاه با دوربین هفت، وقتی با اصرار گزارشگر برنامه مبنی بر حضورش در برنامه هفت مواجه می شود، به او پاسخ منفی می دهد و می گوید:«من با هیچ کس مشکلی ندارم اما با کلیت صدا و سیما و رفتارهایی که طی سه، چهار گذشته در قبال من انجام دادهاند مشکل دارم. مگر اینکه تلویزیون به خاطر رفتارهای زشتاش از من عذر خواهی کند.» خستگی در چهره اش کاملا پیداست اما هم چنان با خوشرویی امضا می دهد و عکس یادگاری می گیرد. آخرین جمله ای که فرهادی می گوید درباره آینده کاری اش است:«تازه به ایران آمده ام و تصمیم قطعی برای ساخت فیلم نگرفته ام. هنوز از فیلم قبلی ام جدا نشدهام.» کمی آن طرف تر عده زیادی از مردم و مسئولان دولتی با حلقههای گل به استقبال تعدادی از ورزشکاران آمده اند که ظاهرا از مسابقات آسیایی برگشته اند. فریاد ایران… ایران شان سالن فرودگاه را پر کرده است. فرهادی مجبور است برای خروج از سالن ازمیان آنها عبور کند. کمتر کسی در آن شلوغی متوجه او می شود و این فیلمساز جهانی در همان هیاهوی جمعیت گم می شود.
منبع : بن فیلم [ سه شنبه 92/4/25 ] [ 4:26 عصر ] [ دختر و پسرای ایرونی ]
[ نظر ]
دیدار اصغر فرهادی با خاتمی در موزه سینما + تصاویرشب گذشته،شنبه 22 تیر ماه ساعت 22 جمعی از اهالی سینما در موزه سینما گردآمدند تا تجلیل و استقبالی شایان توجه از اصغرفرهادی کارگردان برجسته سینمای ایران به عمل بیاورند.استقبالی که با حضور سیدمحمد خاتمی رنگ و بویی دیگر به خود گرفت. با آن که پیش از این اعلام شده بود محمدرضا عارف در مراسم تجلیل از فرهادی حاضر خواهد شد،اما حضور رییس جمهور پیشین در موزه سینما رنگ و بوی دیگری به مراسم استقبال و تجلیل از فیلمساز برجسته کشورمان داد. ساعتی پیش اصغر فرهادی که به همراه همسرش پریسا بخت آور در این مراسم شرکت کرده بود، با تک تک حاضران و اهالی سینما احوالپرسی کرد و لحظاتی را در کنارسینمایی ها بر سر میز افطاری شان حاضر شد. با آمدن سید محمد خاتمی رییس جمهور اسبق ایران که احمد مسجدجامعی و سید محمد بهشتی او را همراهی می کردند، اصغر فرهادی به همراه داود رشیدی، همایون اسعدیان، محمد سریر و فرهاد توحیدی به محمد خاتمی خوش آمد گفتند. همایون اسعدیان در سخنانی از اصغر فرهادی به عنوان افتخار جمهوری اسلامی ایران نام برد و گفت: اصغر فرهادی یکی از افتخارات جمهوری اسلامی ایران است و تنها افتخار سینمای ایران نیست. سپس فرهادی پشت تریبون قرار گرفت و گفت: از همه حاضران در این مراسم متشکرم و از این که اولین نمایش فیلمم را در جمع اهالی هنر و جناب آقای خاتمی، آقای مسجدجامعی و آقای بهشتی می بینم ،بسیار خوشحالم. او سپس در بخش دیگری از سخنانش گفت: امشب قطعا سخنان خوبی از آقای خاتمی خواهیم شنید. سیدمحمد خاتمی نیز در سخنانی گفت: درجمع اصحاب هنر، صحبت کردن برای کسی که با هنر آشنا نیست، کمال بی هنریست.وی در ادامه افزود: خیلی خوشحالم که هنر پویای کشورمان در عرصه بین المللی تاثیر گذاشت و امیدوارم در دولت آینده شاهد حضور وزیری باشیم که در عرصه هنر و فرهنگ و ارشاد متناسب با وضعیت گام بردارد. خاتمی همچنین ابراز امیدواری کرد احمد مسجد جامعی وزیر ارشاد دولت یازدهم شود. عزت ا… انتظامی، محمدحسن پزشک، احمد مسجد جامعی، بهمن فرمان آرا، داود رشیدی، محمد سریر، سید محمد بهشتی، محمد زرین کلک،علیرضا داودنژاد، کیومرث پوراحمد، سیروس الوند، محمدرضا بزرگ نیا، محمدعلی سجادی، هانیه توسلی، طناز طباطبایی، پارسا پیروزفر، مانی حقیقی، حبیب رضایی، بهرام دهقانی، مسعود دهقان، رویا تیموریان، پیمان قاسمخانی، امیر اثباتی، همایون اسعدیان، فرهاد توحیدی، مهتاب کرامتی، بهروز شعیبی، نازنین مفخم، غلامرضا موسوی، فرشته طائرپور، محمدرضا دلپاک، عبدالحسن برزیده، محمدرضا هنرمند و … از جمله حاضران در این مراسم بودند. خبرهای تکمیلی درباره این مراسم را بزودی در همین سایت از نظر خواهید گذراند.
منبع : بانی فیلم [ سه شنبه 92/4/25 ] [ 4:25 عصر ] [ دختر و پسرای ایرونی ]
[ نظر ]
چگونه با بوی بد دهان در هنگام روزه داری مبارزه کنیم؟یکی از مسائلی که اغلب روزه داران از آن گلایه می کنند، بوی بد دهان در هنگام روزه داری است که به دلیل خشکی حفره دهان ایجاد می شود. در این مطلب چند نکته را برای حل این مشکل یادآور می شود: 1) مطمئن باشید که در ماه مبارک رمضان از بهداشت دهان خود در طی روز به خوبی محافظت کنید. برخی از افراد در هنگام روزه داری مسواک نمی زنند اما تا زمانی که آب یا مواد دیگر را فرونبرید، روزه شما باطل نمی شود. در طی زمان غیرروزه نیز مرتب مسواک بزنید. البته زیاد از حد نیز نباید از دهان شوی استفاده کرد چرا که این امر خود باعث خشکی دهان می شود. اما استفاده از نخ دندان می تواند خرده های موادغذایی را از لابه لای دندان های شما خارج کند. 2) نوشیدن میزان کافی آب همواره توصیه می شود. نوشیدن 2 تا 3 لیوان آب در هنگام سحر می تواند آب بدن شما را در هنگام روزه داری در روز بعد حفظ کند. 3) از خوردن خوراکی های بودار همچون پیاز و سیر که موجب بوی بد دهان می شوند، اجتناب کنید. همچنین اگر بهداشت دهان به خوبی رعایت نشود، باقی مانده ی غذا در دهان نیز می تواند موجب بوی بد دهان شود. 4) پنیر حاوی فسفاتی است که تولید بزاق شما را افزایش می دهد. همچنین به دلیل آنکه این ماده غذایی سرشار از کلسیم است لازم است به منظور جلوگیری از احساس خشکی دهان، پنیر به طور منظم مصرف شود. 5) مصرف ویتامین ث از طریق خوراکی هایی همچون مرکبات، خربزه و هندوانه می بایست به طور مداوم صورت پذیرد چرا که این میوه ها از رشد باکتری ها جلوگیری می کنند. ویتامین ث بدن می بایست از میوه های طبیعی تامین شود و نه مکمل ها. 6) مصرف ادویه جاتی همچون رزماری، نعناع و هل در ساعات غیر روزه داری می تواند با بوی بد دهان مبارزه کنند. 7) سیگار نکشید چرا که مزه ی بدی در دهان شما برجای می گذارد و موجب می شود شما احساس کنید که شدیدا نیاز به نوشیدن مایعات دارید. در حقیقت ماه رمضان بهترین زمان برای ترک سیگار است. 8) در زمان روزه داری از چوب مسواک برای تمیز کردن دندان های خود استفاده کنید. این شاخه کوچک که استفاده از آن از سوی پیامبر اسلام (ص) توصیه شده است، پلاک ها و باکتری های دهان را می کشد و با بیماری های لثه مبارزه می کند. منبع : شفقنا [ سه شنبه 92/4/25 ] [ 4:24 عصر ] [ دختر و پسرای ایرونی ]
[ نظر ]
به چه علت دختران باید پسته بخورند ؟
پسته در گروه مغزها و آجیلها یکی از بهترین منابع پتاسیم محسوب میشود که میزان پتاسیم آن با این جثه کوچک برابر با پتاسیم پرتقال است. این دانه خوش آب و رنگ اگرچه جثه و اندازه کوچکی دارد اما خواص درمانی و غذایی آن به حدی زیاد است که میتواند ابتلا به بسیاری از بیماریها را در بدن کنترل کند. اگر به سلامت خود اهمیت میدهید، اگر برایتان مهم است که پوست و مویی سالم داشته باشید بهتر است مصرف پسته را به برنامه هفتگیتان بگنجانید. یکی از قابلیتهای درمانی پسته تاثیر آن بر چگونگی عملکرد دستگاه گوارش بدن است. از آنجا که پسته یکی از مغزهایی است که بیشترین مقدار فیبر را در خود دارد، میتواند علاوه بر بهبود هضم مواد غذایی به کاهش میزان کلسترول و قند خون کمک کند. افرادی که در طول هفته 15 گرم پسته تازه میخورند میتوانند از خواص درمانی پسته بهرهمند شوند. تنها نکته مهم در مورد مصرف پسته آن است که نباید میزان مصرف آن در طول هفته بیشتر از 18 گرم شود. چرا که مصرف بیش از اندازه پسته موجب افزایش میزان چربی و پروتئین خون میشود. کمخونی رایج میان دختران و زنان بعد از سن بلوغ یکی از مواردی است که با گنجاندن پسته تازه به سبد غذایی این گروه قابل جبران است. دخترانی که در طول هفته به میزان لازم و استاندارد پسته مصرف میکنند میتوانند به کنترل و پیشگیری از ابتلا به کمخونی کمک کنند. پسته از جمله دانههای مغزی است که علاوه بر آهن دارای ویتامین 1B ، 6B و E است که میتواند در کنار متعادلسازی اشتهای دختران در سن بلوغ به تقویت سلولهای عصبی بدن نیز کمک کند. در برخی از متون طب سنتی از معجونی یاد شده که از ترکیب پسته، قند و هل تهیه میشود. در زمانهای قدیم مادربزرگها برای زنانی که تازه وضع حمل کرده بودند این معجون را تهیه میکردند تا آنها با مصرف این معجون قوت پیدا کنند و سریعتر دوران نقاهت خود را به پایان برسانند. برای تهیه این معجون که میتواند در روزهای قاعدگی نیز به تقویت بنیه دختران کمک کند، پسته خام را با قند میکوبیدند و کمی هل به آن اضافه میکردند. مصرف این معجون به عنوان غذایی مفید میتواند در میانوعدههای غذایی به افزایش توان و بنیه دختران و زنان کمک کند. از دیدگاه طب سنتی مصرف آجیل و مغزها و دانههای روغنی در شرایطی به مردم توصیه میشود که آجیلها از کیفیت خوبی برخوردار باشند و به طور کلی شرایط زیر را داشته باشند: بهترین روش برای نگهداری از آجیل مغز شده، این است که آن را درون فریزر نگهداری کنید تا از رشد قارچ آفلاتوکسین بر سطح دانهها و مغزها پیشگیری کنید. مصرف این قارچ سرطانزاست و خانوادهها باید دقت زیادی در این زمینه داشته باشند. آجیل خام بهترین انتخاب برای خرید مهمانیهای شب عید است چراکه چربیها و بعضی مواد مغذی موجود در آجیل مانند ویتامینهای Aو E محلول در چربی به وسیله بودادن یا افزایش نمک از دست میروند. برای شناسایی آجیل خوب و باکیفیت راههایی وجود دارد که سادهترین و کاربردیترین آن بررسی رنگ، بو و ظاهر آجیل است. مغز آجیل باید سفید یا به رنگ طبیعی خود باشد و آجیل بوی کهنگی ندهد. از مخلوطکردن آجیل با ماءالشعیر و نوشابههای مختلف پرهیز کنید. نوشیدن این خوراکیها موجب ابتلا به نفخ و دلدرد میشود. اگر به سلامت اعضای خانواده به ویژه مادر و دختر خود اهمیت میدهید به شما پیشنها میکنیم مصرف پسته پستیژ را به میان وعدههای غذایی خود اضافه کنید.
منبع : مجله زندگی [ سه شنبه 92/4/25 ] [ 4:22 عصر ] [ دختر و پسرای ایرونی ]
[ نظر ]
راه مقابله با کاهش آب بدن در ماه رمضان
معمولاً تحمل گرسنگی در ماه مبارک رمضان ساده تر از تحمل تشنگی است. ولی برای در امان بودن از تشنگی نیز راه حلهایی وجود دارد. چند پیشنهاد مفید: 2- با فاصله یک ساعت بعد از افطار سعی کنید 8 لیوان آب و مایعات خنک را به مرور تا هنگام خواب بنوشید و حتیالامکان از نوشیدن چای، قهوه و نوشابهها، به دلیل دارا بودن سطح بالایی از کافئین و شکر خودداری کنید چرا که این مایعات باعث از دست رفتن سریعتر آب بدن میشوند. 3- برخی مواد غذایی و شیرینیهای مصنوعی مانند زولبیا و بامیه، غلظت مایعات بدن را افزایش میدهند و در نتیجه روزهدار احساس تشنگی میکند. توصیه میشود برای پیشگیری از افزایش غلظت مایعات بدن از قندهای گیاهی مانند خرما به جای زولبیا و بامیه استفاده شود. 4- از میوههایی چون زردآلو و هلو استفاده کنید، چرا که این میوهها به طور چشمگیری در کاهش درد و ناراحتی ناشی از اسید معده کمک میکنند و تا حدودی مواد معدنی از دست رفته ناشی از تعریق را جبران خواهند کرد. 5- جایگزین مواد مغذی از دست رفته از طریق نوشیدن آبمیوهها و مصرف سبزیجات و میوه های آبکی بسیار مفید است. میوههایی چون مرکبات و توت فرنگی که میتوانند علاوه بر آب مواد ضروری چون کلسیم و فیبر، آهن، پتاسیم و دیگر مواد معدنی، و همچنین ویتامینهای C، B1 و B2 را تأمین کنند. 6- خوردن چای مخصوصا چای پر رنگ، برای رفع تشنگی پس از سحری اشتباه است. افراد دقت کنند که این باور که چای پس از سحری میتواند باعث رفع تشنگی شود درست نیست زیرا چای دفع مکرر کلیه را در بر دارد.
جهان ایسنا – دکتر حشمتالله توکل، متخصص بیماریهای داخلی فارس – احمدرضا فرسار، معاون بهداشت دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی [ سه شنبه 92/4/25 ] [ 4:22 عصر ] [ دختر و پسرای ایرونی ]
[ نظر ]
نکاتی برای انتخاب رنگ رژ لب مناسب با فصلهمهی ما نیاز داریم هر از چند گاهی ظاهر خود را تغییر دهیم و چاشنی تنوع را به شکلی وارد زندگیمان کنیم. تغییر فصول با تغییر رنگ محیط و لباسهایی که میپوشیم زمان بسیار خوبی برای انجام یک تغییر متناسب بر رنگ رژلبهایی که مدتهاست استفاده کردهایم خواهد بود. درست نیست؟ رژلبهای پاییزی
فصل پاییز رنگهای مایل به طلایی را با خود به همراه میآورد که این رنگها برای اکثر افراد با رنگ پوستهای مختلف متناسب هستند. از جمله این رنگها میتوان به رنگهای نارنجی مایل به زرد، مسی، رنگهای تند، تنهای برنز، قهوهای و قرمز تیره اشاره کرد. اگر دقت کنید متوجه میشوید تمام این رنگها از مشتقات یکدیگرند.
رژلبهای زمستانی
زمستان رنگهای سرد و بیروح را برای ما تداعی میکند اما همین رنگهای سرد وقتی به صورت براق به عنوان رژلب مورد استفاده قرار گیرند شما را متعجب خواهند کرد. آنها بسیار جذابتر از زمانی به چشم میآیند که به صورت مات مورد استفاده قرار گرفتهاند. صورتی براق رنگ دلچسبی خواهد بود اگر مقداری قهوهای هم به آن اضافه شود. رنگهایی با تم بنفش تیره مایل به بژ نیز رنگهای فوقالعادهای برای این فصل هستند.
رژلبهای بهاری
بهتر است همانطور که بهار حس طراوت و زیبایی را به محیط باز میگرداند ما نیز با استفاده از رنگهای شاد این حس را به صورت خود بازگردانیم. استفاده از رنگهای روشن در این فصل عالی به نظر میرسد. سرخابی، قرمز روشن، گلبهی، کالباسی و رنگهایی با تم نارنجی بسیار مناسب هستند.
رژلبهای تابستانی
تابستان فصلی است که رنگهای گرم پا به میدان میگذارند. رنگهایی به مراتب غنیتر از رنگ فصلهای پاییز و زمستان! صورتیهای پررنگ، آلبالویی و بلوطی رنگهای مناسب این فصل هستند. حتی برقلبهای بیرنگ هم در این فصل جذاب به نظر میرسند و با پوست برنز شما تضاد زیبایی ایجاد خواهند کرد.
دقت داشته باشید که در انتخاب درست رنگ رژلب، رنگ پوست و چشمهای شما نیز سهیم هستند پس رژلبی که برای شخصی بسیار مناسب به نظر میآید الزاماً برای شما نیز به همان اندازه خیرهکننده نخواهد بود. پس عوامل دیگر را نیز فراموش نکنید! [ سه شنبه 92/4/25 ] [ 4:21 عصر ] [ دختر و پسرای ایرونی ]
[ نظر ]
مدل گوشواره جدید و شیک 2013مدل گوشوارهمدل گوشوارهمدل گوشوارهمدل گوشوارهمدل گوشواره 2013مدل گوشواره 2013مدل گوشواره 2013مدل گوشواره 92مدل گوشواره 92مدل گوشواره 92مدل گوشواره 92 [ سه شنبه 92/4/25 ] [ 4:20 عصر ] [ دختر و پسرای ایرونی ]
[ نظر ]
دانستنی های جالب درباره رابطه جنسی
1- در میان پستانداران ، انسان و دلفین تنها موجوداتی هستند که از رابطه جنسی لذت می برند. 2- در 30 دقیقه رابطه جنسی ، 200 کالری انرژی مصرف می شود. 3- اسپرم قبل از اینکه تخمک را بارور کند حدود 10سانتیمتر حرکت می کند و حدود 30 دقیقه طول می کشد تا این مسیر را طی کند. 4- بخش هایی از بدن که در حین آمیزش متورم می شوند عبارتند از اندام های جنسی هر دو طرف، سینه ها و همچنین بخش داخلی بینی. 5- در صورت عدم استفاده از کاندوم، امکان حاملگی در نوجوانان ، بسیار بیشتر (90?) از سایر افراد است. 6- فرزندان مادران نوجوان، در هنگام تولد وزن کمتری دارند و احتمال عملکرد ضعیف آنها در مدرسه نیز بیشتر است.احتمال سوء استفاده و نادیده گرفته شدن این کودکان نیز بیشتر است. 7- احتمال اینکه پسران مادران نوجوان سر از زندان در بیاورند (13? بیشتر) و دخترانشان حامله شوند (20?) بیشتر از حد معمول است. 8- هر روز تقریباً 100 میلیون عمل آمیزش جنسی اتفاق می افتد. 9- مطالعه جهانی نشان می دهد که آدم ها 103 بار در سال ، یا 1?98 بار در هفته ، یا 0?28 بار در روز ، رابطه جنسی برقرار می کنند. 10- غذاهای خاصی هستند که می توانند میل جنسی شما را افزایش دهند و فهرست آن غذاها عبارتند از: گوشت کم چربی ، غلات ، هندوانه ، تخم کدوتنبل ، بادام ، موز ، توت فرنگی ، انبه، آووکادو، فلفل، ریحان، هل، انجیر،فلفل،صدف،شکلات،خاویار. 11- هر ساعت رابطه جنسی برای یک زن 65 کیلویی ،70 تا 120 کالری و برای یک مرد 85 کیلویی ، 77 تا 155 کالری انرژی نیاز دارد. 12- آمریکایی ها و یونانی ها بالاترین تعداد آمیزش جنسی را به خود اختصاص داده اند-آنها سالانه به ترتیب، 124 و 117 بار آمیزش انجام می دهند.این تعداد برای هندی ها 76 بار است اما به نظر می رسد که مردان ژاپنی چندان علاقه ای به آمیزش جنسی ندارند و سالانه فقط 36 بار آمیزش انجام می دهند. 13- .مطالعات خواب نشان می دهد که مردان در طول خواب شبانه حدود نه بار نعوظ دارند-صرفنظر از رؤیایی که می بینند. 14- کتاب هندی سانسکریت باستان-کاما ساتورا، کلیاتی از 64 حالت جنسی را برای عشق بازی و انجام آمیزش تشریح می کند.اینها در پیکره های معبد خاجوراهو و کنارک به تصویر کشیده شده اند.او عشق بازی را “پیوند الهی” می نامد. 15- حدس بزنید هر روز در جهان چند عمل آمیزش جنسی اتفاق می افتد-تقریباً 100 میلیون! 16- آیا بوسه برای سلامتی خوب است؟ظاهراً اینطور است، بزاق اضافی که ردو بدل می شود با تمیز نگه داشتن دهان مانع پوسیدگی دندان ها می شود. 17- آیا صرف بوسیدن نیاز به مصرف انرژی دارد؟ظاهراً اینطور است، اگر بوسه یک دقیقه طول بکشد 26 کالری و اگر 10 دقیقه طول بکشد 260 کالری انرژی مصرف می شود. 18- اگر همسر شما سردرد داشته باشد می تواند با آمیزش درمان شود اما باید او را به ارگاسم برسانید. تحقیقات نشان می دهد که بدن زنان در هنگام ارگاسم، مسکن ها یا اندورفین های قوی آزاد می سازد. 19- آیا می خواهید در بستر کالری بسوزانید؟با انجام یک رابطه جنسی شدید به مدت نیم ساعت 150کالری انرژی مصرف می کنید که سالانه می تواند به سه پوند برسد-در صورتی که ماهانه 7 تا 8 بار رابطه داشته باشید.با افزایش دفعات می توانید وزن بیشتری کم کنید.اما فراموش نکنید که باید شدید باشد. 20- آیا در طول روز چندین بار به رابطه جنسی فکر می کنید؟نگران نباشید،شما تنها نیستید.54 درصد مردان و 20 درصد زنان هر روز یا چندین بار در روز به رابطه جنسی فکر می کنند. 21- به نظر شما مردان کدام کشورها بیشتر اوقات سال همخوابگی می کنند؟به نظر ، آمریکایی ها و یونانی ها بیشترین اعمال جنسی را دارند-آمریکایی ها 124 بار و یونانی ها 117 بار.هندی ها در این به اصطلاح، المپیک، عقب مانده اند و فقط 76 بار در سال رابطه دارن اما به نظر می رسد که ژاپنی ها کم علاقه ترین مردان هستند و این رقم برای آنها 36 بار در سال است. 22- آیا می دانید هر ساله در جهان چند کاندوم استفاده می شود؟این عدد نجومی است، بین 6 و 9 میلیارد.اکثر کاندوم ها در تایلند تولید می شوند(سه میلیارد). منبع: مجله پزشکی مادر [ سه شنبه 92/4/25 ] [ 4:20 عصر ] [ دختر و پسرای ایرونی ]
[ نظر ]
|
||
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |