گزیده بیانات رهبر انقلاب درباره اصول رقابت سیاسی در انتخابات آنچه در پی میآید بایدها و نبایدهایی است که رهبر انقلاب اسلامی درباره اصول رقابت سیاسی در انتخابات تبیین فرمودهاند و سایت اطلاعرسانی ایشان آن را به شرح زیر منتشر کرده است:
الف) بایدها 1- رقابت انتخاباتی در چهارچوب نظام باشد این انتخاباتها یکی از بزرگترین محسّناتش این است که از رکود جلوگیری میکند. بهترین شکل ادامهی یک نظام اجتماعی این است که در عین ثبات، تحول داشته باشد. رکود بد است و ثبات خوب است. ثبات یعنی استقرار؛ یعنی این چهارچوب، این هندسه، در جای خود محفوظ باشد، مستقر باشد، ریشهدار باشد؛ در عین حال در داخل این چهارچوب، تحولات، مسابقات و رقابتها وجود داشته باشد. این بهترین شکل است که کشتی نظام در دریاهای طوفانی بتواند بدون دغدغه حرکت کند. «و هی تجری بهم فی موج کالجبال»؛ این دربارهی کشتی نوح است. کشتی حرکت میکند، در بین امواج گوناگون هم هست؛ لیکن این امواج سهمگین نمیتوانند استقرار او را از بین ببرند. این استقرار بایست وجود داشته باشد. البته در درون این استقرار، در درون این چهارچوب، تحول وجود دارد. بنابراین همهی تحولات باید در چهارچوب باشد. اگر چنانچه کسی وارد میدان رقابت انتخاباتی و مسابقهی انتخاباتی بشود، اما بخواهد چهارچوب را بشکند، او از قاعدهی نظام خارج شده است، از قواعد حرکت انتخاباتی خارج شده؛ این غلط است، این درست نیست. باید همه چیز در چهارچوب نظام باشد. این چهارچوب، قابل تغییر نیست. 1388/12/06 2- به قانون اساسی و خط امام پایبند باشید در مسئلهی انتخابات و غیر انتخابات، همه باید تسلیم رأی قانون باشند؛ در مقابل قانون تمکین کنند. آن حوادثی که در سال 88 پیش آمد که برای کشور ضرر داشت و ضایعهآفرین بود همه از همین ناشی شد که کسانی نخواستند به قانون تمکین کنند؛ نخواستند به رأی مردم تمکین کنند. ممکن است رأی مردم برخلاف آن چیزی باشد که منِ شخصی مایل به آن هستم؛ اما باید تمکین کنم. آنچه که اکثریت مردم، اغلبیت مردم آن را انتخاب کردند، باید همه تمکین کنند؛ همه باید زیر بار بروند. خوشبختانه سازوکارهای قانونی برای رفع اشکال، رفع اشتباه، رفع شبهه وجود دارد؛ از این راهکارهای قانونی استفاده کنند. این که وقتی آنچه که اتفاق افتاده است، برخلاف میل ما شد، مردم را به شورش خیابانی دعوت کنیم که این در سال 88 اتفاق افتاد یکی از خطاهای جبرانناپذیر است. این تجربهای شد برای ملت ما، و ملت ما همیشه در مقابل یک چنین حوادثی خواهد ایستاد. 1392/01/01 آن کسانی که نظام، اسلام، قانون اساسی و امام را قبول دارند، باید به میدان رقابت بیایند؛ منتها رقابت سالم و نه رقابت لجوجانه و عنادآمیز. 1382/10/18 3- مرزها با دشمن کمرنگ نشود انتخابات مال ملت ایران است، مال جمهوری اسلامی است، مال اسلام است؛ مرزهاشان را با دشمن مشخص و متمایز کنند. من بارها به بعضی از افراد سیاسی که فعالیتهائی دارند و گاهی یک مخالفخوانیهائی میکنند، تذکر دادهام، نصیحت کردهام؛ گفتهام مواظب باشید مرزهای میان شما و دشمن کمرنگ نشود؛ پاک نشود. مرز وقتی کمرنگ شد، احتمال اینکه کسانی از این مرز عبور کنند یا دشمن از این مرز عبور کند و بیاید این طرف یا دوست و خودی غافل شود و از مرز عبور کند و برود به دامن دشمن، زیاد خواهد بود. مرزها را روشن کنید؛ مشخص کنید. 1386/10/19 4- با کرامت رفتار کنید در انتخابات با کرامت رفتار کنند همه؛ چه آنهائی که نامزد میشوند، چه آنهائی که طرفدار آنهایند، چه آنهائی که مخالف با بعضی از نامزدها هستند. جناحهای مختلف کشور، بداخلاقی و بدگوئی و اهانت وتهمت و این حرفها را مطلقاً راه ندهند. این از آن چیزهائی است که اگر پیش بیاید، دشمن از او خوشحال میشود. 1386/10/19 5- با مخالفان خود حرف بزنید و استدلال کنید یکی از خصوصیات امیرالمؤمنین در ممشای سیاسیاش این بود که با دشمنان خود و مخالفان خود با استدلال حرف میزد و استدلال میکرد. در نامههائی که حتّی به معاویه نوشته است – با اینکه دشمنی بین معاویه و امیرالمؤمنین شدید بود، در عین حال او نامه مینوشت، اهانت میکرد، حرفهای خلاف میگفت – استدلال میکرد بر اینکه روش تو غلط است. با طلحه و زبیر که آمدند با امیرالمؤمنین بیعت کردند – اینها به عنوانی که میخواهیم عمره برویم، از مدینه خارج شدند، رفتند به طرف مکه. امیرالمؤمنین مراقب بود، از اول هم گفت که اینها قصدشان عمره نیست. رفتند و کارهائی کردند؛ حالا تفاصیلش زیاد است – حضرت اینجور میفرماید: «لقد نقمتما یسیرا و ارجأتما کثیرا»؛ شما یک چیز کوچک را وسیله و مایهی اختلاف قرار دادید، این همه نقاط مثبت را ندیده گرفتید؛ دم از دشمنی میزنید، دم از مخالفت میزنید. با اینها متواضعانه امیرالمؤمنین حرف میزند، توضیح میدهد؛ میگوید: من دنبال دشمن نمیگردم. 1388/06/20 6- در میدان سیاست صادقانه عمل کنید این سلوک سیاسی امیرالمؤمنین است. وقتی نگاه میکنیم، میبینیم که این سلوک سیاسی عیناً با رفتار معنوی آن بزرگوار، همخوان و قابل تطبیق است. و امیرالمؤمنین در همه جا، همان علی بن ابیطالبِ برجستهی ممتازی است که دنیا نظیر او را ندیده است.پایهی همهی خیرات در جامعه، تقواست. تقوای فردی؛ یعنی هر کس بین خود و خدا سعی کند از جادهی صلاح و حق تخطی نکند و پا را کج نگذارد. تقوای سیاسی؛ یعنی هر کس که در کار سیاست است، سعی کند با مسائل سیاسی صادقانه و دردمندانه و از روی دلسوزی برخورد کند. سیاست به معنای پشت هم اندازی و فریب و دروغ گفتن به افکار عمومی مردم، مطلوب اسلام نیست. سیاست یعنی ادارهی درست جامعه؛ این جزو دین است. تقوای سیاسی، یعنی انسان در میدان سیاست، صادقانه عمل کند. 1381/01/16 7- به امنیت ملی پایبند باشید تقوای خدا به این است که فریب دشمن را نخوریم و تسلیم تحمیل دشمن نشویم. دشمن میخواهد بین ما اختلاف بیندازد. دشمن آرزو میکند که بین مسؤولان اختلاف باشد. دشمن آرزو میکند که در ایران جنگ داخلی باشد. دشمن نمیتواند ببیند که جمهوری اسلامی توانسته است این کشور را امن و آرام نگه دارد. در هرجایی و به هر بهانهای، چه جهالت کسی یا کسانی، چه غرضورزی کسی یا کسانی، اگر ماجرایی درست کند که امنیت را به هم بزند، دشمن خوشحال میشود. 1379/01/26 همهی نامزدهای انتخابات و همهی هوادارانشان، خودشان را در مقابل توطئهی احتمالی دشمن مسئول امنیت بدانند. انتخابات را متهم نکنند؛ کسی آب به آسیاب دشمن نریزد؛ در تبلیغات، القاء فضای اختلاف و ناامیدی نشود، تا انشاءاللَّه انتخابات خوبی داشته باشیم. 1390/11/14 8- انتخابات را وسیلهای برای ناامیدی دشمن کنید جناحهای مختلف، جریانهای مختلف، گرایشهای مختلف، با شوق و ذوق و علاقهمندی همهی عواملشان را بسیج کنند و انتخابات را به عنوان یک هدف عالی، هدف خوب، هدف شیرین مورد توجه قرار بدهند و به دعوا و جنجال و اهانت و پنجه به روی هم کشیدن قضایا را نکشانند. انتخابات را وسیلهای بکنید برای اینکه دشمنان را ناامید بکنید و انشاءاللَّه این انتخابات هم مثل بقیهی انتخاباتها مایهی عزت روزافزون اسلام باشد. 1386/06/31 9- بر سر خدمت رقابت کنید انتخابات میتواند مایهی اتحاد باشد؛ میتواند تشجیع کنندهی به سرعت عمل و پیشرفت باشد؛ با رقابت مثبت. هر گروهی سعی کنند برای خدمتگزاری به این ملت، سهم متناسب با خودشان را که لایق خودشان میدانند، به دست بیاورند؛ هیچ اشکالی ندارد. این رقابت مثبت به جامعه نشاط میبخشد، ما را زندهدل میکند، روح جوانی را بر جامعهی ما حاکم میکند. 1386/07/21 10- انصاف را رعایت کنید رقابتها را منصفانه کنند، حرفها را منصفانه کنند، از جادهی انصاف خارج نشوند. خوب، به طور طبیعی هر نامزدی حرفی دارد و حرف مقابل خود را رد میکند؛ این رد و ایراد فی نفسه اشکالی ندارد؛ اما مشروط بر اینکه تویش بیانصافی نباشد، کتمان حقیقت نباشد. میدان برای همه باز است؛ بیایند در میدان انتخابات خود را بر مردم عرضه کنند. اختیار با مردم است؛ مردم هر جوری که فهمیدند، تشخیص دادند، هشیاری آنها به آنها کمک کرد، انشاءاللَّه همان جور عمل خواهند کرد. 1388/01/01 11- فقط آنچه میتوانید انجام دهید به مردم بگویید! من از نامزدهای انتخاباتی خواهش میکنم در تبلیغات، حرفهای واقعی بزنند و کارهایی که میتوانند انجام دهند و آنچه واقعاً عقیدهشان هست، آن را به مردم بگویند. مردم را آزاد بگذارند تا هرکس را خواستند، انتخاب کنند. 1382/11/24
ب) نبایدها 1- وجهه کشور را تخریب نکنید گروههای مختلف، جناحهای مختلف، سیاستها و جهتگیریهای مختلف، در مقابله با دشمن، باید با هم باشند و کاری نکنند که دشمن سوء استفاده کند. اختلاف سیاسی مانعی ندارد؛ اختلاف نظر مانعی ندارد؛ مبارزات انتخاباتی به شکل سالم، مانعی ندارد؛ اما خراب کردن یکدیگر، خراب کردن چهرهی کشور اشکال دارد. 1371/01/15 2- ذهنیت مردم را تخریب نکنید خراب کردن ذهن مردم و چهرهی مسؤولین دلسوز، اشکال دارد. ایجاد سؤال و ابهام در ذهن مردم، اشکال دارد. با وحدت و یکپارچگی، «کأنهم بنیان مرصوص»، مثل یک دژ پولادین، در مقابل دشمن بایستید. 1371/01/15 3- برای پیروز شدن به کارهای ظالمانه متوسل نشوید یکی از خصوصیات سیاستورزی امیرالمؤمنین این بود که برای پیروز شدن، به ظلم و به دروغ و به کارهای ظالمانه متوسل نمیشد. یک عدهای در اوائل حکومت امیرالمؤمنین آمدند که آقا شما این افرادی که تو جامعه هستند – این متنفذین – یک مقداری ملاحظهی اینها را بکن و سهم بیشتری از بیتالمال به اینها بده، مخالفت اینها را موجب نشو و دلهایشان را جلب کن! فرمود: «أ تأمرونّی ان أطلب النّصر بالجور»؛ شما میخواهید من پیروزی را به وسیلهی ظلم برای خودم دست و پا کنم؟ «واللَّه لا اطور به ما سمر سمیر و ما أمّ نجم فی السّماء نجما»؛ امکان ندارد امیرالمؤمنین با ظلم، با راه غلط و خطا، با شیوههای غیر اسلامی دوست برای خودش درست کند. 1388/06/20 4- بامخالفان و معارضان خود یک جور رفتار نکنید یکی از خصوصیات دیگر امیرالمؤمنین این است که رفتارش با مخالفان و معارضان یک جور نیست؛ همه را به یک چوب نمیراند. امیرالمؤمنین فرق میگذارد بین افرادی و جریانهائی، با افرادی و جریانهای دیگری. دربارهی خوارجِ – البته در مقابل انحراف و انحطاط و توسل به ظواهر دینی – بدون اعتقاد، علی ایستاد؛ هم در مقابل معاویه ایستاد – آنوقتی که قرآنها را سر نیزه کردند، امیرالمؤمنین فرمود: واللّه این مکر است، این خدعه است، این فریب است؛ اینها به قرآن اعتقادی ندارند – هم در آنوقتی که خوارج با آن ظواهر دینی، با آن صوت حزین قرآنخوانی در مقابل حضرت قرار گرفتند، حضرت ایستاد. یعنی آنجائی که کسانی بخواهند با ظواهر دینی کار بکنند و پیش بروند، امیرالمؤمنین میایستاد؛ حالا چه معاویه بود، چه خوارج بود؛ تفاوتی نمیکرد. اما در عین حال یک جور با اینها برخورد نمیکرد. ایستادگی بود، اما نصیحت امیرالمؤمنین و رفتار خود او همیشه این بود. لذا فرمود «لاتقاتلوا الخوارج بعدی»؛ بعد از من با خوارج نجنگید؛ جنگ با خوارج نکنید؛ «فلیس من طلب الحقّ فاخطأه کمن طلب الباطل فأدرکه»؛ آن کسی که دنبال حق هست، منتها اشتباه میکند – دنبال حق است؛ از روی جهالت، از روی قشریگری خطا میکند، اشتباه میکند – او مثل کسی نیست که دنبال باطل میرود و به باطل میرسد؛ اینها یک جور نیستند. 1388/06/20 5- دیگران را تخریب نکنید! از بداخلاقیهای انتخاباتی باید بشدت پرهیز کنند؛ بدگویی کردن، اهانت کردن، تهمت زدن، برای عزیز کردن خود و یا نامزد مورد نظر خود، دیگران را و رقبا را در چشم مردم خوار کردن، اینها راهها و روشهای صحیح و اسلامی نیست. رقابت باید باشد؛ رقابت مثبت و پرشور، اما با رعایت موازین اخلاقی. 1386/10/15 از طرف علاقهمندان به نامزدهای انتخاباتی گوناگون، بداخلاقیهای انتخاباتی، شایستهی ملت ما نیست؛ تهمت زدن آدمهای مؤمن را، مصونیتدار از لحاظ اسلامی و شرعی را؛ در معرض هتک آبرو قرار دادن در شبنامهها، در مطبوعات، در پایگاههای اینترنتی و غیره، اینها اصلاً مصلحت نیست. من به طور جد از همهی کسانی که نسبت به نامزدهای مختلف علاقهمندیای دارند، درخواست میکنم، اصرار میکنم که این علاقهمندی خودتان را از راه تخریب دیگران، اهانت به دیگران، متهم کردن دیگران نشان ندهید. هرچه میخواهید، از نامزد مورد علاقهی خودتان تمجید کنید، تعریف کنید؛ اما دیگران را تخریب نکنید. این علامت بدی است. 1386/10/12 انتخابات یک عرصهی ظهور و بروز وحدت ما، عقلانیت ما، شعور ملی ما میتواند قرار بگیرد. بعضی خیال میکنند انتخابات، زمزمههای انتخابات، فضای انتخاباتی، مایهی اختلاف است؛ نه، میتواند مایهی اتحاد باشد؛ میتواند تشجیع کنندهی به سرعت عمل و پیشرفت باشد؛ با رقابت مثبت… در همین انتخابات اگر بد عمل بکنیم، به هم بد بگوئیم، با هم کینهورزی کنیم، به یکدیگر تهمت بزنیم، برخلاف قوانین و مقررات رفتار کنیم، میتواند وسیلهی سقوط و ضعف و انحطاط باشد؛ دست خود ماست؛ امتحان الهی است. 1386/07/21 6- اختلاف نظر را به تنازع نرسانید در مردمسالاری اسلامی، گفتگو با عربدهکشی و چاقوکشی در بعضی از دمکراسیها تفاوت دارد. اینجا گفتگو میکنند؛ به قول امام، مثل مباحثههای طلبگی. در مجلس و جاهای دیگر مباحثه کنند، حتّی بر سر مسألهای دعوا کنند؛ اما کینه از هم به دل نگیرند؛ بعد هم پهلوی همدیگر بنشینند و با هم صحبت کنند. نگذارند اختلافنظر به تنازع برسد. این تنازع موجب فشل و ضعف قوا خواهد شد. دروغ، اهانت، دستگاهها یکدیگر را متّهم کردن، شایعهپراکنی، افتراء به رقیب، تحریک عصبیّتهای گوناگون؛ اینها هیچکدام با انتخابات اسلامی سازگار نیست. این خطاب به همهی جناحهاست؛ خطاب به اشخاص یا جناح معیّنی نیست؛ این وظیفهی همهی ماست. همهی جناحها باید این چیزها را رعایت کنند. همه هم در چارچوب قانون حرکت کنند. 1382/05/15 7- از وعدههای غیر عملی پرهیز کنید مردم توجه باید داشته باشند که تبلیغات رنگین و متنوع ملاک نیست؛ وعدههای غیر عملی ملاک نیست… وعدههای غیر عملی دادن، وعدههای بزرگ دادن، اینها ملاک نیست؛ باید مردم توجه کنند؛ گاهی علامت منفی هم هست. 1386/10/12 8- از وعدههای خلاف قانون پرهیز کنید رقابت این نیست که کسانی بیایند برای جلب نظر مردم، وعدههای خلاف قانون اساسی، خلاف قوانین عادی بدهند؛ اینها نباید باشد. 1390/10/19 9- خود را با نفی دیگران اثبات نکنید رقابت این نیست که کسی اثبات خود را متوقف بر نفی دیگری بداند. 1390/10/19 10- از بیت المال سوء استفاده نشود همه دقّت داشته باشند که درست حرکت کنند. کار غیرقانونی نکنند؛ کار غیراخلاقی نکنند؛ سوءاستفاده نشود؛ از بیتالمال صرف و خرج نشود؛ از یکدیگر بدگویی نکنند؛ به یکدیگر اهانت نکنند. این ملت هم ملت روشن و متدیّنی است؛ ملتی است که به آرمانهای انقلاب معتقد است و انقلاب را دوست دارد. انقلاب میتواند این کشور را نجات دهد. بدانید! اگر ارزشهای انقلابی فراموش شد، هیچ قدرتی نخواهد توانست مشکلات این کشور را برطرف کند و آن را بسازد. 1374/11/20 11- در تبلیغات، اسراف نشود در این تبلیغات، خرج و اسراف هم نشود. بنده گمان میکنم اگر کسی برای خدا از اسراف در تبلیغات و کارهای ناباب اجتناب کرد، خدای متعال به او کمک خواهد کرد و او را در مقصودی که دارد، موفّق خواهد گرداند. 1382/11/24 12- انتخابات ابزار قدرت طلبی نشود یک مطلب هم خطاب به نامزدهای محترمی که یا تا حالا اعلام حضور کردهاند یا بعد از این اعلام حضور خواهند کرد، عرض بکنم. کسانی که برای انتخابات خود را نامزد میکنند، بدانند که انتخابات یک وسیلهای است برای بالا بردن توان کشور، برای آبرومند کردن ملت؛ انتخابات فقط ابزاری برای قدرتطلبی نیست. اگر بناست این انتخابات برای اقتدار ملت ایران باشد، پس نامزدها بایستی به این اهمیت بدهند و این را در تبلیغاتشان، در اظهاراتشان و در حضورشان رعایت کنند. مبادا نامزدها در اثنای فعالیتهای انتخاباتیِ خودشان جوری رفتار کنند و حرفی بزنند که دشمن را به طمع بیندازند. 1388/01/01 13- از مکر و فریب دوری کنید در این سیاستورزی، امیرالمؤمنین یکی از خصوصیاتش این است: از مکر و فریب دور است. در یک جملهای از حضرت نقل شده که: «لو لا التّقی لکنت ادهی العرب»؛ اگر تقوا دست و پای مرا نمیبست، از همهی آحاد و مکاران عرب، مکر و حیله را بهتر بلد بودم. یک جای دیگر در مقام مقایسهی معاویه با خودش – چون معاویه به دهاء و مکر در حکومت معروف بود – به حسب آنچه که نقل شده، فرمود: «واللَّه ما معاویة بأدهی منّی»؛ معاویه از من زرنگتر نیست. منتها علی چه کند؟ وقتی بنای بر رعایت تقوا و رعایت اخلاق دارد، دست و زبانش بسته است. روش امیرالمؤمنین این است. تقوا که نبود، دست و زبان انسان باز است، میتواند همه چیز بگوید، خلاف واقع میتواند بگوید، تهمت میتواند بزند، دروغ به مردم میتواند بگوید، نقض تعهدات میتواند بکند، دلبستگی به دشمنانِ صراط مستقیم میتواند پیدا کند. وقتی تقوا نبود، اینجوری است. امیرالمؤمنین میفرماید: من سیاست را با تقوا انتخاب کردم، با تقوا اختیار کردم؛ این است که در روش امیرالمؤمنین، مکاری و حیلهگری و کارهای کثیف و این چیزها وجود ندارد؛ پاکیزه است. 1388/06/20 14- تبلیغات باید با فضای پروپاگاندای معمول دنیا تفاوت داشته باشد فضای انتخابات، باید فضای سالمی باشد؛ فضای تبلیغات، باید با فضای پروپاگاندهای معمول دنیا تفاوت داشته باشد. امروز در دنیا، دمکراسی، یک دمکراسی حقیقی نیست؛ زیرا فشار تبلیغات پُر زرق و برق توخالی، با سخنان فریبآمیز، آنچنان بر ذهن مردم سنگینی میکند، که امکان انتخاب درست را به مردم نمیدهد؛ نمیگذارند مردم فکر کنند. هر کس که مقداری از کارهای انتخاباتی کشورهای به اصطلاح دمکراتیک را مشاهده کرده باشد، این معنا برایش واضح است. حرفهایی که میزنند، وعدههایی که میدهند، قیافههایی که میگیرند، تملقهایی که از بعضی از قشرها یا گروهها میگویند، ارتباطهایی که با جناحهای خاصی برقرار میکنند تا نظر آنها را جلب بکنند، اینها کارهای سالمی نیست؛ کارهایی است که وقتی در یک مجموعهی مردمی انجام گرفت، فضا را مسموم میکند و قدرت فکر کردن به آنها نمیدهد. تبلیغ، صحیح و حق است؛ اما با معنای واقعی کلمه، با حفظ حدود شرعی کلمه، به دور از فریب، به دور از کارهای دروغین و نمایشی، به دور از متهم کردن این و آن. نمیشود ما بگوییم که مسؤولان انتخابات، نسبت به این قضیه هیچ مسؤولیتی ندارند؛ این شرط سلامت انتخابات است. 1370/09/27 15- بحث دلآزار «برنده و بازنده» را کنار بگذارید توصیه اینجانب به جریانها و گروهها و احزاب سیاسی آن است که بحث دل آزار برنده و بازنده را به کنار بگذارند و به اختلافات دشمن شاد کن دامن نزنند، برندهی این انتخابات ملت است و همهی کسانی که در انتخاب شرکت داشتهاند اعم از آنها که خود یا نامزد مورد علاقهشان رای آورده یا نیاوردهاند، همه برندهاند، بازندهی این انتخابات، امریکا و صهیونیسم و دشمنان ملت ایرانند همه با همدلی به یکدیگر و به دولت خدمتگزار کمک کنید تا گرهها یکی پس از دیگری گشوده شود. منبع : ایسنا [ شنبه 92/1/31 ] [ 4:47 عصر ] [ دختر و پسرای ایرونی ]
[ نظر ]
دیروز بعد از انتشار عکسی از کنسرت یک خواننده لس آنجلسی و تصویر زنی که بعضی از سایت ها منتسب به کتایون ریاحی می دانستند واکنش های زیادی ابراز شد. واکنش هایی که اگر با خبر زلزله 7?5 ریشتری سراوان قطع نمی شد، می توانست این عکس جنجالی را تا چند روز در سر خط اخبار سایت ها نگه دارد.
شتابزدگی های پی در پی. این شاید بهترین عبارتی باشد که بتوان با آن اتفاقات دیروز جامعه هنری را تفسیر کرد. عکس هایی از یک کنسرت منتشر شد و هنوز سوژه اصلی عکس ها درباره آن اظهار نظر نکرده بود که سایت های خبری، معاون اجتماعی پلیس، فرج الله سلحشور به حاشیه های این عکس ها دامن زدند. حالا در 24ساعتی که از این اتفاق گذشته، مشخص شده است که تصاویر نه مربوط به کتایون ریاحی، که مربوط به همسر ابراهیم حامدی -ابی-بوده است.
چند ساعت بعد از انتشار این تصاویر، وقتی هنوز کتایون ریاحی خبر حضورش در کنسرت ابراهیم حامدی را تکذیب نکرده بود، فرج الله سلحشور با رسانه ها مصاحبه کرد و گفت: «من در گذشته گفته بودم که این سینمای صهیونیستی که مبانی و اصول بازیاش را هالیوود تعیین و تبیین کرده، درست بشو نیست. این سینما عوامل خودش را هم غرق میکند. حتی آنهایی که سعی میکنند وارد این بازی نشوند نیز از خطر مصون نخواهند بود.»
اظهارات شتابزده سلحشور به همین جا ختم نشد. او گفت: «این اتفاق مطلب ما را تایید میکند که در شرایط فعلی و با این جریان، عوامل سینمای ما نمیتوانند درست رفتار کنند و این سینماست که معمولا سینماگرانش را در آلودگی و فساد خودش غرق میکند. حال فرقی ندارد که آن بازیگر «یوسف» باشد یا فرد دیگری.»
همزمان با انتشار این اخبار، سردار منتظرالمهدی، معاون اجتماعی نیروی انتظامی در نشست خبری که دیروز داشت، خبر از برخورد با پوشش های خارج عرف بازیگران سینما از طریق اینترپل داد و گفت: «به باور ما بسیاری از سینماگران، اندیشمندانی متعهد هستند که در راه ترویج انقلاب و دفاع مقدس تلاشهای بسیاری کردهاند و تنها عده قلیلی هنجار ستیز بوده و دارای پوششی خارج از عرف هستند که با آنها برخورد میشود. تلاش پلیس این است که سینما تقویت شود و اگر درصد کمی هنجار شکنند باید اصلاح شوند… بدحجابی هنرمندان در فستیوالهای خارجی را از طریق پلیس بین الملل (اینترپل) پیگیری کرده و به آن رسیدگی میکینم.»
در آخرین ساعات دیروز کتایون ریاحی در گفتگویی که با «بانی فیلم» داشت، حضور در کنسرت خواننده لس آنجلسی را تکذیب کرد و گفت: «عکس های منتشر شده از من در فضای مجازی صحت ندارد. متأسفم از اینکه در جامعه مترقی ایران، برخی از مردم از روی بی خبری و بی اطلاعی در صدد تخریب چهره های شناخته شده هستند. بعضی ها با غرض ورزی در صدد از بین بردن محبوبیت افراد شناخته شده هستند و من برای آنها متأسفم.»
امروز اما با انتشار عکس های بیشتری از این مراسم و مطابقت دادن آن با عکس های خانوادگی ابراهیم حامدی، خواننده لس آنجلسی مشخص شد که شتابزدگی رسانه ها در انتشار این خبر، کتایون ریاحی را به جای همسر ابراهیم حامدی -ابی-جا زده است. اتفاقی که اگرچه کتایون ریاحی را از اتهامات پاک کرد اما قضاوت شتابزده سلحشور را در ذهن ها ماندگار کرد.
منبع : مجله مهر
[ پنج شنبه 92/1/29 ] [ 2:45 عصر ] [ دختر و پسرای ایرونی ]
[ نظر ]
وقتی نامزد کریس رونالدو حاضر نشد پیراهن مسی را پاره کند +عکس شاید او نامزد کریستیانو رونالدو باشد اما «ایرینا شیک» حاضر نشد تا در جنگ تمام نشدنی لیونل مسی و شوهرش دخالت کند. او که به بهانه افتتاح لباسهای بهاره در مراسمی در شهر آتن یونان حضور یافته بود به صورت ناگهانی با یک خبرنگاران تلویزیونی روبرو می شود که پیراهن شماره 10 بارسلونا و یک قیچی را در دست دارد. این خبرنگار در جریان مصاحبه با شیک از او درخواست می کند تا آن لباس را پاره کند اما این زن 27 ساله روس کاملا محترمانه و جدا از رقابت رونالدو و مسی از انجام این عمل سر باز می زند. پس از آن نامزد رونالدو که به نظر می رسید از درخواست این خبرنگار کمی دلخور هم شده، قیچی را به او برمی گرداند و به گرفتن عکس یادگاری با دیگران در این مراسم ادامه می دهد. منبع : خبر انلاین [ پنج شنبه 92/1/29 ] [ 2:40 عصر ] [ دختر و پسرای ایرونی ]
[ نظر ]
باور می کنید این تصویر عکس نیست و نقاشی است!؟ کشیدن عکس با مداد سیاه این روزها وقت و حوصله می خواهد اما اولگا لاریانوا هنرمند روس نشان داده که هم حوصله آن را دارد و هم به طور حرفه ای از پس آن بر می آید. [ پنج شنبه 92/1/29 ] [ 2:39 عصر ] [ دختر و پسرای ایرونی ]
[ نظر ]
عکس جاستین بیبر و برادر کوچکش
«جاستین بیبر» ستاره پاپ کانادایی که به مراسم جوایز ویدئو موسیقی much music دعوت شده بود با برادر خردساش جاکسون روی فرش قرمز حاضر شد.
بیبر در این دوره از جوایز (much music) موفق به دریافت 3 جایزه شد.
از دیگر چهره های دعوت شده به این مراسم می توان به «کیتی پری» ، «کلی کلارکسون» و «کالی راجبن» اشاره کرد .
سینما خبر [ پنج شنبه 92/1/29 ] [ 2:38 عصر ] [ دختر و پسرای ایرونی ]
[ نظر ]
وای حال میده دختره داره میره عروسی دو تا دستتو صابونی کنی بزنی به صورتش تا میتونی فرار کنیاااا ==================== از یه اسب میپرسن چرا هر کس تورو میبینه سوارت میشه؟ ==================== یکی از بزرگترین حسرتام مال وقتیه که میرم خونه ی کسی واسش شیرینی خامه ای میبرم ! ==================== من اولش ، یه گوله نمک یددار بودم بعدش دستو پا در آوردم ==================== یه وقتایی لازمــه از گوشیمون بشنویم “مشترک مورد نظر آدم نمیباشد … لـــطفا قطع کنید”! ==================== حالا گاوداری و مرغداری و پرورش اسب و این چیز ها رو خارج شهر میسازن قابل درکه برام ! ==================== امان از دسته این مانکنای جلویه مغازه هأ امروز دماغ یکیشون و گرفتم بهم گفت مرض داری ؟ نگو صاحب مغازه بود!! ==================== خانه چ?ست؟ ==================== یکی هم نداریم برامون یه آب انار بیاره بگه: ==================== قدیما که فتوشاپ نبود آدما چقدر زشت بودن!! ==================== بالاتر از سرعت نور میدونی چیه ؟ ==================== مخاطب خاصم بهم اس داده با این مضمون: ==================== از فرشید امین عزیز که اهنگ بعد از نسترن رو خونده خواهش میکنیم اهنگ قبل از نسترن رو هم بخونه که ما کلا در جریان باشیم… ==================== آیا میدانید : یک اتاق مرتب نشانه ای از کامــپیوتر خــراب یا اینترنتی قطع شده میباشد ! ==================== “باز منو کاشتی رفتی” چیست ؟ ==================== امروز صبح که از خواب بیدار شدم اولین سوالی که برام پیش اومد این بود که من کجام؟!!! ==================== یه سوالی ذهن منو درگ?رکرده ! ==================== لباسها در آب کوتاه میشوند و برنجها دراز. ==================== کاش الآن کنارم بودیو واسم لالایی میخوندی ==================== یه سوال ==================== یه عمه دارم، خدایش خیلی آدم خوبیه، خداوکیلی حقش بود که خالم باشه!:| [ پنج شنبه 92/1/29 ] [ 2:36 عصر ] [ دختر و پسرای ایرونی ]
[ نظر ]
ذکری برای رهایی از نگاه نامحرم اگر عقل و خرد انسان در اختیار چشم قرار گیرد، پیامدهاى روانى و غیر روانى فراوانى در پى خواهد داشت که ممکن است انسان را به تباهى بکشاند. حضرت على(علیه السلام) فرمود: «اَلعَینُ جاسُوسُ القَلبِ وَ بَرید العَقل؛( بحارالانوار، محمد باقر مجلسى، دارالکتب الاسلامیة، ج 104، ص 41، ح 52؛ منتخب میزان الحکمه، محمدى رى شهرى، قم دارالحدیث، 1382، ج 1، ص 504) چشم جاسوس و مأمور دل و نامه رسان عقل است» در جاى دیگر فرمود: «اَلعَین بَریدُ القَلب؛( میزان الحکمه، همان، ص 504) چشم پیغام رسان دل است.» کلمه «جاسوس» در روایت اول نشان از آن دارد که چشم بر دل م?ثر است، چون جاسوس هرچه گزارش دهد دل و فرمانده مى پذیرد، چنانکه سخنان پیغام رسان براى پیغام دهنده حجّت و اعتبار دارد. از اینجا مى توان حدس زد که نگاه، تأثیرات عمیقى بر روح و روان انسان مى گذارد. شاید شاعر به همین ارتباط اشاره دارد آنجا که مى گوید: ز دست دیده و دل هر دو فریاد که هرچه دیده بیند دل کند یاد بسازم خنجرى نیشش زفولاد زنم بر دیده تا دل گردد آزاد پیامدهاى نگاه را در چند بخش مورد بررسى قرار مى دهیم. الف: پیامد روانى 1ـ نوعى بیمارى یا عادت مذموم گام اول در روابط نامشروع نگاه آلوده است و گام گذاران در این وادى، چه بسا گرفتار عادت مذموم دائمى خواهند شد. منابع دینى قرنها قبل از روانشناسان، چشم چرانى را نوعى انحراف و بیمارى دانسته است رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: «لکلّ عضوٍ من ابن آدم حظٌّ من الزّنا العین زناها النّظر؛( جامع الاخبار، ص 408،ح 1129، به نقل از منتخب میزان الحکمه، ج1، ص 504، ح 6141) هر عضوى از بنى آدم بهره اى از زنا دارد، و زناى چشم نگاه کردن (به بدن نامحرم) است.» امام صادق(علیه السلام) فرمود: «النّظرة سهمٌ من سهام ابلیس مسمومٌ من ترکها للّه لالغیره اعقبه اللّه ایماناً یجد طعمه؛ نگاه (به نامحرم) تیر زهرآلوده اى از تیرهاى شیطان است. هر کس آن را براى خدا ترک کند نه بخاطر غیر او، خدا ایمانى به او مى دهد که مزّه آن را مى چشد.» على(علیه السلام) فرمود: «نعم صارف الشهوات غضّ الابصار؛ چشم پوشى از نگاه (حرام) بهترین عامل بازدار از شهوت است» یقیناً مراد از مسمومیّت نگاه، مسمومیت جسمى و بدنى نیست بلکه مقصود مسمومیّت روحى و روانى است در واقع نگاه نوعى بیمارى است که ویروس نگاه را پخش مى کند و به دیگران سرایت مى دهد. 2ـ کاهش آرامش روانى و افزایش التهاب و اضطراب چشم چرانى آرامش روحى و روانى انسان را نابود ساخته و فرد را دچار اضطراب و تشویش مى نماید.( مشکلات جنسى، ناصر مکارم شیرازى، قم، انتشارات نسل جوان، ص 167) توضیح مطلب این است که با توجّه به قدرت و دامنه نفوذ عاطفى زن و مرد بر یکدیگر و نقش حساس آن دو در تأمین نیازهاى طبیعى و غریزى، جلوه گرى زنان و دختران و جاذبه هاى جنسى موجب جلب پسران و مردان شده اگر نتواند از نگاه خوددارى کند، شدیداً انحراف اذهان و آشفتگى فکر و دل آن ها را در پى دارد. نگاه هم براى مردان مشکل ساز است و هم براى دختران و زنان، چرا که برخى زنان و دختران نیز تلاش مى کنند که زمینه جذب و توجه و نگاه کردن دیگران را به خود جلب کنند. استاد شهید مطهرى مى گوید: «با توجّه به اینکه روح بشر فوق العاده تحریک پذیر است اشتباه است که گمان کنیم تحریک پذیرى روح بشر محدود به حدّ خاصى است و از آن پس آرام مى گیرد. هیچ فردى از تصاحب زیبارویان و هیچ زنى از متوجّه کردن مردان و تصاحب قلب آنان و بالأخره هیچ دلى از هوس، سیر نمى شود. تقاضاى نامحدود خواه ناخواه انجام ناشدنى است و همیشه مقرون به نوعى احساس محرومیّت و دست یافتن به آرزوها و به نوبه خود منجر به اختلالات روحى و بیماریهاى روانى مى گردد که امروزه در دنیاى غرب بسیار به چشم مى خورد.»( مسأله حجاب، مرتضى مطهرى، قم، انتشارات صدرا، 1374، ج 42، ص 84 ـ 87) در منابع دینى نیز در گذشته هاى دور به این امر اشاره شده است. امام على(علیه السلام) فرمود: «من اطلق طرفه کثر اسفه؛ هر کس چشم خویش را آزاد گذارد، همیشه اعصابش ناراحت بوده(و به آه و حسرت دایمى گرفتار مى شود)».(میزان الحکمه، محمدى رى شهرى، همان، ج 10، ص 74 و غررالحکم، ج 2، ح 304) و در جاى دیگر فرمود: «من اطلق ناظره اتعب حاضره؛(منتخب میزان الحکمه، همان، ص 504، ح 61313) هر کسى چشم را رها کند زندگى فعلى خود را به رنج و ناراحتى گرفتار نموده است.» و حضرت امام صادق(علیه السلام) فرمود: «کم من نظرةٍ اورثت حسرةً طویلةً؛( همان، ج 1، ص 504، ح 6133) چه بسیار نگاه ها که حسرت طولانى (و همیشگى را در پى دارد.» و از طرف دیگر اگر چشم را از حرام بپوشاند از نظر روحى، راحت و آسوده خواهد بود، حضرت على(علیه السلام) فرمود: «من غضّ طرفه اراح قلبه؛( همان، ح 6141) کسى که چشمش را فرو بندد دل و روحش راحت خواهد بود.» 3ـ بیمار شدن عقل انسان در سایه پیروى از آموزه هاى نورانى اسلام، به تکامل مى رسد و عقلش رشد مى کند و در صورت سرپیچى از دستورهاى الهى و دست یازیدن به کردار خلاف شرع همچون چشم چرانى از رحمت الهى دور مى شود با خاموش شدن نور الهى در خانه دل، عقل و روح انسان دچار نوعى بیمارى مى گردد. 4- زایش گناه نقطه آغاز بسیارى از گناهان نگاه است، وقتى نگاه رفت، به دنبال آن دل مى رود، دل رفت به دنبال آن دین مى رود، بسیارند کسانى که گرفتار دام زنا و یا خودکشى و یا دیگر کشى شده اند ولى آغاز آن با یک نگاه بوده است. در منابع دینى به شدّت روى این مسئله تکیه شده که گناه، گناه مى آورد، از جمله امام صادق(علیه السلام) فرمود: «النّظرة بعد النّظرة تزرع فى القلب الشهوة و کفى بها لصاحبها فتنة؛ نگاه پى در پى در قلب، شهوت ایجاد مى کند و همین براى انحراف بیننده کافى است.» از حضرت مسیح (علیه السلام) نقل شده است که فرمود: «لاتکوننّ حدید النّظر الى ما لیس لک فانّه لن یزنى فرجک ما حفظت عینک فان قدرت ان لاتنظر الى ثوب المرأة الّتى لاتحلّ لک فافعل؛( منتخب میزان الحکمه، ص 230، ح 2740) هرگز تیز نظر به سوى چیزى که برایت (حلال) نیست نباش زیرا تا زمانى که چشمت را حفظ کنى دامنت آلوده به زنا نمى شود، و اگر بتوانى به لباس زنى که برایت حلال نیست نگاه نکنى، این کار را انجام بده.» این حدیث نشان مى دهد که حتى نگاه به لباس زن انسان را وادار مى کند که به خود او نگاه و نگاه به نامحرم کم کم انسان را به کار خلاف عفّت مى کشاند وهلّم جرّا. از جمله مطالبى که امام هشتم در جواب محمد بن سنان فرمود این است: «نگاه کردن به موى زنان شوهردار و غیر آنها حرام است چون باعث تحریک(شهوت) مردان و کشیده شدن به فساد و وارد شدن به چیزى مى شود که براى او حلال و زیبا نیست و همین طور نگاه کردن به چیزهایى که مانند مو مى باشد حرام است.» (همان، ص 505، ح 6142) على(علیه السلام) فرمود: «من اطلق طرفه کثر اسفه؛ هر کس چشم خویش را آزاد گذارد، همیشه اعصابش ناراحت بوده(و به آه و حسرت دایمى گرفتار مى شود)» این روایت تصریح مى کند که نگاه کردن به نامحرم عامل تحریک شهوت و کشیده شدن به فساد بدتر مى شود. یکى از نویسندگان، مى گوید: نگاه به نامحرم در این دنیا نیز با شعله ورشدن آتش شهوت، انسان را در فساد و تباهى غوطه ور مى سازد.»(آیین همسردارى، ابراهیم امینى، تهران انتشارات اسلامى، 43، 1374، ص 171) استاد مطهرى: «غریزه جنسى، غریزه اى نیرومند و عمیق و دریا صفت است و هرچه بیشتر اطاعت شود، سرکش تر مى گردد، هم چون آتش که هرچه به آن بیش تر خوراک بدهند شعله ورتر مى شود.» لذا بهترین راه براى دورى از شهوات حرام، چشم پوشى از نگاه حرام است. امام على(علیه السلام) فرمود: «نعم صارف الشهوات غضّ الابصار؛(میزان الحکمه، مکتبة الاعلام الاسلامى، ج 1، ص 72) چشم پوشى از نگاه (حرام) بهترین عامل بازدار از شهوت است.» جناب شیخ رجبعلی خیاط ذکر « یا خَیرَحَبیبٍ و مَحبوبٍ صَلِّ عَلی مُحمّدٍ و آلِه » را بعد از دیدن نامحرم موثر و کارساز می دانستند و بارها این ذکر را به اطرافیان توصیه می کردند تا از وسوسه شیطان در امان باشند، می گفتند: «چشمت به نامحرم می افتد، اگر خوشت نیاید که مریضی! پس اگر خوشت آمد فورا چشمت را ببند و سرت را پایین بینداز و بگو: یا خیر حبیب… ؛ یعنی خدایا من تو را می خواهم، اینها چیه، این ها دوست داشتنی نیستند ، هر چه نپاید، دلبستگی نشاید… .» بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان [ پنج شنبه 92/1/29 ] [ 2:36 عصر ] [ دختر و پسرای ایرونی ]
[ نظر ]
واکنش جالب بازیکن لیورپول به زلزله های ایران ؛ برای ایران دعا کنید در پی وقوع زلزله در بوشهر و سیستان بسیاری از چهره های بین المللی نسبت به این مسئله واکنش نشان داده و با مردم ایران همدردی کردند. یکی از این نفرات لوکاس لیوا بازیکن برزیلی تیم فوتبال لیورپول انگلیس است. وی در تویتر خود نوشت: برای ایران دعا کنید. [ پنج شنبه 92/1/29 ] [ 2:35 عصر ] [ دختر و پسرای ایرونی ]
[ نظر ]
ماجرای دزدی لپ تاپ توسط دختر ایرانی و واکنش ایرانیان +عکس نکته جالب اینجاست که برخی از کاربران دنیای مجازی نیز برای حفظ آبروی این فرد(مالک ایرانی) هم تصاویر آن را فیلتر کرده و هم با برخی خبرسازی ها به تبرئه کردن وی و همچنین قربانی اعلام کردن آن کرده اند. در این خبر که رسانه های انگلیسی به خصوص تلگراف با آب و تاب فراوان به آن پرداخته اعلام شده که یک دستگاه لپ تاپ از مالک انگلیسی آن به سرقت رفته و در روز تولد این مالک پیغامی از لپ تاپ مفقودی برای تبریک تولد به وی ارسال می گردد که وی توانسته با ردیابی لپ تاپ و کشف محل آن اقدام به گرفتن تصاویر جاسوسی و مخفی از مالک آن نماید و اعلام می نماید که این تصاویر سارق لپ تاپ وی است. انتشار این خبر و تصاویر بدون پوشش سارق! در رسانه های مجازی و همچنین شبکه های اجتماعی سبب شد که کاربران ایرانی به این ماجرا واکنش نشان دهند. برخی که این کار را تایید کرده و به انتقاد از سارق آن اعلام کرده اند که خون آریایی و شرافت ایرانی و … را زیر سوال برده و باعث آبروریزی ایرانیان شده و نام پرآوازه ایرانیان در جهان مخدش و لکه دار کرده است. از سوی دیگر برخی دیگر نیز سرقت را رد کرده و حتی برخی با جعلی دانستن خبر این ماجرا را دست مایه خارجی ها برای حمله به ایرانیان دانسته اند. برخی دیگر نیز این مسئله را ناشی از ناآگاهی و یا حتی قربانی شدن مالک ایرانی لپ تاپ اعلام کرده اند. در این میان مردم و کاربران نیز با نظرات خود مخالفت و موافقت خود را با این خبر و حاشیه هایش اعلام کرده اند که برخی از آنان در تصاویر مشخص است. نکته جالب اینجاست که برخی از کاربران دنیای مجازی نیز برای حفظ آبروی این فرد(مالک ایرانی) هم تصاویر آن را فیلتر کرده و هم با برخی خبرسازی ها به تبرئه کردن وی و همچنین قربانی اعلام کردن آن کرده اند. بعنوان مثال یکی از کاربران اعلام کرده که یک فردی که این فرد ایرانی را شناخته اعلام کرده که قربانی شده و این لپ تاپ را از فردی خریداری کرده و گذشته این لپ تاپ خبری ندارد. گفتنی است، نکته جالب اینجاست که ایرانیان نسبت به هموطنان خود حساس بوده و کوچکترین نکته ای که باعث خدشه دار شدن اعتبار ایرانیان و همچنین آبروی فردی شود با تمام توان اقدام به رفع آن می نمایند. منبع : عصرخبر [ سه شنبه 92/1/27 ] [ 5:50 عصر ] [ دختر و پسرای ایرونی ]
[ نظر ]
گفتگوی خودم و((هسمرم ))دکتر((فرزین سرکارات ))با نشریه نسل امروز:
“سلام به تمامی دوستان وهواداران خوبم درسراسر ایران؛طبق قولی که به همه شما داده بودم بخش اول گفتگوی خودم وهمسرعزیزم دکتر((فرزین سرکارات))بانشریه نسل امروز((ویژه نامه نورز))،رادر وبلاگم گذاشتم.امیدوارم از خواندن بخش اول این مصاحبه لذت ببرید”. درسالگرد ازدواجمان ماخوشبختیم *شما چطور باهم آشنا شدید و چه شد به این نتیجه رسیدید که می توانید زندگی مشترک داشته باشید؟ من رفتم مطب دکتر وگفتم آقای دکتر،بینی من خیلی خوشگل است.لطفا اصرار نکنیدکه عمل کنم!دکترهم اصرارکردکه توحتما باید بینی ات را عمل کنی!من هم گفتم حالا چون شما اصرار داری،قبول بینی ام را عمل کن!(می خندد) *پس شما سراغ ایشان رفتید،نه ایشان سراغ شما؟! نه!ایشان پیش من آمدند که بینی شان راعمل کنند!دکترپیش من آمدندوگفتند نظرت درباره بینی من چیه؟!(می خندد)اماخارج ازشوخی من ازچندتا ازهمکاران بازیگرم والبته یکی،دوتا ازدوستانم شنیده بودم که کار ایشان خیلی خوب است.من خیلی روی جراحی بینی حساسیت داشتم واصلا دلم نمی خواست قیافه ام عوض شود.سال ها بودکه دکتر می رفتم اما دلم راضی نمی شدکه عمل کنم.اما بالاخره با تعاریفی که از کار دکتر شنیده بودم،پیش ایشان رفتم و قبول کردم که بینی ام را عمل کنم.گویا قسمت این بودکه فرزین بینی من را عمل کند و ما از طریق این جراحی ، باهم آشنا شویم و ازدواج کنیم. دکترسرکارات:بعداز اینکه بینی اش را عمل کردم ودیدم خیلی خوب شده؛گفتم خودم با ایشان ازدواج کنم!(می خندد)به هرحال ایشان به واسطه همین جراحی به مطب من رفت و آمد داشتند.طی همین رفت و آمدها متوجه شدیم که اشتراکاتی داریم،به همین دلیل معاشرت هایمان را بیشتر کردیم تا بیشتر آشنا شویم.بعد از مدت کوتاهی هم به دلیل اینکه هیچکدام مان به معاشرت های طولانی و آشنایی های کشدار معتقد نبودیم،تصمیم به ازدواج گرفتیم.از طرف دیگر خانواده هایمان خیلی به لحاظ خاستگاه فرهنگی شبیه هم بودند وهمین مارابه اینکه زندگی مشترک تشکیل بدهیم،تشویق می کرد.بنابراین خیلی زود بانظر موافق مادونفر و خانواده هایمان،ازدواج کردیم. *هرجفت شما دنبال ازدواج بودید،ولی منتظر فرصت مناسب می گشتید یا به هرحال بخشی به قضا و قدر و قسمت برمی گردد؟ واقعا اصل ازدواج،قسمت است.هیچکدام از ما دونفر،لزوما وحتما دنبال این نبودیم که صرفا ازدواج کنیم.من هرگز فکر نمی کردم که با آدمی شوم و چندماه بعد نامش به عنوان همسر در شناسنامه ام باشد.همیشه فکر می کردم که برای ازدواج باید بیشتر بشناسم،بیشتر رفت و آمد و سبک و سنگین کنم،اما الان نظرم عوض شده،معتقدم ارتباطات طولانی مدت خیلی هم برای ازدواج مناسب نیست. بایدبگذاری که پیش بیایدو وقتی مورد مناسبی پیدا شد،باتوکل به خدا زندگی ات را شروع کنی. *هردوی شما زمانی که باهم آشناشدید،جایگاه اجتماعی شناخته شده ای داشتید،دکترسرکارات درزمینه کاری خودش،پزشک حاذق و معروفی بودوشیلا خداداد هم بازیگرشناخته شده،سنخیت وهماهنگی زمینه هایی هم که درآن معروف بودید،بایکدیگرخیلی سخت به نظر می رسد.چطورباهم در این زمینه به تفاهم رسیدید؟ من از زمانی که ازدواج کردم،دیگر کار نکردم.کوچک ترین تحمیل نطری از طرف فرزین به من صورت نگرفته است.همین جا هم بگویم که این به خواست قلبی خودم بوده نه اینکه همسرم من را محدود کرده باشد،اصلا اینطور نیست.اصلا من خودم دلم خواست که کار نکنم.نه جزوشرط وشروط عقدنامه مان بوده و نه حتی در این زمینه کوچک ترین تحمیل نطری از طرف فرزین به من صورت گرفته.من همیشه می گفتم که وقتی ازدواج کنم،کار نمی کنم مخصوصا در سال های اول زندگی ام چون معتقدم بهتر است بیشتر به روابط شخصی باهمسرم بپردازم و پایه های زندگی مشترکمان را محکم تر کنم.من هم ترجیحم این بود که کار نکنم تابتوانم زندگی زناشویی ام را سامان بدهم.از طرف دیگر فرزین هم بامن کنارآمد.به هرحال هنرمندان روحیه های حساس تری به نسبت بقیه آدم ها دارند و اصلا به دکترها شبیه نیستند!تا امروز هم با روحیات و اخلاق من کنار آمده.زندگی ما زندگی یک پزشک و یک هنرپیشه نیست.درخانه،ما دوتا آدمیم که می خواهیم در کنار هم با خوبی و خوشی زندگی کنیم. *فضا و زمان کاری دکتر،کمی سخت نیست؟ایشان بایدهمیشه گوش به زنگ بیمارستان باشندواحتمالابارها پیش آمده که نصف شب مجبورشوندبه بیمارستان بروندوخودشان را به یک عمل جراحی فوری برسانند. به هرحال نمی توانم بگویم سخت نیست.فرزین،6،7 صبح از خانه بیرون می رودچون هم دردانشگاه تدریس می کندوهم در مطب و بیمارستان مشغول است.وقتی به خانه می رسد،ساعت 10 شب است. کمی سخت است که شوهرت را اینقدر کم ببینی،اما شغل فرزین به گونه ای است که باید تمام این شرایط را پذیرفت.او پزشک است و باجان آدم ها سروکار دارد.اصلا من دلم نمی آید که بگویم به خانه بیا و اینقدر کارنکن.در حقیقت دیرآمدن یا نیامدن اصلا محلی از اعراب نداردوقتی پای سلامتی یک آدم در میان است.من از روز اول این شرایط را می دانستم.خانواده ام هم به من در این مورد کامل توضیح داده بودند.من این شرایط را پذیرفتم و وارد زندگی شدم. فرزین سرکارات:درمورد ازدواج باید بدانیم که هیچ وقت همه شرایط،دقیقا آن چیزهایی نیست که ما می خواهیم.لزوما همه شرایط ایده آل نیست.ولی مهم این است که بتوانی خوبی ها و نکات مثبت طرف مقابلت را آنقدر بزرگ و خوب ببینی که از کنار نکاتی که مقبولت نیست،رد شوی. به هرحال اشکالاتی به واسطه شرایط و نوع کار و نوع فضا در هررابطه ای وجود دارد،مهم این است که بتوانی همان اشکالات را با نقاط قوت بسنجی و بدانی که کفه نقاط قوت همیشه سنگین تر است. شیلا هم کار خیلی خیلی بزرگی کرد که برای استحکام در زندگی مان تصمیم گرفت سرکارنرود،آن هم درزمانی که درمسیر پیشرفت روزافزون قرارداشت.به هرحال ترجیح و تصمیم شیلا این بود که به جای کار،به خانواده اش بپردازد.باید نکات مثبتی وجود داشته باشد که گرفتن چنین تصمیمی را راحت تر کند. *مهمترین نقطه مثبتی که در یکدیگر سراغ دارید،چیست؟ فرزین خیلی ریلکس است(می خندد).طبیعتا اوبه واسطه شغلش با مشکلات خیلی خیلی بزرگی در زندگی ومردم سروکار دارد،به هیمن دلیل مشکلات کوچک تر را خیلی راحت هضم می کند و همیشه خیلی ریلکس است.همین حس،به من آرامش می دهدواین خیلی خوب است. من این آرامش را هیچ وقت نداشتم و ندارم.من نمی گویم زندگی مامشکلی ندارد،هررابطه ای به هرحال در مقاطعی دچار مشکل می شود.دوتاخواهر و برادر هم که سال ها زیر یک سقف زندگی کرده اند،جایی باهم اختلاف نظر پیدا می کنند؛ماهم ازاین اختلاف نظرها داشته ایم.مخصوصااوایل ازدواجمان به هرحال زود ازدواج کرده بودیم وطبیعتا باروحیات همدیگر به طور کامل آشنا نبودیم.خدا را شکر هرچه جلوترمی رویم اخلاق هایمان بیشتر شبیه هم می شود و راحت تر در کنار هم زندگی می کنیم. سرکارات:ولی از نظرمن ما هیچ مشکلی نداشتیم،چون من خیلی ریلکسم(می خندد).درشیلا مهمترین خصیصه،مهربانی است.مهربانی شیلا نیاز به کشف ندارد،آنقدر که زیاد و پررنگ است. *به پدر ومادرشدن فکر می کنید؟ شیلاخداداد:خودم را که فعلا نمی دانم؛اما فکرمی کنم بچه ها فرزین را خیلی دوست دارند. *فرزند پسربیشتر دوست داریدیا دختر؟ شیلاخداداد:واقعا هیچ فرقی نمی کند. واقعا از خدا می خواهم که اگربه ما فرزندی هدیه می کند،سالم باشد.سالم باشد و خوشگل. فرزین سرکارات:ماقرار گذاشته ایم فرزندمان قیافه اش به مادرش برود و اخلاقش به من.(می خندد) *خانم خداداد،طبق شناختی که ما شما داریم،می دانیم که خیلی کارتان را دوست داشتید از طرف دیگر خیلی علاقه داشتید که وارد زندگی متاهلی شوید. تاهل را بیشتر دوست داشتیدیا بازیگری را؟ من واقعا بازیگری را دوست داشتم که دنبالش رفتم.ولی زندگی با فرزین را به هرچیزی ترجیح می دهم.من هنوز همام را بازیگری را خیلی دوست دارم وگاهی دلم برای بازی کردن تنگ می شود.ولی زندگی زناشویی خیلی بیشتر دوست دارم.ترجیحم زندگی با فرزین است نه به این معنا که او گفته باید بین او و بازیگری،یکی را انتخاب کنم. نه؛همه بازیگرها می دانند وقتی که بازیگری با فردی غیربازیگر ازدواج می کند،زندگی خیلی سخت خواهدبود اگر بخواهی کارت راهم ادامه بدهی. بنابراین فرزین و در مرحله بعد،خانواده بزرگترما برای من مهمتراز کارم است. *رابطه با خانواده همسرتان چطوراست؟ شیلاخداداد:خداراشکر که رابطه خیلی خوبی داریم.هم من آنهارا خیلی دوست دارم و هم آنها من را. از طرف دیگر هردو خانواده هم رابطه خیلی خوبی باهم دارند.فرزین خانواده خیلی خوبی دارد و من واقعا در کنار آنها احساس راحتی می کنم. *پس این حرف هایی که درباره مادرشوهر و مادرزن می گویند،شایعه است؟ شیلا خداداد:درباره ما که یک افسانه است!اصلا نه خواهرشوهرم و نه مادرشوهرم و نه حرف هایی که درباره سختگیری شان زده می شود. درباره من صدق نمی کند.فرزین هم که نه برادرزن دارد و نه خواهر زن. فرزین سرکارات:من و شیلا هردو یکی یکدانه ایم!البته من دوتا خواهر دارم و تک پسرم و شیلا هم که کلا همین یکی یک دانه است. *خانم خداداد،شما در اوقات فراغت تان چه کارهایی می کنید؟ من درمیان اطرافیانم به این معروفم که تندتند کتاب می خوانم.دائم در حال خواندن رمان هستم و خیلی به ادبیات داستانی علاقه دارم. در حوزه های دیگر مطالعه می کنم.البته علاوه برکتاب خواندن،تلویزیون هم زیاد می بینم که البته کارخیلی خوبی نیست.به هرحال علاقه های شخصی وجود دارد که من در زمان بازیگری ام وقت نمی کردم به آنها رسیدگی کنم. *شماالان یک خانم خانه دارهستید،چقدربه خانه داری و مقولات آن علاقه دارید و به این فضاها عادت کرده اید؟ (می خندد)من خیلی خانم خانه داری نیستم.خیلی هم علاقه ای به کارهای خانه ندارم.اماتلاش می کنم که یکسری کارها را خودم انجام دهم.مثلا سعی می کنم خودم آشپزی کنم تا غذای سالم داشته باشم. اصلا دوست ندارم از بیرون غذا بگیرم. متاسفانه هیچ وقت کار نظافت و…. انجام نداده ام و استعدادی ندارم و انجام نمی دهم. گفتگواز:شهرام زمانی؛هدی ایزدی منبع : وبلاگ اختصاصی شیلا خداداد [ سه شنبه 92/1/27 ] [ 5:46 عصر ] [ دختر و پسرای ایرونی ]
[ نظر ]
|
||
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |