سفارش تبلیغ
صبا ویژن
قالب وبلاگ

پاتوق دختر و پسرای ایرونی
 


10توصیه طلایی لقمان !

10توصیه طلایی لقمان !

بسیاری از اخلاق های ممدوح و مذموم را کودکان در سنین پایین از مادران خود می آموزند و بیشتر در سنین بالاترست که از پدر خود الگو برداری می کنند . این نکته به نقش موثر مادران در تربیت اشاره دارد ….

مرد و زن دو عنصر اصلی خانواده اند که هر کدام جداگانه مسئولیت خاص به خود را دارند که با تولد فرزند برای هر کدام مسئولیت جدید تری بوجود می آید.

به بیان دیگر می توان گفت با به دنیا آوردن یک بچه، مسئولیت سعادت بخشی یک انسان را پذیرفته اند که البته باید دانست که عمده ی این مسئولیت بر گردن مادر است . تا آن جا که در حدیث نبوی می خوانیم که :

«اَلجَنَّهٌ تَختَ أقدام الاُمَّهاتِ»

(بهشت زیرپاى مادران است.)

که شاید اشاره به این معنا باشد که چون مادران به خصوص در سنین پایین کودک ،نقش موثری در بهشتی شدن فرزندان را دارند از این روست که به دلیل این نقش موثر ،بهشت زیر پای آنان است .

از طرفی هم بسیاری از اخلاق های ممدوح و مذموم را کودکان در سنین پایین از مادران خود می آموزند و بیشتر در سنین بالاترست که از پدر خود الگو برداری می کنند. این نکته به نقش موثر مادران در تربیت اشاره دارد .

و از سویی دیگر با توجه به آموزه های دینی فرزندان جزئی از باقیات الصالحات والدین هستند به این معنا که چون والدین نقش موثری در تربیت فرزند خود داشته اند از این رو اگر فرزندان هم در مسیر الهی قدم بردارند آنان نیز در این سهیم هستند و اگر به سمت گناه رفتند باز والدین به دلیل نقش موثر در تربیت، در آن شریک هستند و این همان قبول مسئولیتی است که در ابتدا گفته شد .

و فقط در صورتی والدین در گناه کودکان شریک نیستند که آنها زمینه ی رشد و تربیت دینی کودک را فراهم کرده باشند ولی فرزند با این حال راه گناه را انتخاب کرده باشد .

حال قرآن کریم مسیر تربیت دینی کودکان را از زبان لقمان حکیم بازگو می کند که در تعلیم فرزندش ده محور تربیتی را مد نظر قرار می دهد که عبارتست از :

1ـ حسن ارتباط با خداى رحمان: «لاتُشرِک بِاللهِ»

2ـ احترام به والدین : «وَوَصَّینَا الاِنسانَ بِوالِدَیهِ»

3ـ معاد: «إِن تَکُ مّثقاَ حَبَّهِ مِن خَردَلٍ فَتَکُن فى صَخرَهِ أو فِى السَّمواتِ أو فِى الأرضِ یأت بِهَا الله»

4ـ نماز: «أقِم الصَّلاه»

5ـ امر به معروف و نهى از منکر: «وَ أمر بِالمَعروُفِ وَ انهَ عَنِ المُنکَرِ»

6- صبر و پایدارى : «وَ اصبِر عَلَى ما أصابَک»

7ـ مردمدارى : «وَلاتُصَغَّر خَدَّکَ لِلناسِ»

8ـ تواضع و فروتنى : «وَلاتَمشِ فِى الاَرضِ مَرَحاً»

9 ـ میانه روى : «وَاقصِد فى مَشیکَ»

10 ـ آهسته و آرام سخن گفتن: «وَاغضُض مِن صَوتِکَ» (لقمان آیه ی 13)

با توجه به آیه ی مربوطه این مطلب به درستی فهمیده می شود که روند تربیتی کودک از آشنایی با خدای رحمان و ترک معصیت شروع شده و سپس مراحل بعدی مورد توجه قرار می گیرد .

که در مرحله ی اجرایی اولین آموزش ، مربوط به آموزش نماز و در ارتباط با مردم نیز اولین اموزش فروتنی و تواضع پایه ی رفتار های دینی است .
نکاتی مهم در راه تربیت
1- رعایت مساوات در ابراز محبت به فرزندان

إِذْ قالُوا لَیُوسُفُ وَ أَخُوهُ أَحَبُّ إِلى أَبِینا مِنَّا وَ نَحْنُ عُصْبَةٌ إِنَّ أَبانا لَفِی ضَلالٍ مُبِینٍ

اقْتُلُوا یُوسُفَ أَوِاطْرَحُوهُ أَرْضاً یَخْلُ لَکُمْ وَجْهُ أَبِیکُمْ وَ تَکُونُوا مِنْ بَعْدِهِ قَوْماً صالِحِینَ (یوسف/8و9)

هنگامى که (برادران) گفتند یوسف و برادرش (بنیامین) نزد پدر از ما محبوبترند در حالى که ما نیرومندتریم، مسلما پدر ما، در گمراهى آشکار است! یوسف را بکشید یا او را به سرزمین دور دستى بیفکنید تا توجه پدر فقط با شما باشد و بعد از آن (از گناه خود توبه مى‏کنید و) افراد صالحى خواهید بود.

این آیات بازگویی نمونه ای از نتایج عدم رعایت تساوی در ابراز محبت به فرزندان است. در این آیات می خوانیم که حسد برادران یوسف را تا سر حد کشتن وی پیش برد و تنها دلیلی که برای این کار داشتند این بوده که «پدر او را بیشتر از ما دوست دارد»(أَحَبُّ إِلى‏ أَبِینا مِنَّا).
2- نیاز فطری و طبیعى فرزندان به بازی و سرگرمی های سالم

قالُوا یا أَبانا ما لَکَ لا تَأْمَنَّا عَلى‏ یُوسُفَ وَ إِنَّا لَهُ لَناصِحُونَ أَرْسِلْهُ مَعَنا غَداً یَرْتَعْ وَ یَلْعَبْ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ قالَ إِنِّی لَیَحْزُنُنِی أَنْ تَذْهَبُوا بِهِ وَ أَخافُ أَنْ یَأْکُلَهُ الذِّئْبُ وَ أَنْتُمْ عَنْهُ غافِلُونَ قالُوا لَئِنْ أَکَلَهُ الذِّئْبُ وَ نَحْنُ عُصْبَةٌ إِنَّا إِذاً لَخاسِرُونَ (یوسف/11تا14)

(برادران نزد پدر آمدند و) گفتند پدر جان! چرا تو درباره یوسف به ما اطمینان نمى‏کنى در حالى که ما خیرخواه او هستیم؟ او را فردا با ما بفرست تا غذاى کافى بخورد و بازى و تفریح کند و ما حافظ او هستیم. (پدر) گفت من از دورى او غمگین مى‏شوم و از این مى ‏ترسم که گرگ او را بخورد و شما از او غافل باشید. گفتند: اگر او را گرگ بخورد با اینکه ما گروه نیرومندى هستیم، ما از زیانکاران خواهیم بود.

در این آیات، یعقوب پیامبر در برابر استدلال فرزندان نسبت به نیاز یوسف به گردش و تفریح، هیچ پاسخى نمی دهد و عملاً آن را می پذیرد. این خود دلیل بر آن است که داشتن بازی و سرگرمی سالم برای فرزند، یک نیاز فطرى و طبیعى است و نباید از آن جلوگیری کرد.
3- نشان ندادن راه های انحراف به فرزندان

گاه انسان به کودک خردسالش مى‏گوید توپ خود را به لامپ چراغ نزن. کودک که تا آن وقت نمى‏دانست مى‏شود توپ را به لامپ بزند، متوجه این مساله مى‏شود که چنین کارى امکان پذیر است و به دنبال آن، حس کنجکاوى او تحریک مى‏شود که باید ببینم اگر توپ را به لامپ بزنم چه اتفاقی می افتد و به دنبال آن شروع به آزمایش این مساله مى‏کند، آزمایشى که به شکستن لامپ منتهى خواهد شد.
4- گذشت و چشم پوشی از خطاهای فرزندان در صورت ندامت

قالُوا یا أَبانَا اسْتَغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا إِنَّا کُنَّا خاطِئِینَ قالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَکُمْ رَبِّی إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ(یوسف/98و97)

گفتند: پدر، از خدا آمرزش گناهان ما را بخواه که ما خطاکار بودیم. گفت به زودى براى شما از پروردگارم آمرزش مى ‏طلبم که او غفور و رحیم است.

فرزندان باید بیازمایند تا راه را از چاه، و صواب را از ناصواب تشخیص دهند. یک کودک یا نوجوان یا جوان برای کشف نیازها،استعدادها و تواناییهایش ناگزیر از آزمون و خطاست فلذا خطا و اشتباه او نیز امری اجتناب ناپذیر است و باید با دادن فرصتهای دوباره زمینه شکوفایی و پیشرفت آنها را فراهم ساخت.
منابع:

گروه رهپویان قرآن، برگرفته از به رنگ آسمان، سید محسن میرباقری


[ سه شنبه 92/2/3 ] [ 1:15 عصر ] [ دختر و پسرای ایرونی ] [ نظر ]

هشت طلاق بازیگران مشهور سینمای ایران + عکس

این ها هشت طلاق معروف سینمای ایران هستند:
نیما بانکی و لیلی رشیدی، سوسن تسلیمی و داریوش فرهنگ، خسرو شکیبایی و تانیا جوهری، آیدین آغداشلو و شهره آغداشلو، ابوالفضل پورعرب و آناهیتا نعمتی، بابک ریاحی پور و مهتاب کرامتی، یوسف مرادیان و سارا خویینی‌ها، فریبرز عرب نیا و آتنه فقیه نصیری و عسل بدیعی

هشت طلاق بازیگران مشهور سینمای ایران + عکسنیما بانکی/ لیلی رشیدی

خانم رشیدی سوای این که دختر احترام‌السادات برومند و داود رشیدی است و از بچگی در محافل هنری بزرگ شده، بازیگر خوبی هم هست. بیشتر ما او را با «مادرخانمی زی‌زی‌گولو» می‌شناسیم. اما بعضی‌ها شاید بولتن جشنواره فیلم کودک را به یاد بیاورند که عکس‌های کودکی او را در کنار لیلا حاتمی به چاپ رسانده بود. این دو لیلی و لیلای محبوب، از کودکی همبازی بوده‌اند؛ هرچند بعدها، لیلی یک چهره تلویزیونی شد اما لیلا یک ستاره سینما. لیلی رشیدی همسر پیشین نیما بانکی است که به اندازه رشیدی مشهور نیست اما در عکاسی استعداد داشت و رفته‌رفته در کارش به موفقیت دست پیدا کرد تا این‌که امروزه به چهره‌ای مطرح در عالم تبلیغات تبدیل شده است. نیما بانکی را اگر از «پراید تهران یازده» به یاد نداشته باشید، در آگهی‌های سامسونگ با لباس برزیل، یا با کت و شلوار در حالی که پایش را از قاب ال‌سی‌دی بیرون گذاشته، دیده‌اید. حاصل زندگی مشترک این دو، پسری است که با مادرش پیش خانواده رشیدی زندگی می‌کند.

هشت طلاق بازیگران مشهور سینمای ایران + عکس

سوسن تسلیمی/داریوش فرهنگ

سی و پنج سال پیش، داریوش فرهنگ آدم خیلی معروفی بود و سوسن تسلیمی را کسی نمی‌شناخت، اما پس از ازدواج و در سال‌های دهه شصت، ماجرا برعکس شد و تسلیمی شهرتی فراوان پیدا کرد. در این سال‌ها اگرچه داریوش فرهنگ فیلمساز بود و بعضی کارهایش خیلی مطرح شد، اما حضور ثابت تسلیمی در فیلم‌های بهرام بیضایی، این بازیگر هنرمند را به اوج رساند. این دو که از طریق گروه تئاتر پیاده با همدیگر آشنا شده بودند، پس از مدت‌ها زندگی مشترک سرانجام فرصت پیدا کردند تا در فیلم «شاید وقتی دیگر» ساخته بهرام بیضایی، نقش زن و شوهر را بازی کنند. تسلیمی، پس از این فیلم، به همراه فرزندش عازم سوئدشد و امروز یکی از چهره‌های سرشناس تئاتر سوئد است. اما داریوش فرهنگ مانده و فیلم‌سازی و بازیگری را تا امروز ادامه داده است.

هشت طلاق بازیگران مشهور سینمای ایران + عکس

خسرو شکیبایی/تانیا جوهری

شاید خیلی‌ها ندانند که شکیبایی در دهه 40 کار خودش را با دوبلوری شروع کرد و پس از ناکامی در این رشته به تئاتر رفت و سال‌ها گذشت تا دوباره با فیلم «خط قرمز» مسعود کیمیایی به سینما بازگشت. تانیا جوهری هم در همان سال‌های دهه 50 بازیگر تئاتر بود. این رابطه که منجر به ازدواج شد، چندان خبرساز نبود؛ چون هیچ یک از این دو، آدم‌های معروفی نبودند و در سال‌های بعد در حرفه‌شان سرشناس شدند. شکیبایی کماکان یکی از بازیگران محبوب و سرشناس سینمای ایران است اما تانیا جوهری در سال‌های اخیر بسیار کم‌کار شده است. جالب است که مشهورترین فیلم شکیبایی یعنی«هامون»، داستان مرد روشنفکری است که تمایلی برای جدایی از همسرش ندارد اما زن و خانواده‌اش اصرار دارند که این جدایی هر چه زودتر اتفاق بیفتد.

هشت طلاق بازیگران مشهور سینمای ایران + عکس

آیدین آغداشلو/شهره آغداشلو

آیدین آغداشلو که نقاش، طراح، گرافیست و نویسنده‌ای تواناست، سال‌ها قبل، پس از یک ازدواج ناموفق و در حالی که دختری به نام تارا داشت، با شهره آغداشلو ازدواج کرد. شهره در فیلم‌های علی حاتمی (سوته‌دلان) و عباس کیارستمی (گزارش) بازی کرده بود و با تحسین مواجه شده بود و کم‌کم داشت به بازیگری توانا تبدیل می‌شد. شهره آغداشلو که با بازی در فیلم «خانه‌ای از شن و مه» و نامزدی اسکار، امروزه یک بازیگر معتبر در عرصه جهانی است، از آیدین جدا شد و مجددا ازدواج کرد و خدا دختری به او داده که ظاهرا آن هم اسمش تارا است. شهره آغداشلو در تمام گفت وگوهایش همواره از آیدین آغداشلو به عنوان کسی یاد کرده است که دوران سعادتمندی را با هم سپری کردند؛ بر خلاف عادت بسیار زشتی که خیلی‌ها دارند و پس از جدایی، با لحنی زننده درباره همسر سابقشان صحبت می‌کنند. ظاهرا نه ازدواج و نه جدایی این دو، در مسیر پیشرفت حرفه‌ای‌شان هیچ تاثیری نگذاشته و هر دو همچنان از چهره‌های فعال در حیطه کاری خود هستند.

هشت طلاق بازیگران مشهور سینمای ایران + عکس

ابوالفضل پورعرب/ آناهیتا نعمتی

زمانی که ابوالفضل پورعرب با آناهیتا نعمتی ازدواج کرد، بازیگر بسیار معروفی بود. او محبوبیتش را که با بازی در فیلم «عروس»، ساخته‌ی بهروز افخمی، به دست آورده بود؛ تا سال‌ها حفظ‌کرد. از آن طرف، آناهیتا نعمتی تازه با فیلم خوش‌ساخت «هیوا»، ساخته‌ی رسول ملاقلی‌پور، وارد سینما شده بود و به عنوان یک چهره جوان و بااستعداد، اول راه بود. از این ماجرا حدود 8 سال می‌گذرد. ابوالفضل پورعرب از آن زمان، سیر نزولی را در کارش تجربه کرد و آناهیتا نعمتی هم در حاشیه‌ی سینمای ایران به کار خود ادامه داد. حالا این روزها پس از سال‌ها جدایی این زوج هنرمند، هم آناهیتا نعمتی دوباره به سینمای جدی بازگشته و هم ابوالفضل پورعرب در تلویزیون پرکارتر شده است.

هشت طلاق بازیگران مشهور سینمای ایران + عکس

بابک ریاحی پور/مهتاب کرامتی

بابک ریاحی پور یکی از معروف‌ترین نوازنده‌های ایرانی با ساز تخصصی گیتار باس است و در زمینه موسیقی راک فعالیت می‌کند. او در آلمان موسیقی را آموخته، آن را در ایران ادامه داده و با خواننده‌هایی مثل محمد نوری و گروه‌هایی مثل اوهام و آویژه که نوعی موسیقی تلفیقی را دنبال می‌کرد‌ه‌اند، همکاری داشته است. مهتاب کرامتی از سال 1377 با بازی در فیلم «مردی از جنس بلور» پایش به سینمای ایران باز شد. جالب این که ریاحی پور زودتر از کرامتی به سینما آمده بود. او در سال 1374 برای موسیقی فیلم «فاتح» نوازندگی کرده بود؛ کاری که بعدها ریاحی پور کمتر سراغ آن رفت. ولی مهتاب کرامتی با جدیت، حضور در سینما و تلویزیون را ادامه داد و رشد کرد و خیلی زود به ستاره سینمای ایران تبدیل شد. حالا مهتاب کرامتی تنها زندگی می‌کند و علاوه بر بازیگری و فعالیت در یونیسف، در یک موسسه طراحی و تولید لباس هم حسابی مشغول است

هشت طلاق بازیگران مشهور سینمای ایران + عکس

یوسف مرادیان / سارا خویینی‌ها

از سارا خویینی‌ها فیلم پر حرف و حدیث «نقاب» اکران شد که داستانش درباره سوء استفاده‌های متقلبانه از موضوع ازدواج بود. چندی پیش از تلویزیون هم سریالی پخش می‌شد که داستانش درباره سیاوش و رستم شاهنامه بود و نقش سیاوش را مرادیان بازی می‌کرد. خویینی‌ها در «معصومیت از دست رفته» هم بازی خوبی داشت اما نقشی که مرادیان در «سربازهای جمعه» بازی کرد، به هر دلیل، آن قدر کوتاه شد که اصلا به چشم نیامد. این دو بازیگر که زمانی با یکدیگر زیر یک سقف زندگی می‌کردند، سرانجام از هم جدا شدند و امروزه به فعالیت قبلی‌شان که همان بازیگری در سینما و تلویزیون است ادامه می‌دهند؛ از جمله خویینی‌ها که چهره‌اش را در نقش اصلی «بی‌صدا فریاد کن» حتما دیده‌اید.

هشت طلاق بازیگران مشهور سینمای ایران + عکس

فریبرز عرب نیا/آتنه فقیه نصیری/ عسل بدیعی

این 3 بازیگر، معروف‌تر از آن هستند که بخواهیم معرفی‌شان کنیم. فریبرز عرب‌نیا به ترتیب با آتنه فقیه‌نصیری و عسل بدیعی ازدواج کرد و از آن‌ها جدا شد.عرب‌نیا که اغلب، او را با بازی‌های چشمگیرش در فیلم‌های مسعود کیمیایی، مانند«سلطان» و «ضیافت»، به خاطر می‌آورند، در فیلمی با موضوع طلاق نیز ایفای نقش کرده است. او در این فیلم (هزاران زن مثل من)، از همسرش (نیکی کریمی) جدا شده و مانع احقاق حق او برای تصاحب بچه می‌شود. آتنه فقیه‌نصیری نیز که در فیلم‌ها و سریال‌های متعددی ایفای نقش کرده است، با بازی خوبش در نقش «خاله سارا» در یک سریال تلویزیونی، نگاه‌ها را به خود متوجه کرد. درخشش عسل بدیعی نیز از بازی در فیلم «بودن یا نبودن»، ساخته‌ی کیانوش عیاری، شروع شد.

 

منبع : کافه سینما


[ دوشنبه 92/2/2 ] [ 12:46 عصر ] [ دختر و پسرای ایرونی ] [ نظر ]


آنچه در مورد پوست کیوی نمی دانید

آنچه در مورد پوست کیوی نمی دانید

ویتامین E یکی از ویتامین های محلول در چربی است. دلیل اهمیت این ویتامین خاصیت آنتی اکسیدانی آن می باشد که عبارتست از کاهش عوامل شیمیایی مخربی که در اثر استرس های فیزیولوژیکی و محیطی در بدن به وجود می آیند. روغن های گیاهی، مغزها و جوانه گندم از منابع غذایی ویتامین E به شمار می روند.

تحقیقات اخیر محققان فرانسوی نشان می دهد که دو میوه آووکادو و کیوی نیز سرشار از ویتامین E هستند. آووکادو  میوه ای روغنی است که به دلیل دارا بودن بسیاری از مواد مغذی به ویژه اسیدهای چرب مفید می تواند به عنوان یکی از اجزای سالاد سبزیجات ،به رژیم غذایی افزوده شود.

کیوی به دلیل دارا بودن مقادیر بالایی از مواد مغذی از جمله ویتامین C و فلاونوئیدهای مختلف اهمیت بسیار زیادی در تامین سلامت و پیشگیری از بیماری های مختلف دارد. بر اساس مطالعات اخیر از این پس کیوی به عنوان یکی از منابع ویتامین E نیز به شمار رفته و در پیشگیری از انواع سرطان ها نقش دارد.

نکته مهم این است که بخش عمده ویتامین E، در پوست کیوی موجود است، بنابراین توصیه می شود که این میوه را به خوبی شسته و با پوست مصرف نمایید.

سیمرغ

[ دوشنبه 92/2/2 ] [ 12:42 عصر ] [ دختر و پسرای ایرونی ] [ نظر ]

مدل مانتو جدید 92

در اینجا مدل مانتوهای جدید و شیک مخصوص سال 92 را مشاهده می کنید.

مدل مانتو جدید 92

مدل مانتو جدید 92

مدل مانتو جدید 92

مدل مانتو جدید 92

مدل مانتو جدید 92

مدل مانتو جدید 92

مدل مانتو جدید 92

مدل مانتو جدید 92


[ دوشنبه 92/2/2 ] [ 12:41 عصر ] [ دختر و پسرای ایرونی ] [ نظر ]
این خواننده ایرانی نفر اول مسابقات بریتانیا (+تصاویر)
یزدان غفوری، هنرمند 15 ساله ایرانی است که امروز، روبه‌روی نسل ما قرار گرفته تا پاسخگوی سوالات‌مان باشد. نام او، زمانی که 12 سالش بود بر سر زبان‌ها افتاد. هنگامی که برنده جایزه استعداد برتر بریتانیا با عنوان «آف بای هارت» شد. اگر اهل تماشای مسابقاتی نظیر «گات تلنت» و «آیدل» که در بسیاری از کشورهای دنیا برگزار می‌شود، باشید، متوجه نوع این مسابقات خواهید شد. به هر حال «آف بای هارت» یک مسابقه سراسری دکلمه و خوانندگی است که هر ساله در انگلستان برگزار می‌شود و یزدان غفوری، توانسته برای نخستین‌بار به عنوان یک ملیت خارجی، نفر اول آن سری از مسابقات در کل انگلستان شود.
اما او به همین بسنده نکرد و یک سال بعد توانست در مسابقات استعدادیابی حرکات موزون! انگلیس نیز به مقامی قابل توجه دست پیدا کند. او از طریق همین‌ها نیز توانست بورسیه مدرسه‌یی خصوصی که بیشتر دانش‌آموزانش از افراد سطوح بالای جامعه و دولتی‌ها تشکیل می‌شود را دریافت کند.

این خواننده ایرانی نفر اول مسابقات بریتانیا (+تصاویر)

یزدان را بیش از آنکه در ایران بشناسند در بریتانیا می‌شناسند. هرچند که او یک ایرانی است که در خانواده‌یی با سنن این کشور نیز رشد و نمو کرده و تا چهار سالگی هم در همین سرزمین بوده، اما فعالیت‌های هنری او در بطن جامعه انگلیس و تسلط عجیبش به زبان، لهجه و فرهنگ بریتانیای کبیر، او را به فردی شناخته شده در همان جامعه تبدیل کرده است. با همه این وجود، او ایرانی‌ها را بیشتر دوست دارد. برای همین است که حتی عدم تسلط کاملش به گویش فارسی نیز باعث نشده که چند موسیقی فارسی نخواند تا به تعهدات ایرانی بودنش عمل کرده باشد. به خاطر همین هم چندین سایت و وبلاگ فارسی از سوی طرفدارانش در کشور، برای او ایجاد شده.
گفت‌وگوی امروز ما با یزدان در حالی شکل گرفت که پدر او، مسعود غفوری نیز در کنارش بود و هر از چندگاهی می‌شد شیطنت‌های برادر کوچک ترش، ایزد را هم از دریچه وب کم دید. مجموعه صحبت‌های ما خیلی شکل تخصصی نگرفت و بیشتر به سمت و سوی گپی دوستانه حرکت کردیم. به نظرم این گونه هم برای او جذاب‌تر بود و هم برای شما. چرا که مصاحبه‌هایی از او درباره چیزهای دیگر را می‌توان در نشریات انگلیسی خواند. نکته جذاب این گفت‌وگو که امکان انتشار کاملا مشابهش به صورت چاپی نیست، استفاده نابهنگام یزدان از کلمات انگلیسی در بین صحبت‌هایش و هنگ کردن‌های گاه و بی‌گاهش هنگام شنیدن سوالات بود. پدر یزدان نیز تلاش می‌کرد علاوه بر اینکه کمک کند فرزندش سوالات مرا بفهمد، به او کلمات جدید نیز بیاموزد و اصرار داشت آن کلمات را خود یزدان بر زبان بیاورد.

این خواننده ایرانی نفر اول مسابقات بریتانیا (+تصاویر)

این خواننده ایرانی نفر اول مسابقات بریتانیا (+تصاویر)

قبل از اینکه خودت را معرفی کنی، بگو کلاس چندمی؟!
نهم
یعنی می‌شود سوم راهنمایی ایران آره. ولی درس خواندن در ایران خیلی سخت‌تر از انگلیس است. بابا مسعود می‌گوید اگر یک روز در ایران درس بخوانی قدر مدرسه رفتنت در اینجا را خوب می‌دانی. اصلا می‌گوید درس خواندن در ایران خیلی وحشتناک‌تر از انگلیس است.
یزدان غفوری کی هست؟! چی هست و اصلا چرا باید با او مصاحبه شود؟!
قبل از اینکه خودم را معرفی کنم بگویم که باید بعضی از واژه‌ها را انگلیسی بگویم. چون فارسی‌اش را نمی‌دانم. یزدان غفوری یک خواننده، بازیگر تئاتر و یک حرکات موزون‌کننده(!) است. پسری که موسیقی می‌نویسد و با پیانو می‌نوازد. همه اینها باعث شده بتوانم یک بورسیه تحصیلی در یک مدرسه بسیار معتبر بگیرم تا اگر شد، در کنار این همه کار، درس هم بخوانم. من ابتدا از خوانندگی شروع کردم. اما وقتی که صدایم دورگه شد، کمی به عقب برگشتم. اصلا برگشتم سر خط، حالا هم منتظرم که صدایم جا بیفتد تا دوباره شروع کنم به هنر اصلی‌ام. اما در این مدت هم بیکار نبوده‌ام و کارهایی کرده‌ام که هر کدام در نوع خود، بزرگ بوده‌اند.
از مسابقات استعدادیابی که تاکنون در آنها شرکت کرده‌یی بگو.
چند سال پیش که مدرسه می‌رفتم، معلمم گفت که یک مسابقه استعدادیابی است به نام «آف بای‌ هارت» که شما باید در آن شعر حفظ کنید و در آنجا دکلمه کنید. من هم خیلی عادی و بیشتر برای تنوع، قرار گذاشتم که در این مسابقه شرکت کنم. همین طور که مسابقات برگزار می‌شد، جلو می‌رفتم تا به مسابقات نهایی مدرسه رسیدم. آنجا را که بردم، گفتند باید در سطح استان‌ها شرکت کنی. چند روز بعد از آنکه اجرایم در آنجا تمام شد، مدیر مدرسه داشت برای بچه‌ها حرف می‌زد؛ گفت چیزی هست که او نمی‌داند ولی من می‌دانم و حالا می‌خواهم به همه شما بگویم. یزدان به مسابقه فینال آف بای هارت راه پیدا کرده. آن موقع 12 سالم بود و همین طور گریه می‌کردم. باورش سخت بود که همین طوری به فینال کشوری چنین مسابقه بزرگی رسیده‌ام. آنجا پر بود از انگلیسی‌های مغروری که می‌خواستند به زبان مادری‌شان دکلمه کنند و البته من تنها غیرانگلیسی‌ای بودم که تازه زبان یاد گرفته بودم و باید با این جمع رقابت می‌کردم. اما در نهایت این من بودم که اسمم به عنوان برنده کل مسابقات در سطح کشور خوانده شد و نکته‌یی که تعجب برانگیز بود این بود که در آن زمان، زبان اول من، فارسی بود ولی توانسته بودم در رقابتی تقریبا غیرمساوی، تمام انگلیسی‌ها را پشت سر بگذارم.
سه سال پیش هم رفتم مسابقات «بریتین گات تلنت». سایمون (داور مسابقه) از من تعریف کرد و گفت: بهتر است زمانی شرکت کنم که صدایم بالغ شده باشد. الان دو سه ماهی است که صدایم دورگه شده و احتمالا تا چند وقت دیگر به آن حالتی که سایمون گفت خواهم رسید و دوباره در آن مسابقات شرکت خواهم کرد.
بعد از «آف بای هارت» چه کار کردی؟
آن موقع من دیدم که مسلما بهترین دکلمه‌‌خوان بریتانیا هستم. اما عشق من، خوانندگی بود. برای همین هم در یک مسابقه کوچک خوانندگی شرکت کردم. آنجا با یک خانمی آشنا شدم که لطف زیادی به من کرد و شد مدیر برنامه‌هایم. از آن موقع بود که کم‌کم کارهای خوانندگی زیادی کردم که بیشترشان در سایت‌های اشتراک ویدئو در دسترس است.
نظرت درباره حرکت در خواندن چیست؟! به عبارتی تو الان داری به طور حرفه‌یی حرکات موزون هم کار می‌کنی. این را می‌خواهی در کنار کار خوانندگی انجام بدهی یا نگاهی جدی‌تر به آن داری؟
یک نظریه‌یی هست که می‌گوید شما وقتی خواننده خوبی می‌شوی که بتوانی صدا، اکت و هنر حرکات موزون را همزمان داشته باشی. به خاطر همین هم من به کلاس‌های حرکات موزون رفتم و آنجا توانستم بالاترین سطح نمرات در کل مجموعه را کسب کنم. من برای اینکه در آینده هیچ کارم به مشکل برنخورد آنقدر ورزش می‌کنم که گاهی اوقات بابام هم شاکی می‌شود.
مسعود غفوری| یزدان به نظر گاهی وقت‌ها دیگر بیش از حد ورزش می‌کند. شکم او شش تیکه شده و تمام المان‌های یک بدنساز حرفه‌یی را دارد. یک بار که او دل درد گرفته بود و برده بودیمش دکتر؛ پزشک دستش را گذاشت روی شکمش. کمی فشار داد. گفت: شکمت را شل کن پسرم! یزدان مثلا شکمش را شل کرد. پزشک شاکی شد و گفت چرا مرا مسخره می‌کنی. بعد که پیراهن یزدان را زد بالا و دید کل شکمش عضله است حرفش را پس گرفت. به هر حال اینها جوانان نسل جدید هستند و خیلی به این چیزها اهمیت می‌دهند.
یزدان، آیا اینکه اینقدر به تناسب اندامت اهمیت می‌دهی فقط به خاطر هنرت است؟!
حالا…
الان چقدر معروفی؟
من که نمی‌توانم بگویم. یکی دیگر از بیرون باید بگوید.
مسعود غفوری: من فکر می‌کنم یزدان 20 درصد کار را جلو رفته و با برنامه‌ریزی که برای خودش کرده آینده خوبی هم پیش رو دارد. اما مثل همه جای دنیا، او نیاز به رابطه هم دارد. من سه هفته پیش که در جلسه‌یی در مدرسه یزدان بودم، سرپرست معلمان (همان ناظم خودمان) به من گفت که سال‌هاست در زمینه تربیت بچه‌ها کار می‌کند و به جرات می‌گوید که تعداد کسانی که در سراسر انگلیس به مستعدی یزدان باشند، به تعداد انگشتان دو دست هم نخواهند رسید. او به این موضوع افتخار می‌کرد که یزدان را بورسیه کرده و این گونه است که مدرسه‌یی که هزینه تحصیل در آن ماهیانه سه هزار پوند است، برای یزدان کاملا رایگان است و این یکی از شانس‌های من در زندگی است.
آقا مسعود، حالا که وارد بحث شدید. بیشتر وارد شوید! از خودتان و سفرتان بگویید:
من در آلمان تحصیل کرده‌ام. رشته مهندسی نساجی. سال 1994 به اصرار پدرم به ایران بازگشتم. دلیلش هم این بود که هزینه تحصیل من را شرکتی که پدرم در آن کار می‌کرد داده بود و من باید بازمی‌گشتم. سال 1995 ازدواج کردم و تقریبا سال 2000 بود که از ایران خارج شدیم. آن موقع یزدان حدودا 4 ساله بود.
یزدان، به ایران برمی‌گردی؟
من ایران را خیلی دوست دارم و مسلما دوست هم دارم که برگردم. اما آنجا زندگی نخواهم کرد. چون من اینجا بزرگ شده‌ام و با بعضی چیزها در ایران نمی‌توانم کنار بیایم. اما دوست دارم بیایم و با فرهنگ خودم بیشتر و از نزدیک آشنا شوم. من در کل خیلی با شرایط کنونی ایران در ارتباط نیستم. در واقع نمی‌توانم تصمیم بگیرم که فلان چیز در ایران خوب است یا بد. چون هیچ‌وقت درباره این مسائل تحقیق نکرده‌ام.
چقدر برای محبوبیت و معروفیت تلاش کردی؟
پدر و مادر من همیشه اصرار دارند که من بیشتر کار و تمرین کنم. ولی آنها از کارهایی که من می‌کنم و نمی‌بینند، اطلاعی ندارند.
بالاخره دوست داری محبوب باشی یا معروف؟
من فقط می‌خواهم برای آدم‌ها بخوانم و در احساسات‌شان شریک باشم. بتوانم کاری کنم که آدم‌ها با من بخندند. گریه کنند یا دلتنگ شوند. دوست دارم وقتی یک نفر صدای من را می‌شنود، موهای دست‌هایش سیخ شود. در کل این چیزها برای من خیلی مهم‌تر از معروفیت است.
الگویت کیست؟ هم در زندگی و هم در کار هنری؟
الگویم در زندگی، بدون شک این مرد کنارم است. البته همه آدم‌ها پدرشان را دوست دارند. اما فرق او این است که می‌توان با او مثل یک مرد صحبت کرد و شریک رازهایم باشد. همیشه راهنمایی‌ام کرده و همیشه هم جواب داده. در موسیقی و هنر هم الگویی هست که البته کارها، انتخاب‌ها و اخلاق‌هایش را قبول ندارم. اما کار هنری‌اش را می‌پذیرم. و آن کسی نیست جز جاستین بیبر. پسری که از 14 سالگی همیشه روی صورتش دوربین بوده، اما همیشه زندگی خودش را کرده. مسلما چنین انسانی دست از پا خطا کند، دنیای هنری‌اش به یکباره نابود می‌شود. ضمنا او کسی بوده که از درآمد هنری‌اش، کمک‌های زیادی به خیریه‌ها کرده و این رفتارش ستایش شده است. من نمی‌خواهم وقتی بزرگ شدم مثل او شوم ولی نمی‌خواهم انتخاب‌های اشتباه او را تکرار کنم.
چقدر دوست داری بازیگر باشی؟
فیلم بازی کردن علاقه دوم من است. دوست دارم روی استیج باشم ولی وقتی دوربین روی صورت آدم است کار خیلی سخت‌تر است. چون باید تمام احساسات غیرواقعی را واقعی جلوه دهی.
فکر می‌کنی یزدان غفوری 20 سال دیگر کجا ایستاده و چه کار می‌کند؟
فکر نمی‌کنم بدانم یا حتی برایم مهم باشد که بیست سال دیگر چه بشوم. بیشتر می‌خواهم الانی که دارم زندگی می‌کنم، تمام تلاشم را بکنم تا به هدفم برسم. 20 سال بعد، اگر یزدان غفوری بود، هر چه که بود، برایش خیلی مهم نیست. آنچه مهم است این است که او خوشحال است و راضی. به خاطر کوشش‌هایی که کرده. حالا یا جواب گرفته یا نگرفته.
فکر می‌کنی چقدر می‌توانی به برادرت کمک کنی که او هم مثل تو پیشرفت کند؟
بزرگ‌ترین کاری که من می‌خواهم برای ایزد، برادر 7 ساله‌ام بکنم این است که پول جمع کنم تا او هم بتواند به همان مدرسه‌یی که من می‌روم، برود. من عاشق برادرم هستم.
به عنوان حسن ختام گفت‌وگو، نظر شخصی‌ات را درباره زندگی و احیانا پوچی بگو.
خاصیت زندگی باید معنا و مفهوم داشته باشد. باید کنجکاوی و دنبال چیزی بودن در آن وجود داشته باشد. ما خیلی از کارهایی را که به صورت روزمره انجام می‌دهیم به صورت ناخودآگاه است. مثل نفس کشیدن یا ضربان قلب. اما ما کمتر معنای وجود آنها را می‌فهمیم و این نشان‌دهنده این است که زندگی پر از معناست و هیچ‌وجه مشترکی با پوچی ندارد.
منبع: اعتماد

[ دوشنبه 92/2/2 ] [ 12:40 عصر ] [ دختر و پسرای ایرونی ] [ نظر ]

عکس های جدید شاهرخ استخری در برنامه خوشا شیراز

عکس های جدید شاهرخ استخری در برنامه خوشا شیراز

عکس های جدید شاهرخ استخری در برنامه خوشا شیراز

عکس های جدید شاهرخ استخری در برنامه خوشا شیراز

عکس های جدید شاهرخ استخری در برنامه خوشا شیراز

عکس های جدید شاهرخ استخری در برنامه خوشا شیراز


[ دوشنبه 92/2/2 ] [ 12:36 عصر ] [ دختر و پسرای ایرونی ] [ نظر ]


 

جوک های فانتزی باحال سری 5

جوک های فانتزی باحال سری 5

 یکی از فانتزیام اینه که یه شب بارونی ببینم دارن یه دختره رو اذیت میکنن منم برسم بهشونو دخل تک تکشونو بیارم !
بعد دختره رو از رو زمین بلند کنم و کتمو دربیارم بدم تنش کنه …
بعد سرشو بیاره بالا تو چشام نگاه کنه و بگه میشه اسمتو بدونم ؟ بعد من از توی کتم یه سیگار دربیارم روشن کنم ،
بعد یه پوک عمیق بگیرمو یه لبخند ملیح بزنمو دودشو بزنم تو صورتش ، بعد دود که رفت کنار من غیب شده باشم و اونم یهو بیفته رو زمینو سرشو بیاره رو به آسمونو از ته دل داد بزنه خدااااااااااااا

یکی از فانتزیام اینه که یه پیرمرد پولدار تصادف کنه و من برسونمش بیمارستان و نجاتش بدم ، اونم با بچه هاش مشکل داشته باشه و تمام زندگیشو به نام من بزنه و بمیره ؛ وقتی بچه هاش منو پیدا میکنن که پولارو بگیرن ، همه پولارو بندازم جلوشون بگم بردارید نامردها ، اونی که با ارزش بود پدرتون بود …

‏یکی ازفانتزی های دانشگاهیم اینه که با بچه ها یه برنامه بزاریم نمره ها که اومد بریم تو افق محو بشیم !

‏یکی دیگه از فانتزیام اینه که متاهل بشم حسرت دوره ی مجردیمو بخورم و بسوزمو بسازم …

یکی از فانتزیام اینه که برم توی عروسی غریبه و موقعی که عروس میخواد بعله رو بگه یهو از وسط جمعیت داد برنم: نهههههههه باهاش ازدواج نکن ، من هنوز دوستت دارمممم … بعد فامیلای دوماد جنازمو ببرن سمت افق !

‏یکی از فانتزیام اینه که با لحن جدی و خسته به یه دکتر بگم : لطفا حاشیه نرو دکتر !
‏بعد بلند شم و از پنجره مطبش به افق خیره بشم و بگم : فقط بگو چند روز دیگه زنده می مونم ؟

‏آخرین ورژن فانتزیام اینه که افقو پیدا کنم و همینجوری الکی توش محو شم …

یکی از فانتزیام اینه که یکی بخواد به یکی دیگه شلیک کنه بعد من داد بزنم نننننههههههههه و خودمو بندازم جلوی گلوله ، بعد خون بپاشه از قلبم بیرون و مردم دورم جمع بشن با گریه بهم افتخار کنن ؛ از اون طرف کارگردان داد بزنه کات اقا کات بازم خراب کردین اهههههه …

‏یکی از فانتزیام اینه که بچه هام یه دو قلوی پسر و دختر بشن ! بعد اسم دوتاشونو بذارم “رها” … بعد وقتی که دعواشون میشه بزنن تو سر و کله ی هم ، منم داد بزنم بگم : رها ، رهارو رها کن !

‏یکی از فانتزیام اینه که چنتا آدم گردن کلفت اجیر کنم نزدیک افق تا هرکی خواست اون اطراف محو بشه بزنن دهنشو … !
‏انگار محو شدن تو افق بچه بازیه ؛ زرت و زورت میرن افق محو میشن !!!

‏یکی دیگه از فانتزیام اینه :
‏سوار یه پیکان تاکسی بشم ، یه تراول 50 تومنی تا نخورده رو بدم به راننده …
‏راننده بگه آقا یه نفرید ؟؟؟
منم یه کم مکث کنم و با یه لبخند معنی دار بگم : خعلی وقته …
‏بعدش پیاده بشم و تو افق حرکت کنم !
‏راننده هم از پشت صدام بزنه آقا … آقا … آقا ، بقیه پولتون !!!
‏منم کُتمو بندازم رو دوشمو بی توجه به راننده تو تاریکیا محو بشم

یکی از فانتزیام اینه یه روز یه دختر داشته باشم …
به دخترم پول تو جیبی نمیدم، تا یواش از پشت سرم بیاد
دستاشو حلقه کنه دور گردنم، موهاشم بخوره تو صورتم
در ِ گوشم پچ پچ کنه
بگه بابایی بهم پول میدی ؟
داریم با بچه ها میریم بیرون …
موهاشو بزنم کنار .
ماچش کنم ،
بگم برو از جیبم وردار بابایی
به خاطر دخترم هم که شده ، یه روزی بابا میشم و بعدشم تو افق محو!


[ دوشنبه 92/2/2 ] [ 12:35 عصر ] [ دختر و پسرای ایرونی ] [ نظر ]


عاملی برای پاک شدن از گناهان

عاملی برای پاک شدن از گناهان

در روایات، آثار فراوانی اعم از دنیوی و اخروی، فردی و اجتماعی و نفسانی و رفتاری برای حیا بیان شده است که برخی از آنها به شرح زیر است.

1 . محبت خداوند: پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود: «خداوند، انسان با شرم و حیا و پاکدامن را دوست دارد و از بی شرمی گدای سِمِج نفرت دارد.»1

2 . عفت و پاکدامنی: امام علی ـ علیه السّلام ـ می فرماید: «ثمره حیا، عفت و پاکدامنی است.»2

3 . پاک شدن گناهان: امام سجاد ـ علیه السّلام ـ در این باره فرمود:

چهار چیز است که هر کس داشته باشد اسلامش کامل و گناهش پاک گردد و پروردگار خود را ملاقات می کند، در حالی که خداوند ـ عزّوجلّ ـ‌ از او خشنود است: هر کس به آنچه به نفع مردم بر خویشتن قرار داده برای خدا انجام دهد و زبانش با مردم راست باشد و از هر چه نزد خدا و نزد مردم زشت است، شرم کند و با خانواده خود خوشرفتار باشد.3
چهار چیز است که هر کس داشته باشد اسلامش کامل و گناهش پاک گردد و پروردگار خود را ملاقات می کند، در حالی که خداوند ـ عزّوجلّ ـ‌ از او خشنود است: هر کس به آنچه به نفع مردم بر خویشتن قرار داده برای خدا انجام دهد و زبانش با مردم راست باشد و از هر چه نزد خدا و نزد مردم زشت است، شرم کند و با خانواده خود خوشرفتار باشد

4 . رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ در شرح پاره ای از آثار شرم و حیا فرمود:

اما آنچه از حیا نشأت می گیرد: نرمش، مهربانی، در نظر داشتن خدا در آشکار و نهان، سلامت، دوری کردن از بدی، خوشرویی، گذشت و بخشندگی، پیروزی و خوشنامی در میان مردم است. اینها فوایدی است که خردمند از حیا می برد.4

در متون اخلاقی اسلام پیامدهای بسیاری برای «وقاحت» و بی شرمی بیان شده است که به دلیل اختصار تنها به بیان یک روایت در این باب اکتفا می شود:

امام صادق ـ علیه السّلام ـ به شاگرد خود «مفضّل» می فرماید:

ای مفضّل، اگر حیا نبود انسان هیچ گاه میهمان نمی‌پذیرفت، به وعده وفا نمی‌کرد، نیازها(ی مردم) را برآورده نمی‌ساخت، از نیکی‌ها برحذر بود و بدی‌ها را مرتکب می‌شد. بسیاری از امور لازم و واجب نیز برای حیا انجام می‌شود. بسیاری از مردم، اگر حیا نمی‌کردند و شرمگین نمی‌شدند، حقوق والدین را رعایت نمی‌نمودند، هیچ صله رحمی نمی‌کردند، هیچ امانتی را به درستی بازپس نمی‌دادند و از فحشا برحذر نبودند. (5)

صراط


[ یکشنبه 92/2/1 ] [ 6:39 عصر ] [ دختر و پسرای ایرونی ] [ نظر ]
<   <<   6   7   8   9   10      
.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
آخرین مطالب
لینک دوستان
امکانات وب


بازدید امروز: 31
بازدید دیروز: 418
کل بازدیدها: 2175092