سفارش تبلیغ
صبا ویژن
قالب وبلاگ

پاتوق دختر و پسرای ایرونی
 

احکام تقلید

احکام تقلید


1- احکام تقلید :
تقلید به معنای پیروی از فقیه و مجتهد جامع الشرایط است. بر هر مسلمانی واجب است زمانی که به سن تکلیف رسید برای خود مرجع تقلیدی انتخاب و از احکام دین طبق دستور او پیروی کند، سن بلوغ برای پسران 15 سال قمری و برای دختران 9 سال قمری است.

شرایط مرجع تقلید :
1- عادل باشد 2- بالغ باشد 3- زنده باشد 4- مرد باشد 5- شیعه 12 امامی باشد 6- بنا بر احتیاط واجب اعلم بوده و حریص به مال دنیا نباشد.

2- شرایط صحت وضو :

شرایط آب و ظرف وضو :
1- آب وضو پاک باشد 2- آب وضو مباح باشد (غصبی نباشد) 3- آب وضو مطلق باشد 4- ظرف آب وضو طلا و نقره نباشد

 شرایط اعضای وضو :
1- پاک باشد 2- مانعی از رسیدن آب در آن نباشد

 شرایط کیفیت وضو :
1- رعایت ترتیب 2- رعایت موالات 3- شخصا انجام دهد

شرایط وضو گیرنده :
1- استعمال آب برای او مانعی نداشته باشد 2- با قصد قربت وضو بگیرد

3- طریقه وضو گرفتن :
1- ابتدا نیت
2- کارهای وضو :
- شستن صورت : از جایی که موی سر روییده تا آخر چانه و از پهنا فاصله بین شست بر انگشت میانه که بر صورت قرار گیرد.
-شستن  دست راست : از آرنج تا نوک انگشتان

-شستن دست چپ : از آرنج تا نوک انگشتان

2-  مسح سر : قسمت جلوی آن که بالای پیشانی است.

ب ) مسح پای راست : از نوک انگشت تا بر آمدگی روی پا

ج ) مسح پای چپ : از نوک انگشت تا بر آمدگی روی پا

4-توضیح اعمال وضو :
1- باید صورت و دستها را از بالا به پایین شست و اگر از پایین به بالا بشوید وضو باطل است

2- جای مسح سر یک قسمت از چهار قسمت سر که بالای پیشانی است

  مبطلات وضو :
1- خارج شدن ادرار و مدفوع یا باد از انسان 2- خواب چنان که گوش نشنود و دو چشم نبیند 3- چیزی که عقل را از بین می برد مانند دیوانگی و مستی 4- استحاضه زنان 5- آنچه سبب غسل می شود مانند جنابت و مس میت.

چگونگی تیمم و چیزهایی که تیمم بر آن صحیح است :
1- ابتدا نیت (بدل از وضو و یا بدل از غسل)
2- زدن کف دو دست با هم بر چیزی که تییم بر آن صحیح است

3- کشیدن دو دست بر تمام پیشانی و دو طرف آن ، از جایی که موی سر روئیده است تا روی ابروها و بالای بینی

4- کشیدن کف دست چپ بر تمام پشت دست راست 5- کشیدن کف دست راست بر دست چپ

5-  چیزهایی که تیمم بر آن صحیح است عبارتند از :

خاک – ریگ – گل پخته مانند : آجر ، کوزه – اقسام سنگ ها مانند : سنگ سیاه – سنگ مرمر – سنگ گچ (قبل از پخته شدن).

6- غسل های واجب :
غسل های واجب 7 تا است که 4 تا بین زن و مرد مشترک است و 3 تا مخصوص بانوان است .

1- غسل مشترک  الف ) غسل جنابت، ب) غسل مس میت ، ج) غسل میت ، د) غسل نذر و قسم

2- غسل مخصوص بانوان : الف) حیض ب) نفاس ج) استحاضه

7- چگونگی انجام غسل :
1- غسل ترتیبی 2- غسل ارتماسی

1-غسل ترتیبی : ابتدا سر و گردن 2- شستن نیمه راست بدن 3- شستن نیمه چپ بدن

2- غسل ارتماسی : به زیر آَب رفته طوری که تمام بدن در زیر آب قرار گیرد، سپس نیت کرده و خود را در آب تکانی میدهیم

 8- تعداد رکعات نماز :
17 رکعت نماز یومیه داریم : نماز صبح 2 رکعت ، نماز ظهر 4 رکعت، نماز عصر 4 رکعت، نماز مغرب 3 رکعت، نماز عشاء 4 رکعت

وقت نماز صبح : از اذان صبح تا طلوع آفتاب و وقت نماز ظهر و عصر : از اذان ظهر تا غروب آفتاب و وقت نماز مغرب و اعشاء : از اذان مغرب تا نیمه شب شرعی

 9- چگونگی نماز مسافر :
انسان زمانی که مسافرت می رود اگر از وطن خود 8 فرسخ که حدود 45 کیلومتر است دور شود و یا حداقل چهار فرسخ می رود و چهار فرسخ بر می گردد نمازش شکسته است یعنی نماز چهار رکعتی را دو رکعت به جای آورد.

10- اذان و اقامه : اذان و اقامه را قبل از نماز می گویند.
فرق بین اذان و اقامه : 1- در اذان 6 مرتبه الله اکبر می گوییم ولی در اقامه 4 مرتبه 2- در اقامه قد قامت الصلوتی داریم ولی در اذان نداریم 3- در اذان لا اله الا الله را 2 مرتبه ولی در اقامه یک مرتبه می گوئیم.

11- واجبات و ارکان نماز :
واجبات نماز 11 تا است که خود واجبات به دو قسمت رکن و غیر رکن تقسیم می شود .

فرق بین رکن و غیر رکن : اگر ارکان حتی یکی از آنها بجا آورده نشود و یا اضافه شود هر چند بر اثر فراموشی باشد و عمدی در کار نباشد باز هم نماز باطل است.

ولی غیر رکن ها اگر عمدا کم و زیاد یا بجا آورده نشود نماز باطل است و اگر سهوا کم و زیاد شود و یا بجا آورده نشود نماز باطل نمی شود.

رکن ها : 1- نیت 2- قیام 3- تکبیرة الاحرام 4- رکوع 5- سجود (قنترس)

غیر رکن : 1- قرائت 2- ذکر 3- تشهد 4- سلام 5- ترتیب 6- موالات

 12- ذکر رکوع :
سه مرتبه ((سبحان الله)) یا یک مرتبه ((سبحان ربی العظیم و بحمده))

13- ذکر سجده :
سه مرتبه ((سبحان الله)) یا یک مرتبه ((سبحان ربی الاعلی و بحمده))

 14- مسائل ضروری در نماز جماعت :
خواندن نماز جماعت در تمام نمازهای واجب به خصوص نمازهای یومیه مستحب است .

در نماز جماعت : در هر رکعت تنها در بین قرائت و در رکوع و در قنوت می توان به امام اقتدا کرد، پس اگر به رکوع امام جماعت نرسد، باید در رکعت بعد اقتدا کرد و اگر تنها به رکوع امام جماعت هم برسد ، یک رکعت به حساب می آید.

 15- شک هایی که نباید به آن اعتنا کرد و شک هایی که نماز را باطل می کند:
اگر در انجام جزئی از نماز شک کنید، یعنی نمیداند آن جز را بجا آورده است یا نه اگر جر بعدی را شروع نکرده است یعنی هنوز از محل آن نگذشته است باید آنرا بجا آورد. ولی اگر بعد از داخل شدن در جزء بعدی شک پیش آمده است یعنی از محل آن گذشته است به چنین شکی اعتناء نمی شود و نماز را ادامه می دهد و صحیح است. 2- شک در نماز مستحبی 3- در نماز جماعت 4- شک پس از سلام نماز : اگر بعد از تمام شدن نماز شک در رکعت یا اجزاء پیش آید لازم نیست نماز را دوباره بخواند 5- بعد از گذشت وقت نماز : اگر پس از گذشت وقت نماز شک کند که نماز را خوانده است یا نه خواندن آن نماز لازم نیست

شک هایی که نماز را باطل می کند:
1-  اگر در نماز دو رکعتی مثل نماز صبح یا نماز مغرب شک در رکعت پیش آید نماز باطل است (شک در تعداد رکعات نمازها 2 و 3 رکعتی)

2-  شک بین یک و بیشتر از یک ، یعنی اگر شک کند یک رکعت خوانده و یا بیشتر ، نماز باطل است

3- اگر در نماز نداند چند رکعت خوانده نماز باطل است.

16- دلایل وجوب و چگونگی انجام نماز آیات :
نماز آیات به دلایل ذیل واجب می شود : 1- زلزله 2- خسوف (ماه گرفتگی) 3- کسوف (خورشید گرفتگی) 4- رعد و برق و بادهای زرد و سرخ و مانند آن ، اگر بیشتر مردم بترسند.

 چگونگی نماز آیات :
1- نماز آیات دو رکعت است و در هر رکعت پنج رکوع دارد.

2- در نماز آیات قبل از هر رکوع سوره حمد و سوره دیگری از قرآن خوانده می شود ، که در این صورت در دو رکعت ده حمد و ده سوره خوانده می شود ولی می توان یک سوره را پنج قسمت کردن و قبل از هر رکوع یک قسمت از آن را خواند که در این صورت در دو رکعت دو حمد و دو سوره خوانده می شود.


[ چهارشنبه 92/8/8 ] [ 12:0 عصر ] [ دختر و پسرای ایرونی ] [ نظر ]

رابطه جالب خوشبینی و شستن دست ها

رابطه جالب خوشبینی و شستن دست ها


نتایج مطالعات جدید نشان می دهد که شستن دستها پس از شکست می تواند موجب خوشبینی شود.

این محققان دریافتند که افراد مورد بررسی که دستهایشان را پس از انجام کاری می شستند خوشبین تر از آنهایی بودند که دستهایشان را نمی شستند، اما این پاکیزگی فیزیکی، عملکرد آینده آنها در همین حوزه کاری را تضعیف می کرد.

در این مطالعه دانش پژوهان دانشگاه کولون در آلمان 98 نفر را در سه گروه مورد بررسی قرار دادند.

در بخش نخست این آزمایش، شرکت کنندگان از دو گروه مجبور بودند یک کار غیر ممکن را به انجام برسانند. گروهی که پس از شکست دست هایشان را شستند و همچنین گروهی که دستهایشان را نمی شستند خوش بین بودند که اجرای دوباره کاری که از آنها خواسته شده بود را با عملکرد بهتری به انجام برسانند.

با این حال خوش بینی برای عملکرد آینده بهتر در گروهی که دستهایشان را می شستند، بسیار بیشتر بود.

اگر چه اعتقاد رایج بر این است که خوش بینی بیشتر به عملکرد بهتر منجر می شود اما یافته های محققان آلمانی عکس این موضوع را اثبات کرد چرا که افرادی که دستهایشان را نمی شستند به طور قابل توجهی عملکرد بهتری نسبت به افرادی که دستهایشان را می شستند، داشتند.

به گفته پژوهشگران از این تحقیقات می توان این گونه نتیجه گیری کرد که در حالی که تمیز بودن فیزیکی پس از شکست می تواند احساسات منفی را از بین ببرد اما اشتیاق برای تلاش بیشتر در یک موقعیت آزمونی جدید را به منظور احیای درک شایستگی فرد، کاهش می دهد.

نتایج این تحقیقات نشریه Social Psychological and Personality Science  منتشر شده است.

 

منبع : مهر نیوز


[ چهارشنبه 92/8/8 ] [ 12:0 عصر ] [ دختر و پسرای ایرونی ] [ نظر ]

واقعیات وحشتناک از چشم زخم

واقعیات وحشتناک از چشم زخم


بررسی آیات و روایاتی که به مسأله چشم زخم اشاره دارند
چنانکه می‌دانیم معروفترین آیه‌ای که در آن به چشم و آثار مخرب آن اشاره شده‌است آیه 51 سوره مبارکه قلم است که خداوند در این آیه خطاب به رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله چنین می‌فرماید: وَ إِنْ یَکادُ الَّذینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ‏ بِأَبْصارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَ یَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ؛

و آنان که کافر شدند، چون قرآن را شنیدند چیزى نمانده بود که تو را چشم بزنند، و مى‏گفتند: «او واقعاً دیوانه‏اى است.»

در تفسیر این آیه شریفه نظرات گوناگونی از سوی مفسران ارائه شده است؛

چنانکه می‌دانیم معروفترین آیه‌ای که در آن به چشم و آثار مخرب آن اشاره شده‌است آیه 51 سوره مبارکه قلم است که خداوند در این آیه خطاب به رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله چنین می‌فرماید: وَ إِنْ یَکادُ الَّذینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ‏ بِأَبْصارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَ یَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ؛

و آنان که کافر شدند، چون قرآن را شنیدند چیزى نمانده بود که تو را چشم بزنند، و مى‏گفتند: «او واقعاً دیوانه‏اى است.»

در تفسیر این آیه شریفه نظرات گوناگونی از سوی مفسران ارائه شده است؛

از جمله صاحب تفسیر نمونه چنین می نویسد:
1 – بسیارى از مفسران گفته‌اند: منظور این است که دشمنان به هنگامى که آیات با عظمت قرآن را از تو مى‌شنوند، به قدرى خشمگین و ناراحت مى‌شوند، و با عداوت به تو نگاه مى‌کنند که گوئى مى‌خواهند تو را با چشمهاى خود بر زمین افکنند و نابود کنند! و در توضیح این معنى جمعى افزوده‌اند که آنها مى‌خواهند از طریق چشم زدن که بسیارى از مردم به آن عقیده دارند و مى‌گویند در بعضى از چشمها اثر مرموزى نهفته‌است که با یک نگاه مخصوص ممکن است طرف را بیمار یا هلاک کند، تو را از بین ببرند.

2- بـعـضـى دیـگـر گـفـتـه‌انـد کـه ایـن، کـنـایـه از نـگـاهـهـاى بـسـیـار غـضـب‌آلود اسـت مـثـل ایـنـکـه مـى‌گـوئیم فلانکس آن‌چنان بد به من نگاه کرد که گوئى مى‌خواست مرا با نگاهش بخورد یا بکشد!

3- تـفسیر دیگرى براى این آیه به نظر مى‌رسد که شاید از تفسیرهاى بالا نزدیکتر باشد و آن اینکه قرآن مى‌خواهد تضاد عجیبى را که در میان گفته‌هاى دشمنان اسلام وجود داشت با این بیان ظاهر سازد و آن اینکه : آنها وقتى آیات قرآن را مى‌شنوند آنقدر مجذوب مى‌شوند و در برابر آن اعجاب مى‌کنند که مى‌خواهند تو را چشم بزنند (زیرا چشم زدن مـعـمـولا در بـرابـر امـورى اسـت کـه بـسـیـار اعـجـاب انـگـیـز مـى‌بـاشـد) امـا در عـیـن حال مى‌گویند: تو دیوانه‌اى ، و این راستى شگفت‌آور است ، دیوانه و مجنون کجا و این آیات اعجاب‌انگیز جذاب و پرنفوذ کجا؟. این سبک مغزان نمى‌دانند چه مى‌گویند و چه نسبتهاى ضد و نقیضى به تو مى‌دهند؟

علامه طباطبایی نیز در تفسیر شریف المیزان فی تقسیر القرآن در شرح این بخش از آیه می‌فرمایند:

کـلمـه (زلق ) بـه مـعـنـاى زلل و لغـزش اسـت ، و (ازلاق ) بـه (مـعـنـاى ازلال ، یعنى صرع است ، و کنایه است از کـشـتـن و هـلاک کـردن. و مـعناى آیه این است که : محققا آنها که کافر شدند وقتى قرآن را شنیدند نزدیک بود با چشم‌هاى خود تو را به زمین بیندازند، یعنى با چشم‌زخم خود تو را بکشند. و مـراد از ایـن (ازلاق بـه ابصار) – به طورى که همه مفسرین گفته‌اند – چشم زدن اسـت ، کـه خود نوعى از تاثیرات نفسانى است و دلیلى عقلى بر نفى آن نداریم ، بلکه حـوادثـى دیـده‌ شده که با چشم زدن منطبق هست، و روایاتى هم بر طبق آن وارد شده ، و با این حال علت ندارد که ما آن را انکار نموده بگوییم یک عقیده خرافى است . علامه در ادامه و در یک بحث روایی به دو حدیث از رسول خدا صلی الله علیه و آله در این‌باره استناد می‌کنند و می‌فرمایند:

در الدرالمـنـثـور اسـت کـه بـخـارى از ابـن عـبـاس روایـت کـرده کـه گـفـت: رسـول خـدا صـلى اللّه عـلیـه و آله وسـلم در تـفـسـیـر آیـه و ان یکاد الذین کفروا فرمود: مسأله چشم زخم حق است و در هـمـان کـتـاب اسـت کـه ابونعیم در کتاب الحلیه از جابر روایت کرده که گفت : رسـول خـدا صـلى اللّه عـلیه و آله وسلم فرمود چشم زخم ، مرد سالم را در قبر و شتر سالم را در دیگ قرار مى‌دهد.
اما در باب اینکه آیا چشم زخم حقیقت دارد یا نه برخی صاحب نظران و مفسران چنین گفته‌اند:

بـسیارى از مردم معتقدند در بعضى از چشمها اثر مخصوصى است که وقتى از روى اعجاب به چیزى بنگرند ممکن است آن را از بین ببرد، یا درهم بشکند، و اگر انسان است بیمار یا دیوانه کند.

ایـن مسأله از نظر عقلى امر محالى نیست ، چه اینکه بسیارى از دانشمندان امروز معتقدند در بـعـضـى از چشم‌ها نـیروى مغناطیسى خاصى نهفته شده که کارائى زیادى دارد، حتى با تـمـریـن و مـمـارسـت مـى‌تـوان آن را پـرورش داد، خـواب مـغـنـاطـیسى از طریق همین نیروى مغناطیسى چشم‌ها است .

در دنـیـائى کـه اشعه لیزر که شعاعى است نامرئى مى‌تواند کارى کند که ازبسیاری سلاح ها ساخته نیست پذیرش وجود نیروئى در بعضى از چشم‌ها که از طریق امواج مخصوص در طرف مقابل اثر بگذارد چیز عجیبى نخواهد بود.

بـسـیـارى نقل مى‌کنند که با چشم خود افرادى را دیده‌اند که داراى این نیروى مرموز چشم بوده‌اند، و افراد یا حیوانات یا اشیائى را از طریق چشم‌زدن از کار انداخته‌اند.

لذا نـه تـنـهـا نـبـایـد اصـرارى در انـکـار ایـن امـور داشـت بلکه بـایـد امکان وجود آن را از نظر عقل و علم پذیرفت.

در روایـات اسلامى نیز تعبیرات مختلفى دیده مى‌شود که وجود چنین امرى را اجمالاً تایید مى‌کند.
در حدیثی آمده است که امیر‌م?منان علیه السلام فرمود: پیامبر براى امام حسن و امـام حـسـیـن علیهم السلام رقـیـه گـرفت، و این دعا را خواند: اعیذکما بکلمات التامة و اسماء الله الحـسـنـى کـلهـا عـامـة ، مـن شـر السـامـة و الهـامـة، و مـن شـر کـل عـیـن لامـة ، و مـن شر حاسد اذا حسد: شما را به تمام کلمات و اسماء حسناى خداوند از شـر مـرگ و حـیـوانـات مـوذى، و هر چشم بد، و حسود، آنگاه که حسد ورزد مى‌سپارم ، سپس پـیـامـبـر صـلى الله عـلیـه و آله و سـلم نگاهى به ما کرد و فرمود: این‌چنین حضرت ابراهیم براى اسماعیل و اسحاق تعویذ نمود.

در نـهـج‌البـلاغـه نـیـز آمـده اسـت: العـیـن حـق و الرقـى حـق : چـشـم زخـم حـق اسـت و توسل به دعا براى دفع آن نیز حق است.

ایـن نـیـز لازم بـه یـادآورى اسـت کـه قـبـول تـأثـیـر چـشـم‌زخـم بـه طـور اجـمـال بـه ایـن مـعـنـى نـیـسـت کـه بـه کـارهـاى خـرافـى و اعـمـال عوامانه در اینگونه موارد پناه برده شود که هم بر خلاف دستورات شرع است ، و هـم سـبـب شـک و تـردیـد افـراد نـاآگـاه در اصـل مـوضوع است، همانگونه که آلوده شدن بسیارى از حقایق با خرافات این تأثیر نامطلوب را در اذهان گذارده‌است.

و در انتها تذکر نکته‌ای که شهید مرتضی مطهری در این‌باره بیان کرده‌اند خالی از لطف نیست. ایشان در کتاب آشنایی با قرآن چنین می‌نویسند:

چشم‌زخم، اگر هم حقیقت باشد، به این معنای رایج امروز در میان ما ـ بالاخص در میان طبقه نسوان که فکر می‌کنند همه مردم، چشمشان شور است ـ‌قطعاً نیست، همان کفار جاهلیت هم به چنین چیزی قایل نبودند، بلکه معتقد بوند که یک نفر وجود دارد و احیاناً در یک شهر، ممکن است یک نفر یا دو نفر وجود داشته باشند که چنین خاصیتی در نگاه و نظر آن‌ها باشد، پس قطعاً به این شکل که همه مردم دارای چشم شور هستند و همه مردم به اصطلاح، نظر می‌کنند، نیست.

منابع:
تفسیر المیزان، ذیل آیه 51 قلم

تفسیر نمونه، ذیل آیه 51 قلم


[ چهارشنبه 92/8/8 ] [ 11:59 صبح ] [ دختر و پسرای ایرونی ] [ نظر ]

تجسم اعمال در قیامت



خداوند در قرآن سوره اسراء آیات 13 و 14 می فرماید: «و نخرج له یوم القیامة کتابا یلقیه منشورا» و بیرون می آوریم – یعنی چیزی وجود دارد و مخفی است، ظاهرش می کنیم – برای او در روز قیامت کتابی یعنی نوشته ای که آن نوشته را باز شده می بیند، یعنی مثل یک کتاب باز شده نه مثل یک کتاب بسته، کتابی که جلو چشمش باز است و دارد می خواند. بعد هم به او می گوییم: «اقرأ کتابک؛ کتاب خود را بخوان».

این آیات خیلی عجیب است! ممکن است شما بگویید بی سوادها چطور می توانند بخوانند؟ جواب این است: آن کتاب از نوع نوشته روی کاغذ نیست که بگوییم بی سواد چطور می تواند بخواند یا اگر مثلا به زبان عربی باشد غیر از عربی زبان ها کس دیگر نمی تواند بخواند. تمام مردم علی السویه آن کتاب را می خوانند، چرا؟ برای اینکه خطوط آن کتاب عین اعمالشان است نه یک صورتهای مکتوب، نه نوشته روی کاغذ. چون عین اعمال خودشان است که دارند قرائت می کنند همه آن سواد را دارند.

در حدیث است که – ظاهرا – امام صادق علیه السلام فرمود هر کسی وقتی که این کتاب را به او نشان می دهند و اعمال خودش را می بیند آنچنان برایش مجسم می شود که گویی همین ساعت عمل کرده. کاری را که انسان همین ساعت عمل کرده جزئیاتش یادش هست، اگر دو ساعت بگذرد، روز دیگر، ماه دیگر، سال دیگر جزئیاتش را فراموش می کند.

 

آنجا انسان تمام اعمالش را از کوچک و بزرگ، از اول تا آخر عمر به چشمش می بیند؛ مثل این است که همین الآن این کار از او صادر شده است. به او می گویند: «اقرأ کتابک» کتاب خودت را الآن بخوان، احتیاج به کس دیگر نیست که او بیاید برای تو بخواند، هر کسی خودش قاری کتاب خودش است. «کفی بنفسک الیوم علیک حسیبا؛ خودت کافی هستی که امروز به حساب خود برسی» (اسراء/14). این یک دفتر نیست که ماشین حساب و کامپیوتر یا یک محاسب خیلی دقیق بخواهد و بگویند دفترها را ببینیم، اعمال خوبمان چقدر است اعمال بدمان چقدر، بیاییم نسبتها را حساب کنیم، یکی بگوید من که حساب بلد نیستم چگونه اینها را حساب کنم؛ نه، هر کسی خودش کافی است، به سرعت می تواند به حساب اعمال خودش در آنجا برسد.

آن آیات هم نشان می دهد که نشئه قیامت نشئه ای است که در آن بطونها تبدیل به ظهور می شود، مخفیها آشکار می شود؛ یعنی کتابی از بیرون نمی آورند به گردن کسی بیندازند؛ وقتی که آنجا می آید، می بیند این به گردنش آویخته بوده و خودش نمی دیده است. در آنجاست که «لاتخفی منکم خافیه؛ هیچ چیز از شما مخفی نمی ماند». آنگاه فرمود: «فاما من اوتی کتابه بیمینه فیقول هاؤم اقروا کتابیه*انی ظننت انی ملاق حسابیه*فهو فی عیشة راضیه؛ (آن که کتابش از ناحیه راستش به او داده می شود) در نهایت ابتهاج افتخار می کند، به همه مردم می گوید بیایید این کتاب را بگیرید بخوانید؛ کانه بیایید مرا ببینید.

 

مثل آدمی که رفته امتحان داده و نمره های عالی گرفته است؛ وقتی کارنامه اش را به دستش می دهند دائم آن را به دست گرفته می خواهد به افراد نشان بدهد. بعد می گوید که خودم هم می دانستم که چنین می شود؛ یعنی من ایمان و اعتقاد و رجا داشتم، چنین و چنان بودم»، «فهو فی عیشة راضیة؛ در یک عیش بسیار خشنود و مورد خشنودی».

 

«فی جنة عالیه*قطوفها دانیة*کلوا واشربوا هنیئا بما اسلفتم فی الایام الخالیه؛ در بهشتی برین، که میوه هایش در دسترس است، بخورید و بنوشید، گوارایتان باد، به (پاداش) آنچه در روزهای گذشته پیش فرستاده اید» (حاقه/18 تا 24).

اینها همه اشخاصی هستند که کتابشان از ناحیه طرف راستشان به آنها داده می شود و یا به تعبیر رساتر – چون هرچه که داده می شود همان است که ظاهر می شود – خودشان را از ناحیه یمین خود می بینند؛ می بینند وجودشان از طرف راستشان گسترش پیدا کرده.


[ چهارشنبه 92/8/8 ] [ 11:59 صبح ] [ دختر و پسرای ایرونی ] [ نظر ]

سکانس از زندگی تا مرگ زنده یاد عسل بدیعی

4 سکانس از زندگی تا مرگ زنده یاد عسل بدیعی


چو بخشنده باشی گرامی شوی … ز دانایی و نیک نامی شوی
صدا؟ صدا رفت.
دوربین؟دوربین رفت.
حرکت…

حرکت؟

به کدوم سمت؟ کجا؟

تو این سکانس دل و دماغ هیچ کاری رو ندارم…

دوربین رو خاموش کن و فقط به صدام گوش کن…

می خوام ببرمت به خاطرات… با من بیا…

لازمه با هم قدمی بزنیم شاید فردا که این کتاب ورق خورد من و تو هم تو یکی از این صفحه ها تبدیل به یک خاطره بشیم. اما کاش این خاطره واسه همه شیرین باشه… شیرین…مثل عسل. درست مثل عسل.

ساعت21:30 دقیقه دوشنبه شب بیمارستان مسیح دانشوری حال و هوایی بارانی و غمناک در خودش گرفته بود زمانی که عسل بدیعی را آوردند تا او را برای انجام مراحل اهدای عضو آماده کنند. اطراف بیمارستان پر از خبرنگار و هنرمندانی بود که با عسل بدیعی خاطرات شیرین را سپری کرده بودند و حالا باید با او در واحد پیوند اعضای دانشگاه شهید بهشتی بیمارستان مسیح دانشوری خدا حافظی کنند. میبینی؟ همه جا حرف از رفتن عسل بدیعی بازیگری است که با اهدای عضو اولین سکانس رو شروع کرد و با اهدای عضو آخرین سکانس و برای همیشه به یادگار گذاشت.

سکانس اول: عسل بدیعی درسال 1377با بازی در فیلم “بودن یا نبودن” ساخته کیانوش عیاری وارد سینما شد و در این فیلم که به موضوع اهدای عضو می‌پرداخت او نقش یک دخترجوانی را بازی کرد که نیاز مبرم به پیوند قلب داشت و در نهایت خانواده جوانی که مرگ مغزی شد، متقاعد می‌شوند اعضای بدن فرزندشان را اهدا کنند.

سکانس دوم: بیست و نهم اردیبهشت ماه در جشن نفس؛ عسل بدیعی بعد از ثبت نام کارت اهدای عضو در دفتر یادبود اینگونه می نویسد:

سلام

دوستان مهربان

عزیزان… یاران

از خداوند متعال خواستار توانی چون کوه و اراده ای چون آهن؛استوار و پایدارهستم تا یاری بخش راه سپید عشقتان باشد…

خداوند یاری بخشتان

با احترام عسل بدیعی

سکانس سوم: سیزدهم فروردین ماه 1392 ، بیمارستان دکتر مسیح دانشوری حال و هوایی دیگر دارد؛ پدر با غم فراوان بر بالین دختر جوانش اشک می ریزد…به سمت پدر عسل میروم. مثل همیشه زبانم برای هر کلامی قاصر است چه حرف و کلامی می تواند ذره ای از غم این خانواده بزرگ بکاهد ؛ از پدر عسل می خواهم که از حس و حال خود بگوید ؛ وی بیان می کند که در جشن نفس سال 1391 به همراه عسل در نمایشگاه بین المللی حضور پیدا کردند و عسل مدام به پدر تاکید می کرد که اگر روزی نبودم تمام اعضای قابل اهدایم را اهدا کنید.

اشک به پدر غم دیده توان صحبت نمی دهد؛ اندکی بعد بیان می کند که همیشه آرزو می کردم هیچ پدر مادری غم از دست دادن فرزند جوان خود را نبیند اما الان… خدایا شکرت… پدربا چشمانی اشک بار در برابر حکمت و قدرت خداوند سر خم می کند. پدر با لبخند تلخی می گوید: اگر امروز عسل رو از دست دادم فردا 8 عسل خواهم داشت چون دخترم به 8 نفر جانی دوباره می دهد. از همه ی پدر و مادرها می خواهم که اگر خدایی نکرده فردی از خانواده شان دچار مرگ مغزی شد عنایت کنند و به این کار خدا پسندانه اقدام کنند تا این فرهنگ بزرگ را در کشور عزیزمان ایران رواج دهیم. در آخر از مردم عزیز کشورم می خواهم هیچ گونه شایعه و صحبت نادرستی که در مورد دخترم عسل شنیدند را باور نکنند و فقط بدانند صحبت های من؛ غزل خواهر عسل؛ رضا داوود نژاد داماد ما ؛ بابک بدیعی برادر زاده ی من و پزشکان بخش پیوند بیمارستان مسیح دانشوری صحیح است و این را بدانند عسل در 17 سال فعالیت هنری خود به دنبال ترویج فرهنگ اهدای عضو بود و کار خود را با اهدای عضو شروع کرد و در آخر با اهدای عضو برای همیشه در خاطره ها و یاد ها جاودان شد…

سکانس آخر:همه ی خانواده برای وداع با عسل در بیمارستان دکتر مسیح دانشوری حضور به هم رساندند. مادر عسل به همراه خواهرش با بهت فراوان بر بالین فرزند اشک می ریزد و چه غم بزرگی را بر دوش می کشد این مادر بزرگوار…

عمل عسل ظهر روز چهارشنبه انجام می شود و عسل با اهدای قلب ؛ کبد؛ ریه ؛ کلیه ها؛ نسوج و قرنیه چشم شیرینی عسل را به کام بیماران نیازمند خواهد چشاند.

برای عسل مهربانی که دیگر او را کم می آوریم!

دوست داشتنت دلیل نمی خواهد…

بر عکس تمام دوست داشتن ها …

همین که چشمانمان را ببندیم و تو را میان آن همه خاطره بیابیم ، همین برایمان کافی است …

روحت شاد، یادت گرامی، مهرت تا ابد مانا

تقدیم به عسل بدیعی ؛ سفیر هنرمند اهدای عضو

از طرف تمامی سفیران اهدای عضو که اکنون تو را در تمامی لحظات خود کم می آورند.

نویسنده: نسترن مهماندوست (خبرنگار واحد پیوند اعضای دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی)

منبع : کافه سینما


[ پنج شنبه 92/8/2 ] [ 8:10 عصر ] [ دختر و پسرای ایرونی ] [ نظر ]

اعتراض نیکی کریمی به بازیگران ایرانی و علاقه آن‌ ها به عمل‌ های زیبایی

اعتراض نیکی کریمی به بازیگران ایرانی و علاقه آن‌ ها به عمل‌ های زیبایی


نیکی کریمی، بازیگر معروف سینمای ایران، در صفحه شخصی‌اش اعتراض خود را نسبت به برخی از بازیگران ایرانی و علاقه آن‌ها به عمل‌های زیبایی ابراز کرد. به گزارش «پارس توریسم» او در این رابطه نوشته است:

«ماه گذشته زیاد سینما رفتم و فیلم دیدم و چیزی که خیلی توجهم را جلب کرد متاسفانه بازار داغ لب‌ها و چانه‌ها و گونه‌های تزریق شده و کاشته شده و خلاصه انواع و اقسام عمل‌ها و تزریق‌ها برای رسیدن به زیبایی و کمال مطلوب بود. بعد از دیدن فیلم «گذشته» و دیدن سیمای ساده «برنیس بژو» با خودم فکر کردم واقعا چه بر سر این جامعه آمده؟
بازیگری که فیلمش برنده اسکار است و اینقدر شانس کار در اروپا و هالیوود را دارد و تازه شاید رقابت گسترده‌ای پیش رو دارد با این سیمای ساده در فیلم‌ها حاضر می‌شود اما بازیگران ما برای زیبا دیده شدن (به زعم خودشان) در تنها گستره پیش رو یعنی سینمای ایران دست به هر کاری می‌زنند که تازه نتیجه‌اش قیافه‌ای مصنوعی و غیرعادی و غیر قابل باور است.
واقعا آیا زیبایی‌شناسی جامعه ما تغییر کرده و مردم ما از قیافه‌های مصنوعی خوش‌شان می‌آید یا من نمی‌دانم این همه تلاش برای چیست؟»
منبع : شبکه ایران

[ پنج شنبه 92/8/2 ] [ 8:9 عصر ] [ دختر و پسرای ایرونی ] [ نظر ]

درگیری لفظی رضا کیانیان با مجری تلویزیون در برنامه زنده

درگیری لفظی رضا کیانیان با مجری تلویزیون در برنامه زنده


برنامه زنده «سفر بخیر» که جزء برنامه های دورهمی چند سال اخیر مشارکتی شبکه سوم است، در شام عید قربان حاشیه بسیار مهمتری از متن داشت.

رضا کیانیان، از بازیگرانی که با تلویزیون و مجلات سینمایی، بازیگر نشده و هم صاحب سبک است و هم صاحب کتاب در حوزه بازیگری، هم بازیگر است و هم هنرمند و هنرپیشه، مهمان برنامه «سفر بخیر» بود. از همان ابتدای برنامه، مشخص بود که کیانیان برای گفتن حرفهای خودش آمده و نه تایید حرفهای مجری که فکر می کند مهمانان برنامه، پسرخاله های او هستند که از خانه خاله آمده اند!

رضا کیانیان، با تسلط همیشگی خود بعد از سلام و احوالپرسی به مجری گفت: من چند دقیقه وقت می خوام حرف های خودم را بزنم! مجری که نگرانی و دستپاچگی در چهره اش دیده می شد، این درخواست را موکول کرد به ادامه برنامه! بعد درباره وانت نیسان از مهمان برنامه پرسید و با برخورد سرد کیانیان مواجه شد. در ادامه مثل اغلب مجری های برنامه های این چنینی که سفارشی و سازمانی است، قصد جمع کردن ماجرا را داشت و به بدترین شکل ممکن برنامه را شیفت داد به گزارشی درباره نیسان ها یا وانت هایی که مسافر سوار می کنند و…بعد هم تصویر واژگونی یک تویوتا که درعقب ماشین کلی آدم سوار کرده بود و…

مجری در ادامه از کیانیان پرسید نظرتان درباره این تصویر چه بود البته قبلش روی تصاویر گفته بود: وای وای…این ها آدم بود پشت نیسان…وای وای…

کیانیان خیلی جدی به مجری گفت: این سئواله که می پرسین درباره این تصویر چه نظری باید داد!
مجری گفت: شما گارد گرفتین! چقدر سخته با شما حرف زدن.

کیانیان توضیح داد: من گارد نگرفتم. شما و برنامه های تلویزیونی چرا عادت دارین سوالاتی از مهمانان بپرسین که جوابشون معلومه! سوال های معمولی که جوابش معلوم است و مجری و مهمان دائم قربون صدقه هم می روند! گفتگوی تلویزیونی که اینطوری نیست.

مجری هم گفت: نه بعضی پاسخها از جانب شما، قشنگ تره. کلی هم طرفدار دارین و…
کیانیان هم گفت: یعنی الان من باید می گفتم وای چقدر بد شد. مردم مراقب باشین. فرهنگ رانندگی داشته باشین و …این نیست که. امروز از برنامه شما آمدن تئاتر شهر دنبال من. پشت چراغ قرمز بودیم. 125 ثانیه شماره انداز چراغ بود. رسید به 110 یکدفعه سبز شد! چرا خب راننده ای که از آنطرف دارد می آید چگونه ماشین را کنترل کند از 110 ثانیه یکدفعه چراغ سبز شود!
مجری در ادامه گفت که برخی چراغ ها براساس دستور پلیس هماهنگ می شود و …البته این اتفاق نباید رخ بدهد.

کیانیان در ادامه که دید با پایان برنامه مواجه شده گفت که من از ابتدا خواستم یک نکته را عنوان کنم و وقت اضافه گرفت. او رو به دوربین و خطاب به سردار مومنی گفت: زمستان در راه است و پدیده وارونگی و تشدید آلودگی هم طبعا در پیش است. من سال گذشته هم این درخواست را از شما مطرح کردم الان هم دوباره می گویم. این ماشین های دودزا در تهران را چه کسی باید متوقف کند کم هم نیستند خیلی از ماشین های سنگین مانند اتوبوس ها هم همینطور…من و خیلی از مردم تهران به خاطر همین آلودگی هوا، مشکل تنفسی و ریوی داریم، بالاخره چه کسی مسئول این ماشین های دودزا است
و…

بعد التحریر:
برنامه «سفر بخیر» با هدف و نیت بسیار درستی راه اندازی شد. تاثیر بسیار خوبی هم در افزایش توجه به رانندگی و البته قوانین و مقررات داشت اما…اما یک برنامه تلویزیونی تکراری با یک مدل اجرا و سوالات تکراری و پاسخ های تکراری تر تا کی باید ادامه داشته باشد به هر حال هزینه های تولید این برنامه کم نیست چه بهتر که این اعتبارات خرج ضروریات پلیس زحمتکش راهور شود و نه برنامه تکراری و کلیشه ای با مجری جوانی که تصور می کند برخورد با رضا کیانیان مثل برخورد با فلان بازیگر تلویزیونی است که کلا دو سریال مناسبتی در کارنامه اش داشته و از دعوت تلویزیون بال در می آورد و در هر برنامه ای که صدایش کنند حاضر می شود و هرچه بخواهند می گوید! بعد هم از همه باید دو تا سوال تکراری بپرسد و همه هم جوابش را همانی بدهند که خودش فکر کرده! بعد کلی قربان صدقه مهمان برود و مهمان هم متقابلا قربان صدقه مجری برود و پایان برنامه و آرزوی سفری خوش برای مردم!

…به نظر می رسد سردار مومنی، باید شجاعت و جسارت ستودنی رضا کیانیان را به فال نیک بگیرد و یا این برنامه را تعطیل کند و یا طرح نویی برایش در اندازد. طبیعتا همه آنها که باید به این برنامه دعوت شوند، دعوت شده اند و همه حرف ها هم گفته شده، به قول کیانیان عزیز، قرار است بازیگران و خواننده ها بیایند در این برنامه به مردم نصیحت کنند که کردند، پس دیگر ادامه چنین برنامه ای اگر دور ریختن بیت المال نباشد، تاثیر سابق خود را ندارد! ضمن اینکه مستندهای پلیس راهور از تصادفات و پلیس نامحسوس را بین سایر برنامه ها هم میشود پخش کرد که اتفاقا به شدت تاثیرگذارتر از این برنامه کلیشه ای و گاه به شدت بی مزه است.

زنده باد کیانیان دوست داشتنی که از فرصت آنتن زنده، گفت که تلویزیون باید این نکته های توی ذهن مردم را بگوید و نه فقط از گل و بلبل حرف بزند. زنده باد استاد که حواسش هست اگر به برنامه ای رفت، یادش نرود که «مردم» سرمایه این کشورند و بگوید که «همیشه از مردم توقع مشارکت داریم اما خودمان چه!»

زنده باد رضای کیانیان که برنامه سازی را به برخی دوستان همیشه حاضر در صحنه تلویزیون یاد داد، که برنامه سازی این نیست که چند مهمان را دعوت کنین و با هم گپ بزنین و از هم تعریف کنین و توقع داشته باشین مردم هم شما را تماشا کنند؛ همان اتفاقی که از صبح عید قربان در تمام شبکه های تلویزیونی رخ داد! حالا برخی برنامه ها به خاطر مهمانانشان کمی با مزه بود و برخی هم کلا بلندگوی تبلیغاتی فلان بازیگر و خواننده و…این کل برنامه ریزی رسانه ملی برای یک روز عید مردم است!

و زنده باد استاد که وسط حرف هایش از ترافیک همیشگی خیابان بهار هم گفت؛ خیابانی که هیچوقت پلیس به آن سر نمی زند و همیشه هم ماشین ها به راحتی در آن دوبله و سوبله پارک می کنند! از تقاطع سمیه گرفته تا انتهای بهار شمالی، مسیری که باید در 6 دقیقه طی شود، عصرها و غروب ها حداقل 25 دقیقه وقت شما را می گیرد!

 

منبع : خبرآنلاین


[ پنج شنبه 92/8/2 ] [ 8:9 عصر ] [ دختر و پسرای ایرونی ] [ نظر ]

پرستو صالحی از دردسرهای عمل زیبایی لب هایش می گوید

 


پرستو صالحی که چند صباحی هست کم کارتر از گذشته شده، در بخش ابتدایی برنامه «کافه سوال» گفت:«فکر می کنم باید یک تیم پزشکی و داور بیاورم که ثابت کنم من عمل جراحی نکرده ام. کسانی که مرا می شناسند می دانند که گونه ام، برای خودم است اما متاسفانه به دلیل اینکه عمل کاشت گونه باب شده، خیلی ها فکر می کنند من عمل زیبایی انجام داده ام.»

پرستو صالحی از دردسرهای عمل زیبایی لب هایش می گوید

وی ادامه داد:«سال هاست بابت این برچسب که می گویند عمل تزریق گونه شبیه گونه پرستو صالحی، عذاب می کشم. این در حالی است که من گونه هایم را تزریق نکرده ام، بلکه قسمت پایین صورتم لاغر شد و استخوان گونه سرجای خودش باقی مانده است و به همین دلیل وقتی لبخند می زنم، فقط گونه هایم معلوم می شود.»

صالحی در پاسخ به این سوال مجری برنامه (مژده لواسانی) که از او پرسید آیا تا به حال عمل زیبایی داشته، گفت:«متاسفانه عمل تزریق لب داشته ام که به هیچ وجه راضی نیستم و هنوز هم دارم عواقبش را پس می دهم.»

وی با بیان اینکه این صحبت ها را صراحتاً جلوی دوربین می گویم، ادامه داد:« بعد از هشت سال، ژلی که در داخل لبم است جا به جا می شود و دردسر های خاص خود را دارد. متاسفانه ژل هایی که در آن سال ها تزریق می شد و همچنین ژل هایی که الان تزریق می شود، عواقب زیادی دارد. شاید این ژل ها الان عواقب منفی خود را نشان دهد اما بعد از سال ها دردسرهای این موضوع نمایان می شود.»

بازیگر «زیر آسمان شهر» با رد کردن ارتباط کم کاری خود با تزریق لب گفت:«این موضوع یک مشکل اداری و کاری بود و من دچار محرومیت کاری بودم. البته این محرومیت انضباطی نبود و به خاطر صراحت لهجه ام بود.»

وی ادامه داد:«جراحی زیبایی فی النفسه چیز بدی نیست به شرط اینکه افراط و تفریط نباشد.من زیاد با مترو رفت و آمد می کنم و در برخوردهایی که با مردم دارم می بینم  موضوع تزریق لب، گونه و مخصوصاً تتو مساله ای است که خیلی رایج شده است.»

در پایان برنامه لواسانی از صالحی پرسید آیا شما هم خواسته اید تتوی ابرویتان را پاک کنید که او جواب داد:«بله، اما متاسفانه تتوی ابرو چیزی است که پاک شدنی نیست.»

کافه سوال برنامه گفت و گو محوری است که جمعه، شنبه و یک شنبه هر هفته ساعت 21 از شبکه دو سیما پخش می شود. تهیه این برنامه که در فصل اول به موضوع زیبایی و عمل های زیبایی می پرازد، به عهده سهیل سلیمانی است و مژده لواسانی اجرای آن را برعهده دارد.

ضمن اینکه تیتراژ این برنامه تلویزیونی با صدای مبین رسایی از دیشب روی آنتن رفت.

 

منبع : شبکه یک


[ پنج شنبه 92/8/2 ] [ 8:9 عصر ] [ دختر و پسرای ایرونی ] [ نظر ]

خودکشی دختران نوجوان ایرانی بعد از یک بازی رایانه‌ ای

خودکشی دختران نوجوان ایرانی بعد از یک بازی رایانه‌ ای


دکتر حسن عباسی در مورد شیوه‌های جدید هجمه? فرهنگی غرب گفت:«ما در 7، 8 سال آینده در مورد بازی‌های رایانه‌ای و فضای مجازی ضربه‌ای سنگین خواهیم خورد که تا بحال از هیچ چیز دیگر نخورده‌ایم. تمرکز در نظام باید به سمتی برود که با اینگونه مسایل جدی‌تر و قوی‌تر برخورد کرد.»

رییس مرکز بررسی‌های دکتریال جمهوری اسلامی افزود:«مسئله secend life (زندگی دوم) تهدید فرهنگی و خطر فرهنگی بسیار بالایی است که باید روی این مسئله حساس شویم. سبک زندگی دوم که بیشتر جوانان بین 16 تا 17 سال ما را درگیر خود کرده است، در آینده یکی از مسال چالش برانگیز جامعه خواهد بود.»

وی در تشریح خطر مساله زندگی دوم، ضمن اشاره به دروغ‌پردازی در فضای مجازی، تصریح کرد:« 92% اطلاعات موجود در فضای مجازی از زندگی دوم افراد، را دروغ تشکیل می‌دهد. این مساله به عنوان موج فرهنگی تا 5، 6 سال آینده به مانند آوار روی سر جامعه به خصوص جوانان بین 15، 17 سال خراب شده و تاثیر تخریبی بسیار ناگواری خواهد داشت.»

دکتر عباسی در ادامه با اشاره به خطر ان اس‌ای (جهان بدون مغز) گفت: «متاسفانه سواد امنیتی مردم نسبت به فضای سایبری بسیار پایین است. موضوع شناسایی مردم و مدیران از ان اس‌ای (جهان بدون مغز) مساله‌ای جدی است. متاسفانه حجم تبلت‌ها و لپ تاپ‌هایی که وارد کشور شده فاجعه است و همه اطلاعات این وسایل ارتباطی در اختیار ان اس‌ای است.»

وی در مورد راه کارهای مقابله با ان اس‌ای، گفت:« از نظر ساختار امنیتی تمرکز روی ان اس‌ای و ایجاد پدافند در مقابل آن به منظور واکسینه کردن کاربر‌ها دو مقوله‌ای است که باید به آن‌ها توجه ویژه کرد.»

رییس اندیشکده یقین در مورد تاثیر بازی‌های رایانه‌ای گفت:«در جامعه باید افرادی باشند که در مساجد، مدارس و … بتوانند برای جوانان اهداف فضای مجازی و بازی‌های رایانه‌ای را توضیح دهند. متاسفانه بعضی از مدارس دخترانه راهنمایی زنگ می‌زنند و می‌گویند دانش آموزان مدرسه افسرده شده‌اند و خودکشی می‌کنند و ما طی چندین بررسی که انجام دادیم متوجه شدیم همه این‌ها سیمز The Simsبازی می‌کنند.»

وی افزود:«الان نزدیک به 3 هزار بازی در شبکه زیرزمینی در دست مردم است که واقعا خانواده‌ها حتی نمی‌دانند که این‌ها بازی‌ها چه هستند.»

سال گذشته نیز دکتر عباسی  نمایشگاه بازی‌های رایانه‌ای تهران حاضر شد و درباره‌ی بازی‌های رایانه‌ای مطرح هم‌چون «اساسینز کرید» و «کال آو دیوتی» به سخرانی پرداخت.

 

منبع : کافه بازی


[ پنج شنبه 92/8/2 ] [ 8:8 عصر ] [ دختر و پسرای ایرونی ] [ نظر ]

شوخی زننده سریال معروف آمریکایی با زنده‌یاد ناصر حجازی + عکس

شوخی زننده سریال معروف آمریکایی با زنده‌یاد ناصر حجازی + عکس


ناصر حجازی دروازه‌بان تیم‌ملی در جام جهانی 1978 آرژانتین و یکی از اسطوره‌های باشگاه استقلال با حضور در سری جدید سریال مشهور «هوملند» مورد توجه رسانه‌های آمریکایی قرار گرفته است! در یکی از قسمت‌های فصل سوم این سریال پرطرفدار یک تروریست برای ورود به خاک آمریکا خودش را ناصر حجازی معرفی می‌کند.

طبق اطلاعات ارائه شده در «هفت صبح» در این قسمت شخصیتی با نام مجید جوادی واد مجموعه شده که هدفش حمله به تشکیلات سازمان امنیت آمریکا است. جوادی در بخشی از نقشه‌اش خودش را ناصر حجازی معرفی می‌کند تا بتواند از طریق نشان دادن خودش به عنوان یک چهره فوتبالی به آمریکایی‌ها ضرر بزند.

به نوشته یکی از سیات‌های انگلیسی زبان مربوط به فوتبال ایران، آنطور که در شرح داستان آمده، جوادی طرفدار استقلال و ناصر حجازی است. گویا در ادامه سریال هم شخصیت اصلی این فرد خرابکار لو می‌رود و همه متوجه می‌شوند که او از نام حجازی استفاده کرده است.

شوخی زننده سریال معروف آمریکایی با زنده‌یاد ناصر حجازی + عکس

سایت Washingtonian هم در گزارشی درباره فصل جدید سریال homeland به این نکته اشاره کرده که مجید جوادی با نام ناصر حجازی فعالیت‌های پولشویی‌اش را جلو می‌برد. نقش مجید جوادی را در این سریال را شان تاوب، بازیگر ایرانی-آمریکایی بازی کرده است. به گزارش شبکه ایران  بازی شان تاوب در این نقش در حالی رقم خورده که خود وی در گفتگوهای مطبوعاتی خود همواره از اصلیت ایرانی خود با افتخار یاد کرده ولی بازی او در نقش یک ترویست همنام حجازی بدون شک این گفته ها را زیر سوال می برد! شان تاوب که یهودی است، متولد ایران است اما از دو سالگی به همراه خانواده به منچستر مهاجرت کرده و  این روزها هم در لوس آنجلس زندگی می کند.

آتیلا حجازی فرزند ناصر حجازی در واکنش به داستان این سریال گفته است: این موضوع هم برایم جالب است هم عجیب. به نظرم سازندگان این سریال با ایرانی‌ها مشکل داشته‌اند که از نام پدرم هم استفاده کردند. ما که کاری جز اعتراض در شبکه‌های اجتماعی نمی‌توانیم انجام دهیم. اما امیدواریم که مسئولان این اقدام سازندگان سریال را محکوم کنند چون فقط بحث پدر من نیست و نام ایران هم مطرح شده است.

گفتنی است استفاده از نام اسطوره فوتبال ایران در این سریال آمریکایی واکنش شدید ایرانی‌ها در شبکه‌های اجتماعی را به دنبال داشته‌ است. تعدادی از ایرانی‌ها با موضع‌گیری نسبت به این سریال گفته‌اند که آمریکایی‌ها با این کار به یکی از چهره‌های قابل احترام ایران توهین کرده‌اند، هر چند از سریالی که از عوامل یهودی و اسرائیلی استفاده کرده بیش از این انتظار نمی‌رود.

 

منبع : شبکه ایران


[ پنج شنبه 92/8/2 ] [ 7:52 عصر ] [ دختر و پسرای ایرونی ] [ نظر ]
<      1   2   3   4   5   >>   >
.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
آخرین مطالب
لینک دوستان
امکانات وب


بازدید امروز: 20
بازدید دیروز: 118
کل بازدیدها: 2173556